

مرد بودن به اندازه کافی
انتشارات نسل نوانديش منتشر کرد:
هنگامی که تصمیم گرفتم در انظار عمومی راجع به تحقیقاتم درمورد مردانگی صحبت کنم، اغلب عبارت «بازتعریف مردانگی» را بهکار میبردم. میخواستم باب گفتوگویی جدید را دراینباره باز کنم که چگونه میتوانیم تعریف مردانگی را بهگونهای بسط دهیم که تعداد بیشتری از ما مردها و نقشهای ما را شامل شود. برای تحقق این امر باید مطمئن میشدم این موضوع شامل حال من میشد؛ اینکه من تنها نبودم و اجازه داشتم همانی باشم که بودم، فردی باانگیزه، حساس، انعطافپذیر، عجول، جاهطلب، لجوج، هیجانی، جایزالخطا و بااینحال وابسته.
تمام اطلاعات مربوط به مرد بودن در این جهان تعریفی از مردانگی به دست داد که مجبورم کرد علیه خودم به مبارزه برخیزم. نهتنها مجبور شدم احساساتم را سرکوب کنم، بلکه باید از آنها فاصله هم میگرفتم. نه تنها باید احساس نگرانی و شرمساری خود را نادیده میگرفتم، بلکه باید به آنها بیاحترامی هم میکردم. نهتنها باید بر چهرۀ خود نقاب میزدم، بلکه باید لباسی کاملاً زرهی نیز میپوشیدم تا از خود دربرابر حملات وارده حفاظت کنم. درنهایت، وقتی یاد گرفتم چگونه میدان جنگ را کنترل کنم و از حملات بگریزم، متوجه شدم لباس کاملاً زرهی از من دربرابر حملاتی که منشأ درونی دارند محافظت نمیکند و بازتعریف مردانگی فقط فاصلۀ بین من و لباس زرهی را بیشتر میکند، اما زره را از تنم درنمیآورد.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
شاید بپسندید














از این مترجم













