نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات افق منتشر کرد:
رمان تابوت سرگردان: تلفیق فانتزی و وحشت
رمانهایی که حمیدرضا شاهآبادی برای نوجوانان مینویسد، هم در ژانر فانتزی و وحشت میگنجند و هم داستانهایی تاریخیاند که ارزش ادبی، فرهنگی، اجتماعی و روانشناختی دارند.
این نویسنده در رمان تابوت سرگردان که نشر افق برای نوجوانان منتشر کرده، موفقیت و جذابیت مجموعهی سه جلدی دروازهی مردگان و رمانهای کابوسهای خندهدار و لالایی برای دختر مرده را تکرار میکند تا این کتاب هم نمونهای بینظیر از داستانی باشد که با ترکیب عناصر وحشت و هیجان و تجربههای تاریخی و فرهنگی خلق شده است.
حمیدرضا شاهآبادی در کتاب تابوت سرگردان به سراغ روایتی مرموز با اتفاقهای هولناک رفته؛ یک سفر پر از دلهره که برای مخاطب نفسگیر است و ترسناک.
شخصیتپردازی قوی و دلهرهآور
مهارت و قدرت نویسنده در شخصیتپردازی دقیق و گفتوگوهای بهیادماندنی باعث میشود که خواننده برای همراهی در این سفر پر از ترس و کابوس مشتاق باشد و صمد را تنها نگذارد.
صمد شخصیت اصلی رمان تابوت سرگردان اثر حمیدرضا شاهآبادی دانشآموز مدرسهی دارالفنون در تهران است؛ پسری که طب میخواند و ذوق سرودن شعر دارد و گرفتار ترسهای درونی خودش است. او آینهای است که نویسنده جلو نوجوانان میگذارد تا احساسهایشان را بهتر ببینند و بتوانند هیجانهایشان را با شیوهای درست مدیریت کنند.
وحشت در رمان تابوت سرگردان دو نقش دارد؛ ازیکسو، نویسنده با ایجاد حس تعلیق و دلهره تلاش کرده تا نوجوانان را برای خواندن رمان مشتاق کند و انگیزهی آنها برای دنبال کردن سرنوشت صمد را تقویت کند. ازسویدیگر، حمیدرضا شاهآبادی به سراغ ترس از ناشناختهها هم میرود و نوجوانان را غیرمستقیم با سؤالهای ذهنیشان دربارهی مرگ و سرنوشت مواجه میکند. شخصیت اصلی رمان تابوت سرگردان با ترسهایی عمیق زندگی میکند که ریشهی آنها به کودکیاش برمیگردد و حالا، او میخواهد با هراسهای همیشگیاش روبهرو شود. آیا صمد میتواند دلهرههای درونیاش را پشتسر بگذارد؟ این تجربهای است که میتواند برای نوجوانان امیدآور و الهامبخش باشد و به آنها نشان دهد که مقابله با ترس، هرچند دشوار، اما ممکن است.
سفر به دوران قاجار در تابوت سرگردان
رمانهای ژانر وحشت زمانیکه با عناصر تاریخی و فرهنگی یا شخصیتهای واقعی ترکیب میشوند، باورپذیرترند و این اشتیاق را در نوجوانان به وجود میآورند که دربارهی تاریخ و فرهنگ بیشتر بدانند و تحقیق کنند. حمیدرضا شاهآبادی در هر کتابی که مینویسد، دورهای تاریخی از ایران را بازسازی میکند و لذت سفر در تاریخ را به مخاطبان رمانهایش هدیه میدهد.
سابقهی تلفیق تاریخ و وحشت در آثار این نویسنده به رمانهای لالایی برای دختر مرده، مجموعهی دروازهی مردگان و کابوسهای خندهدار برمیگردد. حمیدرضا شاهآبادی در این داستانها هم تلاش کرده بود تا قصهای هیجانانگیز را تعریف کند که دربارهی مسئلههای خانوادگی، فرهنگی و اجتماعی نوجوانان باشد و همزمان در فکر ترمیم یا ایجاد یک رابطهی عمیق بین مخاطبان و تاریخ بود.
داستانِ تابوت سرگردان در جاده اتفاق میافتد؛ همهچیز از نقطهای در تهران آغاز میشود تا در نقطهای در تبریز به پایان برسد و صمد باید صندوقچهای اسرارآمیز را با خودش حمل کند که معلوم نیست داخل آن جسد است یا کتاب؟!
حمیدرضا شاهآبادی در این رمان یک بار دیگر پای فانتزی را به دورهی قاجار باز میکند و با رویکردی اجتماعی از هول و هراسهای زندگی نوجوانان در ایران میگوید.
ارزشهای روانشناختی و اجتماعی رمان تابوت سرگردان
درونمایهی اصلی رمان تابوت سرگردان که نشر افق منتشر کرده، دربارهی ذات و طبیعت واقعی است و این سؤال را مطرح میکند که آیا ذات و طبیعت واقعی انسان یا هر موجود دیگری میتواند تغییر کند و ذهن مخاطب را درگیر این موضوع میکند که تربیت، محبت یا محیط چگونه میتواند یا نمیتواند که ذات ما را تغییر بدهد.
توصیفهای بینظیر، واقعی و باورپذیر حمیدرضا شاهآبادی از دوران قاجار، انتخاب زیرکانهی مدرسهی دارالفنون در تهران و تبریز برای گسترش ماجرای داستانی، یادآوریهای حیرتانگیز از سرگذشت پزشکی در ایران، حضور ایرجمیرزا بهعنوان یک شخصیت داستانی و ایده گرفتن از باورهای عامیانه دربارهی دیوها و جنها از مهمترین ویژگیهای رمان تابوت سرگردان است.
حمیدرضا شاهآبادی هر بار که رمانی مینویسد، مخاطبان و منتقدان را شگفتزده میکند. او ثابت کرده است که هم میتواند دل نوجوانانی را به دست بیاورد که میخواهند داستانی هیجانانگیز و پر از ماجرا بخوانند و هم میتواند کارشناسان ادبی را راضی کند که پیگیرِ ادبیات ناب با ویژگیهای بومیاند.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.