

شبانه های شیلی
نشر آده منتشر کرد:
اما تاریخ، تاریخ واقعی را فقط و فقط من میشناسم. و ساده و سنگدل است و حقیقی و باید که ما را به خنده بیندازد و باید که از خنده بمیریم. ما ولی فقط بلدیم گریه کنیم، گریستن تنها کاری است که ما با یقین کامل انجام میدهیم. منع عبورومرور برقرار کرده بودند، رستورانها و بارها زود تعطیل میشدند. آدمها با احتیاط به خانه برمیگشتند. نویسندگاان و هنرمندان گوشهی دنجی نداشتند تا در آنجا دور هم جمع شوند و بنوشند و تا نفس دارند گپ بزنند. این حقیقت دارد. روزگار چنین بود... (از متن داستان)
شبانههای شیلی مونلوگی طویل و درخشان است از زبان سباستین اورتیباکروا، منتقد، شاعر و کشیش، خطاب به خوانندهای وحشتزده که ارواح را به آغوش کشیده است. جوانی زال، آرام و بیسروصدا به روایت اورتیبا میپیوندد تا کشیش پیر را متقاعد کند که دست به افشاگریهای تلخ در مورد زندگی و کارش و روزگارش بزند گویی زندگی تنها آرامشی که به فرد عطا میکند «خنکای تنهایی ابدی« است.
اعترافات، شایعات، شعر و شکنجه از مضامین اصلی این رمان است. متنی برآمده از تیرگیها و مصائب و معضلات اجتماعی-سیاسی شیلیِ سالهای کودتا و پس از کودتا.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
شاید بپسندید














از این نویسنده














از این مترجم













