

کلنل شابر (جیبی)
انتشارات خانه هنر مد منتشر کرد:
آقا، اگر جوانکی خوش سیما بودم، هیچ یک از این مصائب بر سرم نازل نمی شد. زنان تنها وقتی سخن مردی را باور می کنند که کلمه ی «عشق» را در یک یک جملات خود فرو کرده باشد. آن وقت است که به پرواز در می آیند به این سو و آن سو می جهند، از جان مایه می گذارند، توطئه می چینند، بر هرچه بگویی مهر تأیید می نهند و به خاطر مردی که دوستش دارند آسمان را به زمین می آورند. اما آخر من چطور می توانستم زنی را به مهر خود برانگیزم؟ منی که در ایام گذشته در سال 1799 برازنده ترین جوان خوش پوش محافل به شمار می آمدم، حالا بیشتر شبیه یک اسکیمو بودم تا مردی فرانسوی. با این همه من شابر بودم، كنت نظام امپراتوری!
کلنل شابر داستان زندگی در عصر سفلگان است، حکایت مردی که همهی عمر بنا بر اصول شرافتمندانهی خویش زیسته است، اما جبر روزگار و دنائت طبع آدمیان دست به دست هم دادهاند تا سرنوشتی شوم و غمانگیز را برای او رقم بزنند. به عقیدهی شماری از منتقدان، این داستان نسبتا کوتاه بالزاک یکی از بهترین و برجسته ازین آثار او به شمار میرود. دریچهای برای ورود به آثار سترگ این نویسندهی کم نظیر.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
شاید بپسندید














از این نویسنده














از این مترجم













