نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات ماهی منتشر کرد:
آدمی روابط ریشهداری با تاریکی و روشنایی دارد که به الگوهای اجتماعی معمول او شکل میدهند و دنیای او را میسازند. کتاب حاضر به سویههایی از این الگوها میپردازد که بسیاری از ارزشهای تاریکی را در محاق بردهاند؛ و به کاوش مفهوم تاریکی هم در قالب پدیدهای فیزیکی و هم تصویری فرهنگی در بستر مضامینی چون بینایی و نابینایی، خواب و بیداری، شبکوری و ترس از تاریکی، حالات وضوح و تیرگی، هوای مهآلود و گرگومیش… تاریکی جهان بیرون و درون. میخوانیم که چطور ایدهی تاریکی به هنر، ادبیات، دین و زبان راه مییابد و الهامبخش افسانهها و قصههای پریان، داستانهای ترسناک، سیاهچالهای ادبیات گوتیک، و زاغههای بتنی سینمای نوردیک نوآر میشود. و نیز از تلاش بشر برای مهار یا سرکوب تاریکی نخست به کمک آتش و سرانجام به مدد برق. نویسنده تاریکی و روشنایی را همچون یین و یانگ «دوگانهی ادراکی، متکی و متصل به یکدیگر، و درنهایت مکمل یکدیگر» میشناساند و راه بر روی شیوههای گوناگونی از تجربه و درک تاریکی میگشاید.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
تاریخ فرهنگی تاریکی از سایت گودریدز امتیاز ۳.۳ از ۵ را دریافت کرده است.
تاریخ فرهنگی تاریکی از سایت آمازون امتیاز ۴.۳ از ۵ را دریافت کرده است.
تاریخ فرهنگی تاریکی اثر نینا ادواردز نویسنذهٔ مستقل و تاریخشناس بریتانیایی است. این کتاب در سال ۲۰۱۸ منتشر شد. نویسنده در این کتاب مفهوم تاریکی را از طریق لنزهای مختلف فرهنگی، تاریخی و هنری بررسی کرده است. او در این کتاب به معانی نمادین مرتبط با تاریکی پرداخته و چگونگی درک آن را در جوامع و دورههای زمانی مختلف بررسی کرده است. او در مورد موضوعاتی مانند ترس، راز و ناشناختهها بحث کرده است و نشان میدهد چگونه این عناصر تجربیات و روایتهای انسانی از تاریکی را شکل دادهاند.
«ادواردز که قبلا با کتاب «علفهای هرز» موضوعات جالب دیگری را از منظر تاریخ فرهنگی بررسی کرده بود، طیف وسیعی از دانش، اشتیاق و حساسیت را به موضوع تاریکی کشانده است... او آشکارا خود را مدافع تاریکی میداند و نقش خود را در برابر جریان افکاری که نور را ترجیح میدهند مشخص کرده است» - سارا میتلند، محقق
«کاملاً بجاست که چنین تصویر محسورکنندهای باید با فصل آغازین کتاب فریبندهٔ ادواردز همراه باشد، که هدف آن از بین بردن دیدگاههای رایج از تاریکی هم به صورت فیزیکی و هم استعاری است. پارادوکسهای عجیب و احتمالات مختلف این کتاب دیدگاه شما را به تاریکی تغییر خواهد داد. این کتاب پر از حقیقت و زیبایی در مورد تاریکی و مفهوم تاریکی است.» - مجلهٔ آبزرور
«ادواردز در کتاب تاریخ فرهنگی تاریکی با تحلیلهای شاعرانه، مفهوم تاریکی را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است و آن را نهتنها موضوعی دشوار بلکه منبعی از امکانات و تحول میداند. او به غنای تاریکی و تأثیر عمیق آن بر زندگی انسان و تاریخ توجه دارد. نثر شیوا و تحقیقات عمیق او به درک بیشتر ما از تاریکی و نقش آن در احساسات و بررسی تاریخی کمک میکند.» - مجلهٔ استرالین
«قدرت رویارویی با زندگی از طریق تاریکی یا نوری بسیار کم یکی از موضوعات اصلی کتاب نینا ادواردز است. او در این کتاب روایتی گسترده ارائه کرده و به دنیای تاریخ، انسانشناسی و علم وارد شده است. این اثری است که به زیبایی نوشته شده و نشاندهندهٔ اهمیت تاریکی برای نویسنده در شعر و هنر است. این کتاب را به آرامی بخوانید و از تکتک کلمات آن لذت ببرید.» - متدویست رکوردر
«جریان پنهان فلسفی در مقدمهٔ ادواردز و بررسی جامع او از تاریکی جریان دارد اما دامنه و انرژی آن چیزی است که بلافاصله شما را تحتتأثیر قرار میدهد... این کتاب بسیار خوب نوشته شده و یادآور آثار الکساندر هریس است... هیچ نوع تاریکی اعم از درونی، بیرونی، استعاری، نژادی، روانی و حتی انتزاعی (طنز سیاه) از این تاریخ فرهنگی مستثنی نیست. نمیتوان تحقیقات یا استعداد نویسنده برای پرداختن به این موضوع را انکار کرد.» - کانتری لایف
«ادواردز با کاوش در تفاسیر اساطیری و روانشناختی و همچنین الزامات علمی و فناوری که سعی دارند تاریکی را کمرنگ کنند، کتابی جذاب و واضح نوشته است. این کتاب تلاشی بسیار ارزشمند برای روشن کردن یک عنصر همیشه حاضر اما به ندرت در زندگی و تجربیات ما است.» - فورتین تایمز
ادواردز در این کتاب تاریکی را از منظر ادبیات، هنر و فلسفه بررسی کرده است و ماهیت دوگانهٔ آن را برجسته کرده است. او با ردیابی تکامل افکار و باورها دربارهٔ تاریکی به دنبال درک تأثیر آن بر فرهنگ و هویت ماست. بهطور کلی او در این کتاب دیدگاهی غنی و ظریف در مورد چگونی تأثیر تاریکی بر زندگی و جوامع بشری ارائه کرده است.
«ارمغان آتش برای آدمیان نخستین نهتنها حفاظت و گرمی، که نقشهای جادوگر و قصهگو و همهی تخیلات وحشی بود که از کومهی آتش برمیخاست. ضربان مردد آتش در بدو تولدش، آنگاه که دَمشی نخستین جرقه را در خس و خاشاک شعلهور میکند، تنها یک سر طیف است. سر دیگرش ماتم مرگ آتش است مثل واپسین تپش بیرمق خود زندگی. این گونه لحظهها شاید ما را به اندازهی، اگر نه بیشتر از، شکوه خیالانگیز طلیعهی آتشی فروزان متأثر کند. کافی است به بازی کودکی با قوطی کبریت بنگرید و ببینید که چقدر آتش را به انگشتانش نزدیک میکند، و شعلهی واپسین دمی را که چوب سوختهی کبریت به خود میپیچد و هوا یک آن از بوی تند گوارایی دوباره جان میگیرد. شعلهی سوختن چوب، یا شمع باارزشی از پیه آغشته به روغن حیوانی، با همهی بوی بد خفقانآورش برای نیاکان ما روشنایی فراهم میآورد. چیزی در کار پیوستهی سر بریدن و فوتکردن فتیله وجود داشت که آن را از صرف ضرورت خستهکنندهی روشن نگهداشتن شعله فراتر میبرد، به همان اندازه آشنا و لذتبخش که کار روشمند پیپ کشیدن، که باید توتون را در حُقهاش بچپانی و آتش بزنی و بگیرانی و بعد که دودش کردی خاکستر چسبندهاش را بیرون بریزی. تشریفات اینگونه عادتهای روزمره برای ما گرامی شدهاند. تاریکی ما را گمراه میکند. مجسم کنید در تاریکی شبی ابری که چشمتان جایی را نمیبیند میخواهید راهتان را پیدا کنید.»
«تاریکی چه بیرونی چه درونی میتواند ناشناختگی را تداعی کند، یا موقعیتی را به ذهن آورد که انسان با قبول خطر بدان وارد میشود. و با این حال، کافی است شما چشمتان را ببندید تا ناگهان در تاریکی باشید؛ فراموشی در تاریکیِ خواب را آرزو میکنید، با رؤیاهایی ـ اگر به یادتان مانده باشند ـ که حکم میانپردههایی را در فراموشی پیدا میکنند. سمیوئل جانسون تعجب میکرد چرا انسان به خواب، این «نیکوکار گشادهدست و بیغرض»، توجه بیشتری نمیکند. چنین آدمی در رحم از حدود شانزده هفتگی نور را تشخیص میدهد، اگرچه تا هفتهی بیست و هشتم چشم باز نمیکند. نوزاد بیدرنگ جزئیات را نمیبیند. چندی میگذرد تا از ناآگاهی تاریک بیرون میآید. تاریکیِ محض ضد روشنایی و بینایی است و با وجود این هیچیک بدون آن نمیتوانند باشند. مثلاً در ساحلی بدون چراغ در شب نمیتوانیم از تاریکیای بگریزیم که اطمینان بصری ما را کاهش میدهد، ولو حسهای دیگر ما و حتی قابلیت بصری ما را افزایش دهد. معما اینجاست. پیش از پیدایش جهان چه بود؟ اقیانوسی از تاریکی، بدون مرز و شکل و وزن، بدون صدا و معنا؟ غیابِ همهی دانستههای ما گویی تاریکی را در نظر میآورد، تاریکی بهمثابهی چیزی از جنس هیچ. اما از این هیچی، جهان اساطیر و افسانهها، خرافات و جادو، فرهنگ عامه زاییده میشود، که جذابیتشان را از همه ساحتهای تاریکی و رازناک میگیرند.»
«امروزه گفته میشود «اختلال عاطفیِ فصلی» یا افسردگی زمستانی هنگامی پیدا میشود که انسان تماس کافی با روشنایی طبیعی نمییابد. زودرنج میشود، احساس گناه میکند، به پرخوری میافتد، زیاد میخوابد، و میل جنسیاش را از دست میدهد. با اینهمه کسانی هم در کشورهای اسکاندیناوی یافت میشوند که میگویند از نبود فصلیِ روشنایی لذت میبرند؛ به گمان آنها روزهای تاریک از زیبایی و آرامشی برخوردار است که دنیای کمتر وقیح قدیم را به یاد میآورد. اِرلند لُو، رماننویس نروژی متولد شهر شمالی ترونهایم، میگوید «در زمستانهای کمابیش تاریکی زندگی کردهام که برایم دلچسب بودند و در اسلو دلتنگشان میشوم.» او بر این باور است که امروزه تقریباً نیمی از مردم نروژ زمستان را دوست دارند. اما شگفتا، آنهایی که تابستان را ترجیح میدهند ناخرسندند از اینکه در نیمهتاریکی زمستانها خوابشان نمیبرد. پس به نظر میرسد حتی برای کسانی که زمستان را نمیپسندند تاریکی هم مثل روشنایی مهم است. پژوهشهای پزشکی بسیاری دربارهی تأثیر روشنایی بر خواب انجام گرفته، اما نتایج آنها قطعی نبوده است، زیرا مردم پاسخهای متفاوتی دادهاند. علتی ندارد که چنین تفاوتی در مورد آدمیان نخستین صادق نبوده باشد؛ و گرچه ترس ایشان از خطرهای شب باعث میشد از خواب در تاریکی لذت کمتری ببرند، چهبسا بیش از ما قدر زیباییهایش را میدانستند.»
نظرتان دربارهٔ تاریکی چیست؟ آیا از تاریکی میترسید؟ از کوچههای تاریک فرار میکنید؟ چه چیزی باعث میشود که ما به این اندازه از تاریکی وحشت داشته باشیم؟ نظرها دربارهٔ تاریکی مختلف است. برخی از تاریکی میترسند یا دستکم از آن میپرهیزند و هستند بسیاری که چیزی را نمیپسندند که تاریکی گویا مظهر آن است. بسیاری اما به شادمانی سایهها دل میبازند و فریفتهٔ تمام افسانهها و داستانهایی میشوند که مضامینی تاریک دارند و به اسرار و ناشناختهها پرداختهاند. تاریکی پیش از ما وجود داشته است و فارغ از دغدغههای ما وجود خواهد داشت، اما به شکلهای بسیاری در زندگی ما نقش بازی میکند. تاریکی افکار ما را از هم جدا میکند و به آنها جان میبخشد. در کتاب تاریخ فرهنگی تاریخی نینا ادواردز تاریکی را هم بهعنوان یک ویژگی فیزیکی و هم به عنوان تصویری فرهنگی از طریق مضامین بینایی، نابینایی، هوشیاری، رویا، ترس، شب کوری و حالتهای میان غروب یا مه، گرگ و میش و سپیدهدم بررسی کرده است. ادواردز در این کتاب شما را به اعصار مختلف میکشاند، از میان سیاهچالهای رمانهای گوتیگ رد میکند و به سنگرهای نمایشهای تلویزیونی میبرد. او در این کتاب از تمام تلاشهای بشریت برای مهار و سرکوب تاریکی از طریق آتش سخن میگوید و سپس به نیروی الکتریسیته یا همان برق میرسد. او نشان میدهد که چگونه ایدهٔ تاریکی در هنر، ادبیات، مذهب و زبان روزمرهٔ ما نفوذ میکند. در نهایت ادواردز در این کتاب به شما نشان میدهد که چگونه تاریکی چه به صورت مفهومی در حال تغییر یا به صورت حضوری فیزیکی و ملموس، تخیلات ما را تغذیه کرده است.
• یک: خاک و آتش: تاریکی چگونه پدید آمد
• دو: باستانیان، و چگونه تاریکی همهی چیزهای دیگر را پدید آورد
• سه: هنر تاریکی
• چهار: سرگرمی در تاریکی
• پنج: عکاسی، برق و تصویر متحرک
• شش: روانشناسی تاریکی و خواب
• هفت: مُد تاریک
• هشت: تاریکی روشنایی خواهد شد
• کتاب در ستایش آهستگی اثر کارل اونوره نویسندهٔ کانادایی است. او در این کتاب تاریخچهٔ رابطهٔ فزایندهٔ ما با زمان را ردیابی میکند و به پیامدهای زندگی در این فرهنگ شتاب یافته پرداخته است. چرا همیشه اینقدر عجله داریم؟ درمان بیماری زمان چیست؟ آیا کاهش سرعت ممکن یا حتی مطلوب است؟ او در این کتاب به این سؤالات و بسیاری سؤالات دیگر در رابطه با زمان پاسخ داده است.
• کتاب تصویرخوانی اثر آلبرتو مانگوئل جستانویس و رماننیوس آرژانتینی است. نویسنده در این کتاب نگاهی به آثار هنرمندان بزرگ انداخته است؛ چه آثار هنرمندانی مانند پیکاسو، کاراوادجو و پیتر آیزمن که بسیار برایمان آشنا هستند و چه آثار هنرمندانی مانند مرینا گارتنر، لاوینیا فونتانا و آلیژا جینو که کمتر شناختهشدهاند و داستانهای پشت آنها را بررسی میکند و گذر زندگی به هنر را دنبال میکند.
نینا ادواردز مدرس دانشگاه و نویسندهٔ ماهری است که به خاطر مشارکت در تاریخ فرهنگی و کاوش در موضوعات مرتبط با تاریکی در زمینههای مختلف شناخته شده است. او در کتاب مشهورش «تاریخ فرهنگی تاریکی»، به مفهوم تاریکی در فرهنگهای مختلف پرداخته است و پیامدهای آن را در ادبیات، هنر و اسطورهشناسی بررسی کرده و نگرشهای اجتماعی مختلف دربارهٔ آن را بیان کرده است. او اغلب در آثارش بر رابطه پیچیده بین ادراکات فرهنگی و روایتهای تاریخی تمرکز میکند.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.