

تا ابد به یاد کی یف خواهم بود
انتشارات مون منتشر کرد:
با از راه رسیدن بهار حزب اشتراکی نیز جانی تازه گرفت و خبر رسید که کار و غذا دوباره در دسترس است. حکومت فکر می کرد هر کسی که زنده مانده آن قدر درمانده است که هر کاری ازش بخواهند انجام می دهد، و حق با آنها بود. زمانی همۀ اهالی روستا حزب اشتراکی را به باد فحش میکشیدند اما حالا هر روز مشتاقانه برای کار راهی مزارع جمعی می شدند. اما در ازای هر روز کار یک کاسه سوپ آبکی و یک تکه نان دریافت می کردند هر روز سروکله آدم هایی با چشم های گود رفته و چهره های تو خالی پیدا می شد همگی نیمه جان و خالی از احساسات. آنها به ندرت با هم صحبت می کردند مگر شده چیزی هم برای گفتن باقی مانده بود؟ آیا عشق و امید میتواند در برابر تاریکی دورانی که به دست فراموشی سپرده مقاومت کند؟ این کتاب با لحنی شاعرانه و بازسازی دقیق دورانی از تاریخ سفری پرتلاطم به گذشته است که خواننده را در میان چالش ها و رموز زندگی همراهی میکند در این داستان غنی از شخصیت ها و وقایع واقعی ارین لیتکن دریچه ای جدید در نگاه ما به تاریخ جهان باز میکند و ما را به دنیای دلهره آور کاتیا می برد؛ زنی خسته از مبارزه و دلسرد از آینده که تصمیم میگیرد زنده بماند. باشد که هرگز گذشته را فراموش نکنیم مبادا تاریخ تکرار شود.
فروشگاه اینترنتی 30 بوک
معرفی کتاب تا ابد به یاد کییف خواهم بود اثر اریک لیتکن
امتیاز در گودریدز: ☆ ☆ ☆ ☆ ☆
امتیاز در آمازون: ☆ ☆ ☆ ☆ ☆
جوایزی که کتاب تا ابد به یاد کییف خواهم بود از آن خود کرده است:
• برندهٔ جایزهٔ ستارهٔ انجمن داستاننویسان زن
معرفی رمان تا ابد به یاد کییف خواهم بود:
واکنشهای جهانی به کتاب تا ابد به یاد کییف خواهم بود:
«داستانی درخشان و صمیمی از عشق و بقا. گرچه این داستان دلخراش است اما بسیار زیبا و الهامبخش نیز هست. همه باید این داستان را بخوانند و بهخصوص در این دوران خواندن آن مهمتر نیز بهنظر میآید.» - کریستی لفتِری، نویسندهٔ کتاب زنبوردار حلب
«پرترهای خیرهکننده از اوکراین و مردمش، از قدرت و استقامت، از مبارزه برای بقا در طول قحطی اجباری در هولودمور، اما همچنین داستانی زیبا و لطیف از کاسیا، مادربزرگی که تاریخچهٔ پنهان زندگیاش تبدیل به قدرتی برای نوهاش میشود. داستانی مملو از تاریکی، اندوه، امید و آینده.» - لیزا وینگیت، نویسندهٔ کتاب پیش از آنکه مال شما باشیم
«این کتاب تصویری زیبا از تاریخ اوکراین است که هم بسیار بهموقع و هم بسیار دلخراش بود و با حساسیت، فرهنگ ملتی را که به دست مهاجمان و دشمنان ویرانشده، زنده میکند. چقدر این کتاب تکاندهنده است و انگار تاریخ دوباره دارد تکرار میشود. چقدر یادآوری مهم است و این کتاب نشان میدهد جایی که زندگی باشد، امید هم هست.» - فیونا والپی، نویسندهٔ کتاب هدیهٔ خیاط
«کتابی بسیار احساسی، جذاب و صادقانه... نویسنده همزمان که روح انعطافپذیر انسان را میستاید، جنایتهای تاریخی را نیز روشن میسازد. این کتابِ خیرهکننده دوباره تاریخ را زنده کرده و به این زودی از یادها نخواهد رفت.» - پلت کندی، نویسنده
چرا باید کتاب تا ابد به یاد کییف خواهم بود را بخوانیم؟
جملات درخشانی از کتاب تا ابد به یاد کییف خواهم بود:
«مادرش درست میگفت. اینجا، خاطرات او را احاطه کرده بود. آن اوایل، یعنی درست بعد از تصادف خانه، برایش به مأمنی راحت و آرام تبدیل شده بود. اما اخیراً احساس خفقان و گیر افتادن، آن احساس آرامش را تحتتأثیر قرار داده بود. بههرحال اینجا خانهٔ واقعی او نبود، آنها قبل از تصادف فقط شش ماه آنجا زندگی کرده بودند. شرکت هِنری او را موقتاً به شهر مدیسون در ویسکانسین منتقل کرده بود و قرار بود فقط یک سال آنجا بمانند و به همین خاطر اولین خانهای را که حیاطی محصور داشت اجاره کردند تا هاروی در حیاط راحت باشد. این انتقالِ موقت پاداشی چشمگیر به همراه داشت و به آنها این امکان را میداد که بعد از یک سال به ایلینوی برگردند و با پولش خانهٔ خود را بخرند. هر دو ساعتها برای آن خانه رؤیاپردازی کرده بودند. کاسیا خانهای قدیمی در مزرعهای وسیع با طویله و درختهای میوهٔ انبوه میخواست. هِنری هم در فکر کلبهای چوبی با ستونهای بلند بود. اما تصادف همهچیز را عوض کرد. خوشبختانه صاحبخانهٔ دلسوزشان به کاسیا اجازه داده بود که بعد از اتمام قرارداد یکسالهٔ اصلی، آن را ماهبهماه تمدید کند. از نبش خیابان، درست روبهروی خانهاش برگشت و به خانهٔ ییلاقی آجری خیره شد. خانه چنگی به دل نمیزد، زیادی به خیابان نزدیک بود و جذابیت خانههای دیگر آن محله را نداشت.»
«بعد از تصادف هِنری، رانندگی برای کاسیا تغییر کرده بود. هِنری هنگام رانندگی همهچیز را درست انجام میداد و تمام قوانین رانندگی را رعایت میکرد، اما یک نفر دیگر این کار را نکرده بود و اشتباهش به قیمت جان هِنری تمام شده بود. بازماندگانِ چنین حوادثی چطور با ترس از جاده کنار میآیند؟ روانپزشک کاسیا جوابهای مختلفی برای این سؤال داشت، اما کاسیا با هیچکدام از آنها موافق نبود. مکانیستم دفاعی موردعلاقهٔ کاسیا هنگام رانندگی، پخش موسیقی شاد و بلند همراه با دودستی چسبیدن به فرمان و حفظ میزان بالایی از هوشیاری بود. او هرگز پشتش را به صندلی تکیه نمیداد، به معنای واقعی کلمه درست لبهٔ صندلی مینشست و مراقب هرگونه خطر احتمالی مرگ بود. این شکل از رانندگی خستهکننده بود، بنابراین تا حد امکان رانندگی نمیکرد. اکثر اوقات او و بردی تا کتابخانه و سوپرمارکت پیاده میرفتند. البته کاسیا هم بهجز این دو مکان، جای دیگری نمیرفت، چون نیاز نداشت. درنتیجه وقتی بعد از سه ساعت رانندگی جلوی مزرعهٔ بابی با آن خانهٔ آجریاش توقف کردند، کاسیا از شدت سردرد و کمردرد صدایش در نمیآمد و درستش هایش بعد از رها کردن فرمان درست شبیه رشتههای پختهٔ ماکارونی شده بود.»
تحلیلی بر کتاب تا ابد به یاد کییف خواهم بود:
خلاصهٔ داستان تا ابد به یاد کییف خواهم بود:
اگر از خواندن کتاب تا ابد به یاد کییف خواهم بود لذت بردید، از مطالعۀ کتابهای زیر نیز لذت خواهید برد:
• کتاب چشم الماس اثر کیت کوئین نویسندهٔ آمریکایی است که در سال ۲۰۱۷ در فهرست پرفروشترین کتابهای نیویورک تایمز قرار گرفت. این کتاب داستانی واقعی دربارهٔ زندگی میلا پاولیچنکو است که با پسر خردسالش زندگی میکند و جنگ جهانی دوم او را از زنی کتابخوان و آرام تبدیل به یک تکتیرانداز حرفهای میکند.
دربارۀ ارین لیتکن: تاریخنگار اوکراینیتبار

شاید بپسندید














از این مترجم













