نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات خوب منتشر کرد:
|واقعاً کسی نمیتوانست پایان آن روز را پیشبینی کند.| در ژوئن 1944، متفقین یکی از بزرگترین عملیاتهای فریب تاریخ را انجام دادند و نازیها را مجاب کردند که قرار است بهجای نرماندی به خلیج کاله حمله کنند. مکینتایر با تبحر همیشگی خود، پیچیدهترین عملیات آبی-خاکی متفقین علیه آلمان نازی یعنی عملیات موسوم «روز دی» را از منظر شش جاسوس اصلی درگیر در ماجرا روایت میکند: دختری اهل پِرو، خلبانی لهستانی، زنی فرانسوی، یک صربستانی عیاش، یک اسپانیایی عجیبوغریب و فرماندۀ عملیات و تیمی از جاسوسان که پیش از آن حتی یک بار هم اسلحه به دست نگرفته بودند. از متن کتاب «یک چیز روشن و قطعی است: اگر عملیات دو ایکس نتیجۀ معکوس میداد، اگر جانی یبسن زیر شکنجه مُقر میآمد، اگر لیلی سرگیف سیگنال کنترل را وارد میکرد، اگر تور عظیم دروغوفریب برملا میشد و آلمانیها در نرماندی، هوشیار و آماده و مجهز، منتظر بودند، حمله شکست میخورد و در روز دی همه بهطرز فجیعی قتلعام میشدند.»
فروشگاه اینترنتی 30بوک
فریب هیتلر از سایت گودریدز امتیاز ۴ از ۵ را دریافت کرده است.
فریب هیتلر از سایت آمازون امتیاز ۴.۴ از ۵ را دریافت کرده است.
فریب هیتلر اثری از بن مکینتایر نویسنده، منتقد، تاریخنگار و مقالهنویس انگلیسی است که مقالههایش در نشریهٔ نیویورک تایمز منتشر میشوند. آثار او از سال 1998 تا 2018 نامزد دریافت جوایز بسیاری از جمله جایزهٔ ادگار، آگاتا و جایزهٔ کتاب بریتانیا بودهاند. این کتاب که اولینبار در سال ۱۲۰۲۱ منتشر شد، داستانی ناگفته دربارهٔ یکی از بزرگترین فریبهای جنگ جهانی دوم و جاسوسان خارقالعادهای که به آن دست یافتند. این کتاب داستانی از روز دی است؛ از زمانی که صدوپنجاههزار سریال متفقین در سواحل نرماندی فرود آمدند. این داستان شگفتانگیز نشان میدهد که چگونه ماموران و جاسوسان دوگانه، ارتش آلمان را فریب دادند و جانِ هزاران متفقین را نجات دادند این کتاب پس از انتشار، پرفروشترین کتاب نیویورک تایمز شد.
«از زمان کتابهای یان فلمینگ و جان لوکاره، هیچ نویسندهای نتوانسته بود با داستانهای جاسوسی خود خوانندگان را مجذوب کند.» - گزارشگر هالیوود
«داستانهایی گیرا از دیدگاه یک گروه جاسوسی قابلتوجه که نازیها را در یک فریب حیرتانگیز در روز دی فریب دادند. این داستان باعث میشود باقی داستانهای جاسوسی چندان به چشم نیایند.» - مجلهٔ پیپل
«باید با صدای بلند و واضح گفت که مکینتایر یک داستاننویس بااستعداد است. کتابهای او به طرز عجیبی خواندنی هستند و ما را به دنیایی از مرزها، جادوها و مردان و زنانی میکشاند که تاریخ را تغییر دادند... کتاب فریب هیتلر یک افنجار است.» - بوستون گلوب
«این تابستان وقتی در حال خرید برای خواندن کتابی کنار ساحل هستید، داستانهای تخیلی را فراموش کنید. گزارش واقعیِ بن مکینتایر بیشتر از آنچه فکرش را بکنید جذاب است. این یک داستان بینظیر دربارهٔ تاریخی طولانی و هوشمندانه است.» - واشنگتن تایمز
«یک کتاب پیچیده و جذاب از سهگانهٔ جاسوسی بن مکینتایر از جنگ جهانی دوم... این نویسنده یک داستاننویس چیرهدست است. او با هوشیاری و دقت، داستانی از دسیسههای اروپایی و قهرمانهای ظریف دوران جنگ نوشته است.» - سانفرانسیسکو کرونوکایل
«کتاب فریب هیلتر بینظیر است... داستانی که با تمام دوگانگی خارقالعاده و غیرقابل تصورش در این کتاب دوباره زنده شده است. این کتاب به شدت خواندنی است.» - واشنگتن پست
«این درام پیچیدهٔ انسانی، با تمام پیچوتابها و چرخشهایش، روایت درخشانی از نویسندهٔ بریتانیایی بن مکینتایر است و سرانجام همان توجهای را جلب کرد که سزاوارش بود.» - مجلهٔ جنگ جهانی دوم
«مکینتایر با کتاب فریب هیلتر، داستان واقعی شگفتانگیز گروهی عجیب از نامناسبترین جاسوسان را روایت میکند که نقشی مهم در موفقیت روز دی داشتند. داستانهای این کتاب که بسیاری از آنها قبلاً هرگز گفته نشدهاند، باورنکردنی هستند. آنها به طرز ماهرانهای در کنار هم قرار گرفتهاند و یکی از جذابترین روایتهایی را تشکیل دادهاند که تاکنون خواندهام.» - کندیس میلارد، نویسنده
کتاب فریب هیتلر داستانی به شدت سرگرمکننده از واقعیتی تاریخی، فریبها و نیرنگها است که با هوشمندی روایت شده است. کتابهای دیگر بن مکینتایر نیز که دربارهٔ جاسوسی در جنگ جهانی بودهاند، جزو پرفروشترین کتابهای جنگی شدهاند و این کتاب نیز از این قاعده مستنثی نیست. اگر به داستانهای واقعی تاریخی علاقه دارید، خواندن این کتاب جذاب را از دست ندهید.
«دوسکو و جانی با هم دوست بودند و دوستیشان بر پایهٔ منافع مشترکی مثل پول، ماشین، مهمانی و جنس لطیف بود. بدون اولویتبندی و ترجیحاً همه در یک زمان. این رابطه، که بیشتر بر پایهٔ خوشگذرانی شکل گرفته بود، تأثیر شگرفی بر تاریخ جهان گذاشت. دوسان «دوسکو» پوپوف و یوهان «جانی» یِبسِن اولینبار یکدیگر را در سال ۱۹۳۶ در دانشگاه فرایبورگ واقع در جنوب آلمان ملاقات کردند. پوپوف پسر صنعتگری متمول اهل دوبروونیک بود و بیستوپنج سال داشت. یبسن وارث شرکت کشتیرانی بزرگ و دو سال از پوپوف بزرگتر بود. پوپوف بیامدبلیو، و یبسن مرسدس ۵۴۰کِی کروکی سوپرشارژر سوار میشد. این دو دوست خوشگذران با ملیتهای غیرآلمانی، در کوچه و خیابانهای فرایبورگ دور میزدند و مشغول عیاشی و خوشگذرانی بودند. پوپوف دانشجوی حقوق بود و یبسن هم داشت مدرک اقتصاد میگرفت تا بتواند بهتر کسبوکار خانوادگی را اداره کند. ولی هیچکدام اصلاً درس نمیخواندند. پوپوف در خاطراتش مینویسد: «هر دوی ما ادای آدمهای تحصیلکرده و اهل مطالعه را درمیآوردیم، اما عاشق ماشینهای اسپورت و دخترهای جذاب بودیم و پول کافی هم داشتیم تا خرج هر دو کنیم.» پوپوف صورتی گرد داشت و گشادهرو بود با پیشانی بلند و موهایش را بهطرف عقب شانه میزد.»
«پدر و مادر یبسن، که قبل از نقلمکان او به فرایبورگ فوت کرده بودند، هر دو اصالتی دانمارکی داشتند ولی بعدها که شرکت کشتیرانی یبسن و یبسن به هامبورگ منتقل شد، به تابعیت آلمان درآمد. یبسن در سال ۱۹۱۷ در شهر هامبورگ به دنیا آمد اما همیشه بهشوخی میگفت اصالتاً اهل دانمارک است و اقامت آلمان فقط «راه میانبری» برای اهداف تجاری بوده است. یبسن وقتی به بریتانیا آمد، یک نوجوان یتیم، ثروتمند و آواره بود، ولی هنگام بازگشت تبدیل شده بود به یک آنگلوفیل متعهد، آدابورسوم بریتانیا را دوست داشت. صحبت به زبان انگلیسی را به آلمانی ترجیح میداد و طرز لباس پوشیدنش به قول خودش شبیه «آنتونی ایدن بود، منتها از نوع جوانش، یک محافظهکار شیکپوش.» پوپوف مینویسد: «امکان داشت بدون شلوار در انظار ظاهر شود، اما بدون چتر هرگز.» درست است که تمام اوقاتِ این دو دوست با خوشگذرانی و تفریح پر شده بود، ولی از طرفی هم به حوادث سیاسی رعبآوری که در دههٔ ۳۰ در آلمان در حال وقوع بود بیتفاوت نبودند. مدام روشنفکران طرفدار حزب نازی را استهزا میکردند و البته پرواضح بود که انگیزههای شخصی دلیل این کار بود.»
«یبسن در حال نوشیدن بود و فقط گوش میداد. مونتسینگر درمورد نوع همکاری و اطلاعاتی که پوپوف میتوانست جمعآوری کند مردد بود: «اطلاعات عمومی، اطلاعات سیاسی.» و پس از مکث کوتاهی گفت: «یا اطلاعات نظامی. در صورت موافقت، جانی شما را به آدمهای مربوطه معرفی خواهد کرد.» پوپوف کمی زمان خواست که به پیشنهادش فکر کند، و صبح روز بعد، پذیرفت. یبسن برای اولین و آخرین بار برای سازمان اطلاعات آلمان جاسوس استخدام کرد. در ضمن، پوپوف داشت روی طرحی کار میکرد که خودش میگفت: «ایدهٔ کوچک خودم.» در سال ۱۹۴۱، سازمان بینالمتفقین مهمترین شبکهٔ جاسوسی در فرانسهٔ تحت اشغال حزب نازی بود. در واقع به قول یک افسر اطلاعاتی بریتانیایی: «تنها منبع اطلاعاتی ما از فرانسه در اوایل جنگ فقط همین شبکه بود.» اعضای این شبکه شامل مخبرین، جاسوسهای اصلی و جاسوسهای دستهدوم بودند. ولی در واقع خالق این شبکه فردی بود که دسیسه و تبانی ملکهٔ ذهنش شده بود و جاسوسی حرفهاش بود. همکاران فرانسویاش او را به نام آرماند بورنی میشناختند؛ وی همچنین از اسم رمز «والنتی» یا «والنتین» استفاده میکرد.»
در ۶ ژوئن ۱۹۴۴، صدوپنجاه هزار سرباز متفقین در سواحل نرماندی فرود آمدند و متحمل تلفات بسیار کمی شدند. این یک دستاورد نظامی خیرهکننده و همچین یک شاهکار حیلهگرانه بود. عملیات فورتیتود یکی از عملیاتهای فریب در جنگ جهانی دوم بود که نیروهای متفقین آن را با هدف انحراف توجهٔ نیروهای آلمانی از محل واقعی حملهٔ نرماندی اجرا کردند که تبدیل به موفقترین عملیات فریب در تاریخ جنگ شد. این عملیات نازیها را فریب داد تا تصور کنند که حملات متفقین به جای نرماندی در کله و نروژ رخ خواهد داد. این پیچیدهترین و موفقترین عملیات فریبکاری بود که تابهحال انجام شده بود و پیروزی متفقین در مهمترین لحظهٔ جنگ را تضمین کرد. این رویداد حماسی هیچگاه قبلاً از دیدگاه افراد کلیدی در این سیستم تعریف نشده بود. افرادی که در کنار یکدیگر عجیبترین و درخشانترین واحدهای نظامی را تشکیل میدادند که تاکنون جمعآوری شده بود. کتاب فریب هیتلر روایتی گیرا از جاسوسانی است که شبکهای بسیار پیچیده ایجاد کردند که ارتش هیلتر را به دام انداخت و هزاران نیروهای روز دی را در سراسر کانال در امنیت جابهجا کرد.
• کتاب عملیات اتاق ۱۳ اثر دیگری از بن مکینتایر نویسنده و منتقد انگلیسی است. این کتاب داستان دیگری از جنگ جهانی دوم و ماجرای دو افسر نیروی دریایی بریتانیا است که در اتاق انباری تنگ و خفهٔ شمارهٔ ۱۳، به نقشهای درخشان و ظاهراً احمقانه برای گمراهکردن ارتش آلمان نازی رسیدند. آنها میخواستند هیتلر را متقاعد کنند که متفقین به جای حمله به سیسیل، قصد یورش به یونان را دارند.
• کتاب مأمور زیگزاگ اثر دیگری از بن مکینتایر نویسنده و منتقد انگلیسی است. این کتاب داستان ادی چپمن است که تصمیم گرفت به عنوان جاسوس برای نازیها کار کند. او پس از آموزش در سازمان اطلاعات ارتش آلمان، وارد انگلستان شد تا خرابکاریهایی را در یک کارخانهٔ هواپیماسازی به انجام برساند اما پس از فرود موفقیتآمیزش با چتر نجات، خود را تسلیم انگلیسیها کرد و جاسوسی دوجانبه شد.
بندیکت ریچارد پیرس مکینتایر نویسنده، منتقد و ستوننویس بریتانیایی روزنامهٔ تایمز در ۱۹۶۳ به دنیا آمد. او نوشتن ستونهای تاریخی جنجالی را برعهده دارد. مکینتایر در آکسفورد به دنیا آمد و پسر بزرگ آنگوس دونالد مکینتایر معلم تاریخ مدرن کالج ماگدالن بود. او در کالج سنتجان در کمبریج تحصیل کرد و مدرک خود را در سال ۱۹۸۵ در رشتهٔ تاریخ گرفت. او تاکنون کتابهای تاریخی زیادی دربارهٔ جنگ جهانی دوم و دنیای جاسوسان آن نوشته است. در سال ۲۰۰۸ مکینتایر گزارشی مصور از یان فلمینگ خالق جاسوس خیالی جیمز باند، نوشت. همچنین کتاب دیگر با عنوان «مأمور سونیا» که در سال ۲۰۲۰ منتشر شد، در رادیو بیبیسی به عنوان کتاب هفته معرفی شد.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.