خدمتکار

انتشارات ادبیات معاصر منتشر کرد :
هر روز خانه ی زیبای خانواده ی وینچستر را از بالا تا پایین تمیز میکردم و دخترشان را از مدرسه می آوردم برای کل خانواده غذای خوشمزه ای درست کرده و سپس به اتاق کوچک خود در بالاترین طبقه ی ساختمان میرفتم و تنها غذا میخوردم. سعی می کردم این موضوع را نادیده بگیرم که نینا فقط برای دیدن اینکه خانه را تمیز میکنم همه چیز را به هم می ریخت در باره ی دخترش دروغ های عجیب و غریب می گفت و شوهرش اندرو هر روز شکسته تر به نظر می رسید اما وقتی به چشمان قهوه ای زیبا و پر از غم اندرو نگاه می کردم به سختی میتوانستم زندگی کردن به جای نینا را تصور نکنم فقط یک بار یکی از لباس های تازه و شیک سفیدرنگ نینا را امتحان کردم تنها برای اینکه ببینم چه طور است، اما او خیلی زود متوجه شد و پیش از اینکه متوجه شوم در اتاق زیر شیروانی ام از بیرون قفل شده بود دیگر خیلی دیر شده بود اما سعی کردم به خودم قوت قلب دهم خانواده ی وینچستر نمیدانستند من واقعا کی هستم و چه توانایی هایی دارم میلی دختر سابقه دار و بی خانمان که به تازگی آزاد شده به شغل نیاز دارد. او وقتی توسط نینا و اندرو به عنوان خدمتکار خانه استخدام میشود فکر میکند که شغل رویایی خود را پیدا کرده است، اما خیلی زود متوجه میشود که کار کردن برای نینا بسیار دشوار است.
فروشگاه اینترنتی 30بوک