

مرد بی اسلحه
انتشارات امیرکبیر منتشر کرد :
ظریف باورش نمی شد: «می خواهی این حرفه ا را بگویم؟ متوجهی چه می گویی؟» :گفتم «بله! از شما می خواهم به رئیس جمهور ایران بگویید که به او دروغ گفتم، هر چند نادانسته اصول من برایم مهم تر از عواقب هستند. از آنجایی که رفسنجانی انگلیسی را حرف نمی زد و متوجه نمی شد، با کنجکاوی و تعجب گفت و شنود ما را دنبال میکرد در آخر به نظر می رسید که از این بگومگوی واضح میان دو مهمانش آزرده شده.
سرانجام گفتم: «اگر ترجمه نکنی کف زمین مینشینم.» این ترفند ناگهان به ذهنم رسید. اگر چنین میکردم چاره ای برای ظریف نمیماند. در نهایت ظریف قبول کرد و من پیامم را جمله به جمله گفتم تا او دقیقاً کلمات من را ترجمه کند و چیزی را خلاصه نکند.
رفسنجانی به من نگاه کرد. سپس مکثی کرد تا به خودش فرصت بدهد که پیش از واکنش، افکارش را جمع و جور کند.
فروشگاه اینترنتی 30 بوک
شاید بپسندید













