نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات پرتقال منتشر کرد :
مترسک، تین وودمن و شیر ترسو، همه به دنبال یک جادوی بیرونی هستند که به آنها ویژگیهایی را بدهد که از قبل در خود دارند اما زمینهی نشان دادنش فراهم نشده و این باعث شده است که این ویژگیها از چشم خود آنها پنهان بمانند. هنگامی که این افراد به یک خندق عمیق میرسند(در فصل هفتم)، شیر ترسو داوطلب میشود تا از روی آن بپرد. او در این صحنه میداند که اگر موفق شود میتواند دوستانش را با خیال راحت از این خندق عبور دهد. شیر ترسو در گفتوگو با همراهانش دربارهی پریدنش از خندق میگوید: «...خودم از این که پرشم ناموفق باشد و به داخل خندق سقوط کنم خیلی میترسم...اما فکر میکنم راه دیگری جز این کار ندارم...». شیر متوجه میشود که شجاعت یعنی برخلاف ترس عمل کردن و نه در غیاب ترس. در صحنهای از انتهای فصل 6 داستان، خواننده میبیند که تین وودمن و مترسک، ویژگیهایی را در خود احساس میکنند که تا پیش از این فکر میکردند فاقد آن هستند. تین وودمن تصادفی روی یک سوسک پا میگذارد و بعد از این اتفاق گریه میکند. وقتی اشک او باعث میشود که فک فلزی او رطوبت ببیند و بسته شود، هیچکس به جز مترسک به ذهنش نمیرسد که باید برای باز کردن آن از روغن استفاده کند. این صحنه نشان میدهد که تین وودمن چهقدر احساسی است و مترسک چهقدر سریع میتواند فکر کند. در این صحنهها باوم از زبان طنز برای نشان دادن خودکفایی فردی در شخصیتهای داستان خود استفاده کرده است.
وضعیت دوروتی تا حدودی متفاوت است. زیرا او برای رسیدن به خواستهاش، بازگشت به خانه، به یک شی جادویی، کفش نقرهای، نیاز دارد. با این وجود در حالی که به دنبال برآورده شدن خواستهاش به وسیلهی دیگران میگشت، نمیدانست که آنچه نیاز دارد، همواره و در تمام طول سفر همراهش بوده است. نکتهی مهم دیگر در مورد کفشهای نقرهای این است که دوروتی آنها را با کشتن جادوگر بدجنس شرق به دست آورده بود. با این که او این کار را ناخواسته انجام داده بود، اما این کار او باعث آزاد شدن مردم مونچینز از دست جادوگر و در نتیجه به دست آوردن شایستگی برای داشتن آن کفشها بود.
فروشگاه اینترنتی 30 بوک
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.