

اولکر آبلا (جیبی)
انتشارات برج منتشر کرد :
«شنیدهاید میگویند توی خواب میدانستم دارم خواب میبینم، اما من توی کابوسم و میدانم که این زندگی من است.»
اولکر زنی است منحصربهفرد و بسیار آشنا. زنی که از شوهرش خشونت دیده، اما در نبود گریزگاهی برای نجات، سالها این آزار را تحمل کرده است. اما درنهایت شبی از خانه بیرون میزند و دستآخر از بیپناهی به بیمارستانی پناه میبرد. او برای جاگیرشدن، شغلی هم در آنجا برای خودش دستوپا میکند: میشود همراه بیماران تنها و بیکس.
اولکر باور دارد آن که میگرید یک درد دارد و آن که میخندد هزار درد، او از شوخطبعیاش بهعنوان مکانیسم دفاعی برای دوامآوردن کمک میگیرد.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
رمان «اولکر آبلا» نوشتهی سرای شاهینر، اثری متفاوت در ادبیات معاصر ترکیه است که با زبانی طنز و لحنی تلخ، به مشکلات زنان در جوامع مردسالار میپردازد. این کتاب در دستهی ادبیات اجتماعی قرار دارد و با تمرکز بر نابرابریهای طبقاتی، خشونت خانگی و سرنوشت زنانی که برای بقا میجنگند، روایتی تأثیرگذار ارائه میدهد. «اولکر آبلا» تصویری واقعی و ملموس از زنان طبقات فرودست ارائه میکند و نشان میدهد که چگونه ساختارهای اجتماعی، آنها را در چرخهای از خشونت، بیعدالتی و ناامنی گرفتار میکند.
این رمان توسط مژده الفت به فارسی ترجمه شده و نشر برج آن را منتشر کرده است. نویسنده، سرای شاهینر، با قلمی صریح و زبانی ساده، اما پرقدرت، داستانی را روایت میکند که فراتر از یک سرگذشت شخصی است؛ بلکه بازتابی از وضعیت بسیاری از زنان در جوامعی است که فرصتهای رشد برای آنها محدود است.
خلاصهی داستان
«اولکر آبلا» داستان زنی به نام اولکر را روایت میکند که تمام عمر خود را در سایهی خشونت، سرکوب و تبعیض گذرانده است. او که از یک خانوادهی فقیر میآید، مجبور میشود ازدواجی تحمیلی را بپذیرد و سالها تحت خشونت جسمی و روانی همسرش زندگی کند. جامعهای که در آن زندگی میکند، فرصتی برای استقلال به او نمیدهد و نبود حمایت خانوادگی نیز شرایط را برایش سختتر میکند.
پس از شدت یافتن خشونتها، اولکر تصمیم میگیرد از خانه فرار کند و سرپناهی برای خود پیدا کند. او به بیمارستانی پناه میبرد و برای اینکه اجازهی ماندن داشته باشد، به مراقبت از بیمارانی که همراهی ندارند میپردازد. در این مسیر، او با افراد مختلفی روبهرو میشود که هر یک به نوعی نمایندهی قشرهای گوناگون جامعه هستند.
اولکر علیرغم تمام سختیها، روحیهای شاد و شوخطبع دارد. او طنز را نه فقط بهعنوان یک سبک بیان، بلکه بهعنوان ابزار بقا استفاده میکند. جملهی معروف او که در سراسر کتاب جریان دارد، چنین است:
«کسی که گریه میکند یک مشکل دارد، اما کسی که میخندد، هزار مشکل دارد.»
تحلیل شخصیت اولکر
اولکر زنی است که نه بهعنوان یک قربانی منفعل، بلکه بهعنوان نمادی از مبارزه و مقاومت در برابر شرایط ناعادلانهی جامعه معرفی میشود. او نمیخواهد سرنوشتش را بپذیرد و تلاش میکند راهی برای نجات خود پیدا کند، هرچند گزینههای پیش رویش محدودند.
اولکر شخصیتی پویا دارد و در طول داستان، شاهد تحول او از زنی مطیع و قربانیشده، به فردی مستقل و جسور هستیم. او برای ادامهی زندگی، راههای مختلفی را امتحان میکند و سعی دارد از کمترین امکانات، بیشترین استفاده را ببرد. این ویژگی، او را از دیگر شخصیتهای مشابه در ادبیات زنان متمایز میکند.
سبک و زبان روایت
سرای شاهینر در این رمان از زبان ساده اما پرقدرت بهره برده است. رمان، لحنی گاه طنزآمیز و گاه غمانگیز دارد و نویسنده موفق میشود این دو را بهخوبی با هم ترکیب کند.
دیالوگهای کتاب، طبیعی و روان هستند و بهخوبی فضای طبقهی فرودست جامعه را منعکس میکنند.
روایت کتاب اولشخص است و ما از دیدگاه اولکر داستان را میبینیم. این باعث شده حس همذاتپنداری خواننده با او بیشتر شود.
توصیفات کتاب، ساده اما تأثیرگذار هستند. نویسنده از کلمات اضافه پرهیز کرده و تمرکز اصلی را روی اتفاقات و احساسات شخصیت اصلی گذاشته است.
مضامین اصلی کتاب
«اولکر آبلا» صرفاً یک داستان شخصی نیست؛ بلکه بازتابی از مشکلات گستردهتر اجتماعی است. در این کتاب، نویسنده به بررسی موضوعات مهمی میپردازد، از جمله:
1. خشونت خانگی و تبعیض علیه زنان
اولکر، قربانی سیستمی است که به زنان اجازهی استقلال مالی و اجتماعی را نمیدهد. او تا زمانی که تحت کنترل خانواده و همسرش است، هیچ راهی برای فرار ندارد.
2. فقر و نابرابری طبقاتی
شخصیتهای این داستان اغلب از طبقات پایین جامعه هستند و نویسنده نشان میدهد که چگونه اقتصاد و موقعیت اجتماعی، سرنوشت افراد را تعیین میکند.
3. مبارزه برای بقا
اولکر، مانند بسیاری از زنان در شرایط مشابه، مجبور است برای بقا بجنگد. انتخابهای او همیشه اخلاقی یا ایدهآل نیستند، اما در دنیای واقعی، او چارهای جز این ندارد.
4. نقش طنز در مواجهه با مشکلات
یکی از ویژگیهای مهم این کتاب، استفاده از طنز تلخ است. اولکر با خندیدن به سرنوشت خود، از فروپاشی روانی جلوگیری میکند.
مقایسه با آثار مشابه
«اولکر آبلا» را میتوان با رمانهایی مانند «سنگ صبور» اثر عتیق رحیمی و «زنان بدون مردان» اثر شهرنوش پارسیپور مقایسه کرد. هر سه اثر به سرنوشت زنان در جوامع سنتی پرداختهاند و نشان دادهاند که چگونه ساختارهای مردسالارانه، زندگی آنها را تحت تأثیر قرار میدهند. با این حال، تفاوت اساسی این رمان در استفاده از لحن طنز و رویکرد واقعگرایانهی آن است.
چرا باید این کتاب را بخوانیم؟
- اگر به ادبیات اجتماعی و فمینیستی علاقهمند هستید، این کتاب یکی از بهترین گزینههاست.
- اگر به دنبال رمانی با نثر ساده اما عمیق هستید، اولکر آبلا گزینهای عالی است.
- اگر دوست دارید داستانی با طنز تلخ بخوانید که در عین سرگرمکننده بودن، تفکربرانگیز نیز باشد، این کتاب شما را ناامید نخواهد کرد.
در نهایت، «اولکر آبلا» نهتنها یک رمان اجتماعی قوی، بلکه آینهای از زندگی بسیاری از زنان در جوامع سنتی است. این کتاب با روایت ساده اما تأثیرگذار خود، مخاطب را به تفکر دربارهی محدودیتها، حقوق زنان، و تلاش برای تغییر شرایط وامیدارد.
دربارهی نویسنده
سرای شاهینر، متولد ۱۹۸۴ در بورسا، ترکیه، یکی از نویسندگان پیشرو در حوزهی ادبیات اجتماعی به شمار میرود. آثار او عموماً به بررسی مشکلات زنان در جوامع مدرن میپردازد و به دلیل سبک خاص نگارشش، جوایز متعددی دریافت کرده است. شاهینر بهویژه در داستانپردازیهای خود از طنز تلخ بهره میگیرد که نهتنها بار احساسی روایت را تقویت میکند، بلکه باعث میشود مخاطب با دیدی عمیقتر به مشکلات اجتماعی بنگرد.
برخی از دیگر آثار مطرح او عبارتند از:
- توجه زنان (برندهی جایزه داستان کوتاه یونس نادی)
- کول (برندهی جایزهی اورهان کمال)
آثار این نویسنده به زبانهای فرانسوی، ایتالیایی، عربی و مالایی نیز ترجمه شدهاند.
سخن پایانی
رمان «اولکر آبلا» فراتر از یک داستان شخصی، پژواکی از رنجها، مبارزات و امیدهای زنانی است که در سایهی ساختارهای ناعادلانهی جامعه، برای بقا و استقلال خود میجنگند. سرای شاهینر با نثری ساده اما تأثیرگذار، تصویری ملموس از زنانی ارائه میدهد که اغلب در روایتهای رسمی به حاشیه رانده میشوند.
این کتاب نهتنها ما را با واقعیتهای تلخ زندگی بسیاری از زنان روبهرو میکند، بلکه قدرت طنز را بهعنوان ابزاری برای مقاومت و تابآوری به نمایش میگذارد. اولکر آبلا یادآور این حقیقت است که حتی در سختترین شرایط، امید، شوخطبعی و جسارت میتوانند راهی برای ادامهی مسیر باشند.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
اولین بارم نیست. طرف وقتی کتک میزند نمیگوید که این هم بندهی خداست... برای شکستگی و زخمهایی آمدم که دیگر نمیتوان پنهانش کرد تا غریبه نفهمد. درب و داغون آمدم یا بعد از بچههایی که به اینور و آنور پرت کردن خودم انداختمشان... زیاد برای درمان آمدهام، اما این بار برای پیشگیری آمدهام. پوسترهای توی بیمارستان را دیدهاید که نوشته تشخیص به موقع زندگی را نجات میدهد. دست کم امیدوارم...
زنان کتکخورده وقتی به اینجا میآیند نمیتوانند بگویند از پدر، برادر یا شوهر کتک خوردهایم، خجالت میکشند. میگویند زمین خوردهایم و از این چیزها. البته پرستارها و دکترها فوراً میفهمند. من؟ از چشمهایشان میفهمم. نه فقط از کبودی، از ترسشان... حوزهی تخصصم است. چرا که نه؟ اگر دکترها شش سال پزشکی میخوانند من هم ببیست سال از شوهرم کتک خوزدهام. آنها بهتر میفهمند یا من؟
شاید بپسندید














از این نویسنده














از این مترجم













