نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات رایبد منتشر کرد:
نوشتن زندگی آنی دیلارد دربارۀ زندگی نویسنده و مواجههاش با مسئلۀ نوشتن است. نویسنده در این جستار، با سبک شخصی و سادگی منحصربهفردش، نوشتن را عذاب بزرگی میداند که ای کاش میشد از آن دست بردارد! او اما از نوشتن دست برنداشته و مواجهۀ زندگی و نوشتن را در مقام یک نویسنده جستان و خیزان روایت کرده است. دیلارد در همۀ آثارش مواجهۀ نویسنده و طبیعت را با حساسیتی ویژه پیش برده و از سختیها، مرارتها، اشتباهات، بدفهمیها و توهمهای نویسنده در مسیر نوشتن، پرده برداشته است: «وقتی سر یک کتاب گیر کردهای، آنهم وقتی زمان زیادی از شروع کار گذشته و میدانی باید چه بنویسی، ولی قادر به ادامه دادن نیستی، وقتی که یک هفته یا یک ماه هر صبح به آن اتاق سر میزنی و هر بار پشتت را به آن میکنی، مشکل معمولا یکی از این دو است؛ یا ساختار دو شاخه شده و روایت داستان شکستگی مویی پیدا کرده که ممکن است خیلی زود آن را به دو نیم کند، و یا در حال نزدیک شدن به اشتباهی مرگبار هستی. چیزی که در ذهن نقشهاش را کشیده بودی جوابگو نیست. اگر راه فعلیات را ادامه بدهی، کتاب از دست میرود یا فرو میپاشد، و هنوز دقیقا متوجه این نیستی.» دیلارد در نوشتن زندگی، به تنهایی و جمعیت نویسنده در حین نوشتن رجوع کرده و به اتصال و انفصال نویسنده، نوشتن و زندگی میپردازد، همچون معلمی که در 24 سالگی برندۀ جایزۀ پولیتزر شده و امروز در دهۀ هشتم زندگیاش، درسهای بسیاری برای هرکسی دارد که دوستدار نوشتن، خواندن و زندگی است!
فروشگاه اینترنتی 30بوک
نوشتن زندگی از سایت گودریدز امتیاز ۴ از ۵ را دریافت کرده است.
نوشتن زندگی از سایت آمازون امتیاز ۴.۴ از ۵ را دریافت کرده است.
نوشتن زندگی اثری غیرداستانی و مجموعهای از مقالات کوتاه از آنی دیلارد نویسندهٔ برندهٔ جایزهٔ پولیتزر است که در این کتاب به فداکاریها و جسارتی که زندگی یک نویسنده را مشخص میکند، پرداخته است. این کتاب برای اولینبار در سال ۱۹۸۹ منتشر شد و نویسندهٔ آن در جستارهایی کوتاه فداکاری، پوچی و جسارتی را که مشخصهٔ وجود یک نویسنده است روشن میکند. این کتاب روایتی تکاندهنده از تجربیاتِ خودِ دیلارد در هنگام نوشتن آثارش است و او با کمک زندگی و بینش عمیق خود نسبت به نویسندگی، شما را با یکی از مرموزترین حرفهها آشنا میکند.
«کتابی بسیار مناسب حتی برای کسانی که نویسنده نیستند؛ این کتاب نگاهی اجمالی به رضایتمندیهای زندگی از میان کلمات است. برای نویسندگان نیز مانند گفتوگویی گرم و پرهیجان با یک همکار هیجانانگیز و فوقالعاده با استعداد است.» - شیکاگو تریبون
«یک کتاب راهنمای کوچک و درخشان که چشمانداز و وظایف یک نویسنده را نشان میدهد... دیلارد همان شور و شعور و هوش پیوندی را برای این روایت به ارمغان میآورد که در آثار دیگر خود نیز دارد.» - بوستون گلوب
«کتاب دیلارد مانند یک مروارید است. هر خوانندهای جذب بخشهای درخشان و متفاوت آن خواهد شد. او داستانهای کوچکی را دربارهٔ زندگی نویسندگی خودش به زیبایی و سادگی بیان میکند. توصیههای او به نویسندگان دلگرمی میدهد و نیروبخش است.» - کلیولند پِلین
«نوشتن زندگی کتابی است که قدرت و نیروی یک بمب عظیم را دارد... کتابی پر از استعاره و نثری پر از حادثه.» - دیترویت نیوز
نویسنده در این کتاب نشان میدهد که چگونه، کجا و چرا مینویسد. اگر در مورد نوشتن جدی هستید و میخواهید نوشتن را شروع کنید، این کتاب ترکیبی قوی از توصیههای عملی و تأملات فلسفی نویسندهاش دربارهٔ نوشتن است. بینش دیلارد در مورد نوشتن هم الهامبخش و هم عمیقاً صادقانه است. این کتاب یک کاوش متقاعدکننده در مورد معنای واقعی نویسنده بودن است و خواندنش را به همهٔ کسانی که به نوشتن و نویسندگی علاقه دارند توصیه میکنیم.
«با نوشتن، سطری از کلمات را کنار هم قرار میدهی و به آن نظم میبخشی. این سطرها مانند کلنگ معدنچی، اسکنهٔ نجار و سوند جراح است؛ و تو این ابزار را به کار میگیری و مسیر پیش رویت را حفر میکنی و بهزودی خود را در اعماق قلمرویی جدید مییابی. شاید به بنبست بخوری و شاید به بخش درست ماجرا برسی. این را فردا میفهمی یا یک سال دیگر، همین موقع! راه را جسورانه پیش میبری و با ترس از آن میگذری؛ جایی میروی که راه، تو را میبرد. در انتها، به رودخانهای میرسی؛ گزارشهایی کوتاه و بلند از دل کار بیرون میکشی و آن را گزارش میکنی! نوشته تغییر کرده است، نوشته در دستان تو و با تصورات تو، در چشمبرهمزدنی، به ابزاری «شناختشناسانه» تبدیل شده است. این جای جدید برایت جذاب است، چون واضح نیست! با آن روبهرو میشوی، فروتنانه و بادقت، واژهها را میچینی و حواست به همهٔ گوشهکنارها هست! حالا، آنچه پیشتر نوشته بودی، ضعیف و نامنسجم به چشمت میآید. روند کار هیچ اهمیتی ندارد، ردپای خودت را پاک کن؛ زیرا اثر نهایی با ردپای بهجامانده ارتباطی ندارد. امیدوارم ردپاهایت از بین رفته و پرندگان همهٔ خردههای آن را جمع کرده باشند؛ امیدوارم همهاش را دور بیندازی و لحظهای در این کار تردید نکنی!»
«هنری جیمز این موضوع را بهخوبی میدانست و به بهترین شیوه از آن گفته است. او در پیشگفتار رمان «غنایم قصر پاینتون»، با چند جملهٔ طنز، برای نویسنده احساس تأسف میکند: «کاری که او در شرایط سخت تسلیمش نشد و از آن حمایت کرد، درواقع پیش از آنکه کار به جاهای ترسناک برسد، از خودش نمیپرسد چه چیزی باعث شد که تااین حد ادامه دهد؟» این همان نویسندهای است که کتابهای زیادی نوشته و در هر کتاب به چندین نکتهٔ ضروری و واضح اشاره کرده است؛ که بسیاری از آنها را میتوان کتابهایی پربار دانست و نگه داشت. ثورو با اندوه اشاره کرد: «جوانک ابزارهایش را جمعوجور کرد تا پلی بهسمت ماه بسازد، و شاید قصر یا معبدی روی زمین! و سرانجام به این نتیجه رسید که با آنها انبار هیزم بسازد.» نویسنده به ابزار و مصالح خود رجوع میکند، اینها سوژههایی مهم از کارهایی ناتمام است که به زندگی او ارتباط دارد. آنچه نویسنده دور میریزد، بخشی از کار است که پیش از همه انجام داده است. برخلاف نقاشی کاملشدهای که طرح اولیهٔ خود را پوشش میدهد. نقاشها از پایه میسازند و بالا میروند. نسخهٔ نهایی نقاشی روی نسخههای پیشین نشسته و آنها را محو کرده است. نویسنده اما افقی مینویسد!»
«شما تمام اینها را مینویسی و آن را در انتهای سطر کشف میکنی. سطر کلمات، یک فیبر نوری و مثل سیم انعطافپذیر است و نوک ظریف آن، مسیر را روشن میکند. شما با آن کاوش میکنید، ظریف مثل یک کرم! خیلی چیزهای دیدنی در دنیا هست که بیمعنی و ناموجه است، مثل «کرم وجبگیر» که زندگی احمقانهای دارد. این کرمها پیلهسازند. کرم کلم یکی از آنهاست. من اینجور کرمها را زیاد میبینم؛ نحیف و باریک، مثل رگ است و سبز کمرنگ که یک اینچ طول دارد و به نظر میرسد برای زندگی در این دنیا بسیار زار و نزار است و در وحشت مدام زندگی میگذراند. هر کرم وجبگیری که دیدم در علفهای بلند گیر افتاده بود. این کرم در چمنزارها گیر میافتد و سرش را دوروبر میچرخاند، انگار ناله میکند. جفت پاهای عقبش در ساقههای چمن گیر میکند و پاهای جلویش در هوا تکانتکان میخورد، گویی در جستوجوی جای پا؛ اما از بخت بد، چمن را لمس میکند. پاهای جلوییاش آویزان میشود، پاهای عقبش را درست پشت پاهای جلویش میگذارد و با بدنش یک حلقه میسازد. حالا تمام کاری که باید انجام دهد این است که پاهای جلوییاش را روی ساقههای چمن بلغزاند؛ اما بهجای آن انگار ناپدید میشود.»
نوشتن زندگی آنی دیلارد دربارۀ زندگی نویسنده و مواجههاش با مسئلۀ نوشتن است. نویسنده در این جستار، با سبک شخصی و سادگی منحصربهفردش، نوشتن را عذاب بزرگی میداند که ای کاش میشد از آن دست بردارد! او اما از نوشتن دست برنداشته و مواجهۀ زندگی و نوشتن را در مقام یک نویسنده جستان و خیزان روایت کرده است. دیلارد در همۀ آثارش مواجهۀ نویسنده و طبیعت را با حساسیتی ویژه پیش برده و از سختیها، مرارتها، اشتباهات، بدفهمیها و توهمهای نویسنده در مسیر نوشتن، پرده برداشته است: «وقتی سر یک کتاب گیر کردهای، آنهم وقتی زمان زیادی از شروع کار گذشته و میدانی باید چه بنویسی، ولی قادر به ادامه دادن نیستی، وقتی که یک هفته یا یک ماه هر صبح به آن اتاق سر میزنی و هر بار پشتت را به آن میکنی، مشکل معمولا یکی از این دو است؛ یا ساختار دو شاخه شده و روایت داستان شکستگی مویی پیدا کرده که ممکن است خیلی زود آن را به دو نیم کند، و یا در حال نزدیک شدن به اشتباهی مرگبار هستی. چیزی که در ذهن نقشهاش را کشیده بودی جوابگو نیست. اگر راه فعلیات را ادامه بدهی، کتاب از دست میرود یا فرو میپاشد، و هنوز دقیقا متوجه این نیستی.» دیلارد در نوشتن زندگی، به تنهایی و جمعیت نویسنده در حین نوشتن رجوع کرده و به اتصال و انفصال نویسنده، نوشتن و زندگی میپردازد، همچون معلمی که در 24 سالگی برندۀ جایزۀ پولیتزر شده و امروز در دهۀ هشتم زندگیاش، درسهای بسیاری برای هرکسی دارد که دوستدار نوشتن، خواندن و زندگی است.
• کتاب هیچ چیز آنجا نیست اثر دیگری از آنی دیلارد نویسندهٔ آمریکایی است. این کتاب پنج جستار دربارهٔ صداهایی است که از طبیعت میشنویم. جستارهای انی دیلارد ما را به مکث در برابر جهان شگفتانگیز دعوت میکنند. دیلارد پدیدههای طبیعی را توصیف میکند، نه با توضیح جزئیات یا پیچیدگیهای علمی، بلکه از راه مواجهه با تجربهی درونی و حسی طبیعت، تجربهی حیرت در برابر واقعیتی بیرونی که درون ما را هدف میگیرد؛ تجربهی سکوتی که هیاهوی زندگی روزمره را در خود فرو میبرد.
آنی دیلارد نویسندهٔ آمریکایی است که در ۱۹۴۵ به دنیا آمد. او را بیشتر به دلیل نثر روایی در آثار داستانی و غیرداستانیاش میشناسند. از او تاکنون شعر، مقاله، نثر و نقد ادبی و همچنین ۲ رمان و یک خاطره منتشر شده است. کتابش با عنوان «زائری در تینکر کریک» در سال ۱۹۷۴ برندهٔ جایزهٔ پولیتزر و در سال ۱۹۷۵ برندهٔ جایزهٔ بهترین کتاب ادبیات غیرداستانی شد. دیلارد به کالج هالینز در ویرجینا رفت و در آنجا در رشتههای زبان انگلیسی، الهیات و نوشتن خلاقانه به تحصیل پرداخت. او از سال ۱۹۷۵ تا ۱۹۷۸ محقق دانشگاه وسترن واشنگتن بود و مدرک دکترای افتخاری خود را از کالج بوستون و دانشگاه هارتفورد دریافت کرد. دیلارد از سال ۱۹۸۰ به مدت ۲۱ سال در بخش زبان انگلیسی دانشگاههای ویسلیان، کانیکت و میدلتون به تدریس مشغول بود. دیلارد در زندگینامهٔ خود خواندن را به موضوعات مختلفی از جمله زمینشناسی، تاریخ طبیعی، حشرهشناسی، شعر و غیره مرتبط کرده است.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.