زن گذاشت تا اشک او تمام شود. با نوک انگشتان سر او را نوازش می کرد و بدون اینکه او را وادار به اعتراف کند که به خاطر عشق اشک می ریزد. فورا قدیمی ترین گریه تاریخ بشر را شناخت
نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات امیرکبیر منتشر کرد:
رمان صد سال تنهایی در 1982 جایزۀ نوبل ادبیات را برای مارکز به ارمغان آورد. این کتاب به سبک رئالیسم جادویی نگارش یافته است.
گابریل گارسیا مارکز در رمان صد سال تنهایی به شرح زندگی شش نسل از خانوادۀ بوئندیا میپردازد که نسل اول آنها در دهکدهای به نام ماکوندو ساکن میشود. داستان از زبان سوم شخص حکایت میشود. طی مدت یک قرن تنهایی پنج نسل دیگر از بوئندیاها بهوجود میآیند و حوادث سرنوشتساز ورود کولیها به دهکده و تبادل کالا با ساکنان آن، رخ دادن جنگ داخلی و ورود خارجیها برای تولید انبوه موز را میبینند.
یکی از کلیدیترین شخصیتهای این رمان اورسولا ایگوآران همسر خوزه آرکادیو بوئندیاست که مادر نخستین نسل خانوادۀ بوئندیاها میباشد. اورسولا زنی است که بار سنگین محنت و رنج این تنهایی تاریخی و عظیم را بر شانههای خویش میکشد.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
صد سال تنهایی
صد سال تنهایی گابریل گارسیا مارکز قصهای از دل تاریخ کلمبیا است که روایتگر داستانی واقعی، آمیخته با خیال و جادوست. این حماسه رنگارنگ و فریبنده، تمثیل اجتماعی و سیاسی گستردهتری را نیز ارائه میکند و بسیار ارزشمند و پربار و جزو خواندنیترین کتابهای دنیا دستهبندیشده است و هر کتابخوان حرفهای و غیرحرفهای حداقل یکبار نام آن را شنیده و قصد خواندن آن را داشته است. این کتاب گاهی آنقدر سورئال است که از قلمرو باور خارج میشود و گاهی از هر رئالیسمی واقعیتر است.
در این مقاله نگاهی گذرا به تاریخچۀ صد سال تنهایی خواهیم داشت و آن را نقد و بررسی خواهیم کرد.
رمان صد سال تنهایی (1967) اثر گابریل گارسیا مارکز با ترجمۀ بهمن فرزانه هم در لیست صد رمان برتر جهان و هم در لیست چهل رمانی که باید قبل از مرگ خواند حضور دارد. این اثر تمثیلی که نمونۀ بارز رئالیسم جادویی است، حسی عجیب، خارقالعاده و باورنکردنی در خود جای داده است.
و سه دلیل اساسی وجود دارد که چرا باید صد سال تنهایی را بخوانید.
1. بازتابی غنی از تاریخچه مارکز و کلمبیا
گابریل گارسیا مارکز هنگام نوشت رمانش از تجربیات شخصیاش در دوران رشد کلمبیا الهام گرفته است. او راهی متفاوت برای بهتصویرکشیدن واقعیتهای عجیبوغریب جامعه پسااستعماری کلمبیا پیدا کرد که موجب زنده شدن تراژدیهای گذشته شده. مشوق اصلی او پدربزرگ و مادربزرگش بودند. پدربزرگش، سرهنگ نیکلاس ریکاردو مارکز مجیبا، ژنرال لیبرال بازنشستۀ جنگ هزار روزۀ کلمبیا و مادربزرگش، ترَنکیلینا ایگواران ، با تعریف داستانهایی که همگی به بیهودگی چیستی واقعیت و افسانه میپردازند، تأثیر به سزایی بر سبک او داشت. همچنین او بخش زیادی از کتابش را تحتتأثیر وقایعی که در زمان جنگ بین احزاب لیبرال و محافظهکار، در زمان جنگ داخلی آمریکا (American Civil War) و کشتار موز (Banana Massacre) رخ داد نوشته است. او این وقایع را با توصیفات شادابی در هم میآمیزد تا آنها را غیرمنطقی و عجیب جلوه دهد. بعدها ماکز تجارب زندگی خود و تاثیرش بر صد سال تنهایی را در کتاب زندهام که روایت کنم به خوبی نشان میدهد.
2. یکی از مشهورترین نمونههای رئالیسم جادویی
رئالیسم جادویی چیست؟ رئالیسم جادویی یک ژانر ادبی است که در آن یک روایت واقعگرایانه بهصورت تفکیکناپذیر و بینقصی با عناصر سورئال، فانتزی و رؤیایی ترکیب میشود. گارسیا مارکز بهترین نمونۀ این ژانر ادبی است. کارهای او میتواند الهامبخش و راهنمای نویسندگان باشد تا کمی جادو در روایتهای واقعگرایانۀ خود بپاشند و خوانندگانشان را به جذابترین شکل ممکن سرگرم کنند.
گارسیا مارکز با چنان لحن واقعگرایانهای دربارۀ اتفاقات غیرواقعی صحبت میکند که شناور شدن با ملحفه بهسوی عرش الهی، یا ابتلای کل شهر به بیماری بیخوابی و روزها بیخوابی کشیدن کل روستا بسیار عادی جلوه میکند.
3. یکی از تأملبرانگیزترین روایتهای داستانی
صد سال تنهایی به فردیت واقعیات درونی هرکدام از شخصیتها میپردازد. مارکز کاوشی عمیق در هر شخصیت و آگاهی هر شخصیت و واکنش آنها به دنیای اطرافشان صورت میدهد و اهمیت خارقالعاده خواندن و زبان را روشن میکند.
صد سال تنهایی زمان را بهصورت دایرهای تصویر میکند (شروع و پایانی ندارد، مدام تکرار میشود و از بین نمیرود.) در خلال این رمان گذشته و آینده همیشه راهشان را به زمان حال پیدا میکنند و اشتیاقمان برای رسیدن آینده در اوایل عمرمان و اشتیاق به گذشته وقتی آیندهای که منتظرش بودیم سر رسیده را نشان میدهد.
صد سال تنهایی بهترین اثر مارکز به شمار میرود و ماجرای ظهور و سقوط شهر خیالی کلمبیایی ماکوندو و بنیانگذاران آن، خانوادۀ بوئندیا را روایت میکند. خوزه آرکادیو بوئندیا، این شهر را همراه همسرش اورسولا ایگوان تأسیس کرد. ازآنجاییکه خوزه و اورسولا دخترعمو و پسرعمو هستند، از اینکه بچهشان دم خوک داشته باشد میترسیدند. این ترس تا آخر در کتاب باقی میماند.
صد سال تنهایی یک رمان معمولی نیست زیرا هیچ طرح و خط زمانی واحدی ندارد. قصد گارسیا آن است که نشان دهد که زمان و تاریخ بارها بهدور خود چرخ میخورند و در حلقۀ تکرار افتادهاند. به همین دلیل هیچ شخصیت اصلی کانون توجه نیست و رمان از یک خط زمانی منظم پیروی نمیکند. او در تلاش برای نشاندادن زمان دایرهای و تاریخ تکراری تقریباً به همۀ کاراکترهای خانواده بوئندیا نامهای مشابه میدهد که ممکن است برای خواننده بسیار گیجکننده باشد. این کتاب آنقدر خوب داستان را به تصویر کشیده است که مخاطب کاملاً در پوچی روایت رئالیسم جادویی درگیر میشود تا خوشاقبالیها و بداقبالیهای صدها سال از هفت نسل خانوادۀ بوئندیا را دنبال کند.
گرچه که اساساً وقایع صد سال تنهایی در گذر زمان رخ میدهد و رخدادهای آن بهاندازۀ کافی پیوسته هست تا بتوان آن را خطی نامید، اما پرشهای زمانی متعددی نیز دارد و ماجرا را به گذشته میبرد و از گذشته به رخدادهای احتمالی آینده میپرد. در این اثر زمان دستخوش تغییرات گستردهای میشود که یادآور آثار کلاسیک ویلیام فاکنر است. شخصیتها از طریق چینوشکنهای زمانی جذاب پدیدار میشوند و نامها و منشهای خانوادگیشان را به ارث میبرند و الگوهای رفتاری تکراری و مضاعف را به نمایش میگذارند.
حضور شخصیتهای پیچیدۀ زیادی با نامهای کاملاً مشابه خواندن این کتاب را بسیار سخت میکند. خوشبختانه در برخی ترجمههای این کتاب، شجر نامۀ خانوادگی درست شده است که به درک بهتر داستان کمک شایانی میکند. به شما توصیه میکنیم حتماً این کتاب را بخوانید زیرا خواندن این کتاب تجربۀ غنی و لذتبخشی خواهد بود.
اگر از خواندن صد سال تنهایی لذت بردهاید خواندن این کتابها را به شما پیشنهاد میکنیم: تاریخ محاصره لیسبون نوشتۀ خوزه ساراماگو، خانه ارواح نوشتۀ الیزابل آلنده، خشم و هیاهو نوشتۀ ویلیام فاکنر، دل تاریکی نوشتۀ جوزف کنراد و البته زندهام که روایت کنم از گابریل گارسیا مارکز.
گابریل گارسیا مارکز متولد ششم مارس سال 1927 در کلمبیا بود. او گرچه روزنامهنگار موفقی بود اما تا آن زمان رمان ننوشته بود. او رمان صد سال تنهایی را در حدود پانزده ماه نوشت و جایزۀ نوبل ادبیات را به خاطرش برد. مارکز شاهکاری نوشت که هم توانست استقبال مخاطبان را جلب کند و هم سختگیرترین منتقدان را راضی کرد.
بهمن فرزانه در هفدهم بهمنماه 1317 به دنیا آمد و در ترجمۀ آثار باارزش ادبیات جهان به زبان پارسی کوشش بسیار کرده است. بیشتر شهرت بهمن فرزانه بهخاطر این کتاب است اما او بیش از هشتاد رمان از نویسندگان اسپانیایی، ایتالیایی و فرانسوی را به فارسی برگردانده که از جملۀ آنها میتوان به صد سال تنهایی، عشق در زمان وبا، بر لبه پرتگاه، کبوترها و بازها، عروسک فرنگی، راه خطا، عشق و جنایت در سیسیل، حریق در باغ زیتون و عذاب وجدان اشاره کرد. او رمان صد سال تنهایی را در سال 1353 منتشر کرد. فرزانه سالهای زیادی در کشورهای اروپایی زندگی کرد و به همین خاطر به زبان و فرهنگ آنها نیز مسلط بود و میتوانست بهراحتی از چموخمهای تفاوت فرهنگی در خلال ترجمه عبور کند و آنها را بهراحتی به فارسی برگرداند.
صد سال تنهایی بعد از کتاب سفر پیدایش اولین کتابی است که همۀ آدمها باید آن را بخوانند... آقای گارسیا مارکز برای خوانندگانش احساس عمق معنا و بیمعنایی نسبت به زندگی ایجاد کرده است.
_ ویلیام کندی، نقد کتاب نیویورکتایمز
هوشیاری، خرد و هوشمندی و شاعرانگی «صد سال تنهایی» بیش از چیزی است که دیگر رمان نویسها بتوانند بنویسند، چه برسد به اینکه همهشان ویژگیهای رمان یک نفر باشد.
- دنیای کتاب واشنگتن پست
خواندن کاری عظیم مانند صد سال تنهایی، تواضعی را به یادمان میآورد که وقتی سعی داریم بفهمیم چه چیزی درست و چه چیزی غلط است باید حس کنیم.
- LitHub
یک داستانسرایی وسوسهانگیز، جادوی داستانهای پریان و آمیخته با جزئیات واقعی رمانی که وقایع زندگی یک خانواده را به تصویر میکشد
- نیویورکتایمز.
صد سال تنهایی بازنگری و تأملات عمیقی دربارۀ تنهایی و گذر زمان ارائه میدهد. همچنین میتوان آن را تفسیری تندوتیز دربارۀ بدیهای جنگ و یا قدردانی صمیمانهای از پیوندهای خانوادگی دانست.
- روزنامه گاردین
این کتاب توانسته امتیازهای زیر را از سایتهای ذکر شده کسب کند:
Goodreads: 4.09/5
Amazon: 4.8/5
مارکز در سال 1982 موفق به دریافت جایزۀ نوبل برای نوشتن این اثر شد.
صد سال تنهایی تقریباً چهل و هفت میلیون نسخه فروخته و به 46 زبان ترجمه شده است و اخیراً نتفلیکس حق ساخت فیلم بلند آن را به دست آورده.
یک خوانندۀ خوشخوان با سرعت خوانش حدوداً 250 کلمه در دقیقه حدود شش ساعت و پنجاه و هفت دقیقه میکشد تا این کتاب را تمام کند. اما ازآنجاییکه متن این کتاب بسیار پیچیده و در هم است ممکن است مجبور شوید کمی بیشتر از زمان گفته شده، صرف مطالعۀ این کتاب کنید.
کتاب صد سال تنهایی در ایران بارها ترجمه و تجدید چاپ شده است و ازآنجاییکه کتاب پیچیدهای است درک آن نیازمند توجه بالا به متن کتاب است. یکی از بهترین نسخههای کتاب صوتی صد سال تنهایی با صدای آقای مهدی پاکدل در دسترس است.
صد سال تنهایی در ایران توسط مترجمهایی همچون بهمن فرزانه، اسماعیل قهرمانی پور، کیومرث پارسای و... به چاپ رسیده است.
صد سال تنهایی مملو است از انعکاسهایی از تاریخ آمریکای لاتین، جادویی کلان، احساساتی پرفرازونشیب و معناباختگیهایی که بسیار پرمعنا به نظر میرسد.
اگر از خواندن این کتاب لذت بردید، به شما پیشنهاد میکنیم کتاب کیمیاگر را نیز بخوانید.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
زن گذاشت تا اشک او تمام شود. با نوک انگشتان سر او را نوازش می کرد و بدون اینکه او را وادار به اعتراف کند که به خاطر عشق اشک می ریزد. فورا قدیمی ترین گریه تاریخ بشر را شناخت
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.
مرثیهی خوشخوانِ ماکوندو...
فقط چند نکته از باب توصیه 1- صد سال تنهایی را حتما با ترجمه بهمن فرزانه بخوانید. در این سبک کتاب ها مترجم اهمیتی کم وبیش هم پایه ی نویسنده دارد. 2- در این رمان انتظار روبرو شدن با غیرواقعی ترین وقایعی را داشته باشید که به واقعی ترین شکل ممکن نمود یافته اند 3_اگر 60-70صفحه ی اول را تاب بیاورید و از حجم اسامی بوئیندیا و اوروسلا نترسید، کم کم لذت این داستان را درخواهید یافت.
باورتون میشه از دوران دوماه آموزشی سربازی من بخاطر خوندن این کتاب مثل باد گذشت نثر کتاب یذره سنگینه ولی اگه بتونین صد صفحه اول کتاب رو رد کنین دیگه زمین نمیذارینش