مهاجمان فضا

(0)

980,000ریال

882,000 ریال

دفعات مشاهده کتاب
238

علاقه مندان به این کتاب
5

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب مهاجمان فضا

انتشارات چشمه منتشر کرد:
ما در دهه‌ی ۱۹۸۰ شیلی محبوس شده‌ایم. ابرهای تاریک بر زندگیمان سایه انداخته و در هزارتوی ترس، سانسور و اختناق سرگردانمان کرده است. هم کلاسی‌مان استریا، گونسالس رفته و از دیده‌ها ناپدید شده، اما غیبتش در زندگی‌مان حضوری شبح گون دارد تکه‌های در هم تنیده‌ی رؤیاها نامه‌ها و خاطرات دوران کودکی را احضار میکنیم تا نگذاریم حقیقت پاک شود؛ مقاومت می‌کنیم و تکه‌ها را کنار هم می‌چینیم و می‌کوشیم معصومیت بربادرفته‌مان را باز پس بگیریم و علیه فراموشی بایستیم نبردهایمان شبیه بازی ویدیویی محبوب‌مان مهاجمان فضا، می‌شود و در دالان‌های وحشت دوستیمان به پیوندی ناگسستنی بدل می‌شود؛ مشعل امید در دل تاریکی دامن گستر.
فروشگاه اینترنتی 30 بوک

نقد و بررسی تخصصی نقد و بررسی تخصصی

معرفی کتاب مهاجمان فضا اثر نونا فرناندز

امتیاز در گودریدز: ☆ ☆ ☆ ☆ ☆

مهاجمان فضا از سایت گودریدز امتیاز ۴ از ۵ را دریافت کرده است.

امتیاز در آمازون: ☆ ☆ ☆ ☆ ☆

مهاجمان فضا از سایت آمازون امتیاز ۴.۲ از ۵ را دریافت کرده است.

معرفی رمان مهاجمان فضا:

مهاجمان فضا اثری از نونا فرناندز نویسندهٔ اهل شیلی است و اولین‌بار در سال ۲۰۱۳ به زبان اسپانیایی منتشر شد و در سال ۲۰۱۹ به زبان انگلیسی ترجمه شد. این رمان خاطرات، نامه‌ها و رویاهای درهم‌تنیدهٔ همکلاسی‌های دختر جوانی به نام «استرلا گونزالز» است که خودش و خانواده‌اش به طرز مرموزی در دوران دیکتاتوری نظامی پینوشه در شیلی ناپدید می‌شوند. داستان حول‌محور بازی ویدیویی مهاجمان فضا در سال ۱۹۸۷ شکل گرفته و بسیاری از جنبه‌های این بازی نیز در رمان گنجانده شده است. نویسنده در این کتاب به مضامین پیچیده‌ای مانند تاریخ، حافظه و قدرت می‌پردازد و در پس‌زمینهٔ داستان، دوران دیکتاتوری پینوشه و فشارهای سیاسی و اجتماعی را نیز مورد بررسی قرار داده است.

واکنش‌های جهانی به رمان مهاجمان فضا:

«مهاجمان فضایِ نونا فرناندز نامزد دریافت جایزهٔ ملی کتاب شده است و به اندازهٔ بازی ویدیویی‌اش اعتیادآور است... هر فصل این کتاب در ذهن‌تان می‌لغزد و به جلو می‌رود و مانند یک رویا باقی می‌ماند.» - اِن‌پی‌آر دات کام

«نونا فرناندز شاید آگاه‌ترین نویسندهٔ شیلیایی پس از روبرتو بولانیو باشد... داستان او کوتاه و گیرا است و این کتاب، فوق‌العاده‌ترین کتابی است که از یک نویسنده دربارهٔ این دوران می‌خوانید.» - جی.‌کیو

«فرناندز در فصل‌های کوتاه شاعرانه‌ای که در آن لایه‌هایی از معنا و احساسات در هر جمله فشرده شده است، راه ویرانگر دیگری را نشان می‌دهد که استبداد به کمک آن مردم و توانایی‌ها و قطعیت‌های زندگی آن‌ها را می‌دزدد.» - سالون‌ دات‌کام

«مهاجمان فضاییِ فرناندز، نویسندهٔ شیلیایی برندهٔ جوایز محکم و مهیج است و نشان می‌دهد که چگونه یک دیکتاتوری از درون دست به زندگی آدم‌ها می‌برد.» - فرهنگ بی‌بی‌سی

«فرناندز ماننده رمان‌ «باقیمانده‌»‌‌ی هموطن خود آلیا ترابوکو، رویکردی جانبی و ظریف به واقعیت‌های تلخ زندگی در دوران شیلی و دوران جوانی خود داشته است که به گفتهٔ خودش قسمت‌هایی از آن در داستان مهاجمان فضا نیز به چشم می‌خورد. داستانی نکته‌سنج که به طرز چشمگیری در مورد زندگی‌هایی که در اثر سرکوب از بین‌ رفته‌اند، صحبت می‌کند.» - کایرکاس ریویوز

چرا باید رمان مهاجمان فضا را بخوانیم؟

نونا فرناندز یکی از نویسندگان برجستهٔ آمریکای لاتین در نسل خود است که تصویری کاملاً زنده و واقعی از زندگی جوانان در سال‌های رو به زوال دیکتاتوری پینوشه را به تصویر کشیده است. او در رمان مهاجمان فضا خاطرات جمعی یک نسل را احضار می‌کند و حقیقتی محسوس را از فراموشی در تاریخ نجات می‌دهد.

جملات درخشانی از کتاب مهاجمان فضا:

«گاهی خوابش را می‌بینم. از تشک‌های پت‌وپهن‌مان در پوننته آلتو، لا فلوریدا، استاسیون سنترال، یا سان میگِل، از ملافه‌های چرکی که مکان فعلی‌مان را مشخص می‌کند، مخفی در تخت‌خواب‌هایی که گهواره‌ی بدن‌های خسته‌وکوفته‌مان از کار است و کار؛ شب‌ها، گاهی هم حتی طی روز، خوابش را می‌بینیم. خواب‌ها کاملاً متفاوت است. همان‌طور که افکارمان متفاوت است، همان‌طور که خاطرات‌مان متفاوت است، همان‌طور که ما متفاوت هستیم و همان‌طور که متفاوت شده‌ایم. در میان تمام تفاوت‌های خوابی‌مان هم‌عقیده‌ایم که او را، از دید خودمان، همان‌طور که به یاد داریم می‌بینیم. اَکُستا می‌گوید که او در خوابش دختری است با لباس فرم مدرسه و موهایش دو گیسوی بلند بافته در پشت سر، درست مثل وقتی که باش آشنا شدیم. سونیگا می‌گوید نه، هیچ‌وقت موهاش را گیس نمی‌کرد. صورتش را در قابی با موی بلند و پرپشت و سیاه می‌بیند؛ مویی که تنها او به یاد دارد، چون بوستامانته او را طوری دیگر تصور می‌کند، مالدونادو هم همین‌طور، ریکلمه هم همین‌طور، دونوسو هم همین‌طور، و یک‌یکِ تصورات متفاوت است. مدل مو و رنگ‌ها فرق دارد، چهره‌اش هیچ‌وقت کاملاً مشخص نمی‌شود، حالات و اشکال تار می‌شوند، و تحت هیچ شرایطی نمی‌توان هم‌عقیده بود، چون در خواب، همانند خاطرات، نه توافقی وجود دارد و نه باید وجود داشته باشد.»

«درست وسط حیاط مدرسه در صفی طویل به خط‌مان کرده‌اند. کنارمان صف طویل دیگری است، بعد صفی دیگر و صفی دیگر. مربع کاملی تشکیل داده‌ایم؛ نوعی صفحه‌ی بازی. مهره‌هایی در یک بازی هستیم، اما نامش را نمی‌دانیم. از هم فاصله می‌گیریم، هر کدام‌مان دست راست را روی شانه‌ی هم‌کلاسی جلویی می‌گذارد تا فاصله‌ی مناسبِ بین‌مان را مشخص کند. لباس‌های فرم‌مان آراسته و تروتمیز است. دکمه‌ی بالایی پیراهن بسته‌شده، کراوات گره‌خورده، روپوش تیره پایین زانو، جوراب‌های آبی بالاکشیده، تنکه کاملاً اتوزده، نشان مدرسه دوخته‌شده روی جای مناسب سینه، هیچ نخی شل‌وول و آویزان نیست، کفش‌ها تازه‌برق‌افتاده، ناخن‌های پاکیزه را نشان می‌دهیم، دست‌ها بی‌انگشتر، صورت‌ها بشاش، موها تسلیم برس. سرود ملی را هر دوشنبه اول صبح می‌خوانیم، هر کس بنا بر توانایی‌اش، با صداهای فالش و گوش‌خراش، با صداهای بلند و کم‌وبیش غران هیجان‌زده ترجیع‌بند را پیاپی می‌خوانیم و در همان حین پیشاپیشْ یکی از ما پرچم شیلی را که در آغوش یکی دیگر است برمی‌افرازد. ستاره‌ی کوچکِ پارچه‌ای سفید برافراشته می‌شود، تا، تا سر بر تارک آسمان بساید، پرچم عاقبت بر بلندای دیرک قرار می‌گیرد و بر فراز سرهامان پیچ‌وتاب می‌خورد، هماهنگ با آواز ما که از سرپناه سایه‌ی تیره‌اش به بالا می‌‌نگریم.»

«مالدونادو خوابِ نامه‌ها را می‌بیند، نامه‌های قدیمی با دست‌خط دختربچه‌های ده‌ساله. نامه‌هایی که او و گونسالِس به هم می‌فرستادند، انگار که هر روز در کلاس همدیگر را نمی‌دیدند، انگار که آن موقع مثل حالا از هم دور بودند. مالدونا می‌گوید، املای گونسالِس خوب نیست، ولی نگارشش دقیق و شسته‌رفته است. در نامه‌هاش آدمِ دیگری است،‌ آن دختر خجالتی ردیف عقب کلاس نیست. خواب‌های مالدونادو درباره‌ی خواندن هر کدام از این نامه‌هاست. خواب‌ها از کلمات بنا شده‌اند، از حروف و جملات بر پا شده‌اند. نام‌ها با خودکار آبی نوشته شده‌اند، نشانی‌ها و امضاها و ارادتمند و با احترام و در آغوشت می‌کشم و زود جواب نامه را بده و دوستان ابدی و سوگند بخور که هیچ‌وقت فراموشم نمی‌کنی هم. فوئنسالیدا می‌گوید هر کس به روش خودش خواب می‌بیند. برای همین، خودش می‌تواند صدا بشنود، دیگران می‌توانند فقط تصویر ببینند، و ما مالدونادو کاملا حق دارد خوابی بناشده از کلمات ببیند. هر آجر یک فعل است، یک حرف تعریف، یک صفت و چارچوب بالا می‌رود، راه‌پله ساخته می‌شود، خواب بلد می‌شود به دالانی بلند که بهشت و جهنم را به هم وصل می‌کند. مالدونادو خواب کلمات آبی را با دست‌خط دختربچه‌ها می‌بیند. پرتکرارترین کلمه یک نام است. نامی درج‌شده بر روی لبه‌ی پاکت و در انتهای هر نامه. در کنارش طرح یک ستاره‌ی جوهری است، مثل یک داغ، علامتی افتاده از پرچمی.»

خلاصهٔ رمان مهاجمان فضا‌:

رمان مهاجمان فضا با خاطره‌ای از سانتیاگو در شیلی و در سال ۱۹۸۰ آغاز می‌شود و در دوران دیکتاتوری پینوشه می‌گذرد. ماجرای این رمان دربارهٔ ناپدیدشدن استرلا گونزالس در دوران حکومت پینوشه در شیلی است. استرلا گونزالس ۱۰ ساله با پدرش به مدرسه می‌رود، جایی که کودکانی با لباس‌های مرتب سرود ملی شیلی را می‌خوانند. اما با بیشتر شدن سنِ همکلاسی‌های استرلا، او فقط از طریق خاطرات و رویاهای آن‌ها زنده می‌ماند. آن‌ها او را با گیس‌هایش، صدایش، نامه‌های دست‌نویسش و دست‌های مصنوعی پدرش و زمان‌هایی که با هم مهاجمان فضا بازی می‌کردند به یاد می‌آورند. رمان با خاطره‌ای دیگر از سال ۱۹۸۲ ادامه می‌یابد. استرلا همان‌طور که با همکلاسی‌هایش بعد از ناهار دوباره به کلاس می‌رود، ناخن‌‌هایش که به آن‌ها لاک قرمز زده را در لباس‌هایش پنهان می‌کند. مخالفت با رژیم پینوشه با شکنجه و مرگ همراه است و سیاست به داخل مدرسه نیز نفوذ می‌کند و باعث اختلاف بین دانش‌آموزان کنجکاو می‌شود. برخی از دانش‌آموزان اقدام به پخش آگهی‌های راهپیمایی علیه پینوشه می‌کنند که به‌خاطر آن مجازات می‌شوند. سیاست تنها منبع جدید جذابیت برای کودکان نیست، آن‌ها همچنین شیفتهٔ جذابیت‌های فیزیکی و ماشین قرمز روشن عموی استرلا می‌شوند. با این‌حال، همان‌طور که یکی از نامه‌های استرلا نشان می‌دهد، عمویش واقعاً آن چیزی که نشان می‌دهد نیست. در مارس ۱۹۸۵ دو تن از مخالفان دولت شیلی کشته می‌شوند و استرلا، عمویش و بقیهٔ اعضای خانواده‌اش را دیگر هیچکسی نمی‌بیند. چه بلایی بر سر استرلا و خانواده‌اش آمده است؟

اگر از خواندن کتاب مهاجمان فضا لذت بردید، از مطالعۀ کتاب‌های زیر نیز لذت خواهید برد:

• کتاب قلمرو برزخ اثر دیگری از نونا فرناندز نویسنده‌ٔ اهل شیلی و داستان دیگری از دوران دیکتاتوری حکومت پینوشه است. در سال ۱۹۸۴ در میانهٔ دیکتاتوری پینوشه، یکی از اعضای پلیس مخفی وارد دفتر یک مجلهٔ مخالف می‌شود و خبرنگاری را می‌یابد که شهادت او را ضبط کند. این پلیس مخفی کسی است که مردم را شکنجه و تهدید می‌کرده است و همدست یکی از بدترین جنایات رژیم بوده است.

دربارۀ نونا فرناندز‌: نویسندهٔ اهل شیلی

مهاجمان فضا

پاتریشیا پائولا فرناندز سلانز که بیشتر با نام نونا فرناندز شناخته می‌شود، بازیگر، نویسنده و فیلم‌نامه‌نویس اهل شیلی است که در سال ۱۹۷۱ به دنیا آمد. در سال ۲۰۱۶ به او نشان برتر «خوانا اینس دِ لاکروز» اهدا شد و برندهٔ جایزهٔ آلتازور شده است. نونا تنها فرزند یک مادر مجرد بود و در محله‌ای در خیابان ماتا نزدیک به بازار پرسا بزرگ شد. اولین شغل او فروش لباس‌های دست‌ دوم بود. او مدرسهٔ سانتا کروز در سانتیاگو تحصیل کرد و سپس به مدرسهٔ تئاتر دانشگاه کاتولیک رفت. او به عنوان بازیگر در تولید بسیاری از آثار تئاتری شرکت کرد. داستان‌های او ابتدا در مجموعه‌ها و نشریات مختلفی منتشر می‌شدند و اولین داستان کوتاه او در سال ۲۰۰۰ منتشر شد و برندهٔ جایزهٔ ماپوچو شد. کتاب‌های او تاکنون به زبان‌های فرانسوی، ایتالیایی، آلمانی، یونانی، پرتغالی، ترکی و انگلیسی منتشر شده‌اند.

نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی