نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات روزگار منتشر کرد :
دختری به اسم باران که با مادر بزرگش زندگی می کند طی تصادفی، مادربزرگش به کما می رود و کابوس هایی که از کودکی گریبانگیر او بودند و با ورود به بزرگسالی از شدت و حدت آن ها کاسته شده بودند، اکنون با این حادثه دوباره جان گرفته و رنگ واقعیت به خود می گیرند و او را در مسیر جدیدی در جهت رمزگشایی این کابوس ها سوق می دهند.
صدای پرواز و بال زدن پرندگان که از روی شاخه ها بلند می شدند را می شنیدم. قارقار کلاغ ها بر شدت آن غروب رازآلود و مرموز می افزود. این صداها و صداهای مبهم دور و نزدیک و جرق جرق آتش در مغزم می پیچید و انعکاسش شدت می یافت. دهانم طعم گسی پیدا کرد. به طرف آتش چرخیدم. خانه هنوز می سوخت، به عروسک نگاه کردم انگار چشمان عروسک شعله می کشید و شعله ای که جانم را می سوزاند. خانه ی مشتعل و عروسک دور و نزدیک می شدند. به طرف جعبه رفتم، عروسک را در جعبه گذاشتم، انگار وسایل جعبه عقب و جلو می رفتند، از جعبه بیرون می آمدند و دوباره به سر جایشان در جعبه برمی گشتند.
فروشگاه اینترنتی 30 بوک
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.