

بازسازی آدم ها
انتشارات طرح نقد منتشر کرد:
زن گونی به سرِ وسط اتاق تبدیل به غریبه ای شده بود که نشانی از آلیدا نداشت جانش مثل کرم صدپایی شتابان لای شکافها و سوراخهای گوشه اتاق خزید و با ریشه هایی که در خاک زیر اتاق می روییدند در آمیخت باید با این یکی صابون درست کنیم؟ زن وسط اتاق تکان نخورد چیزی نشنید آلیدا تبدیل به تفی روی پایه میز شده بود موریانه ای کنار سوراخش موریانه ای درون سوراخی توی یک درخت یک درخت غان درخت غانی که توی خاک استونی روییده بود و هنوز هوای جنگل را داشت هنوز آب و ریشه ها و موش های کور را حس میکرد او به اعماق فرو رفت و حالا موش کوری بود که میخواست خودش را از لای آشغال های توی حیاط بالا بکشد توی حیاطی که میتوانست باد و بارانش را حس کند لجن ها نفس میکشیدند و پچ پچه میکردند. زن وسط اتاق گذاشت تا سرش را توی سطل کثافت فرو ببرند.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
شاید بپسندید














از این مترجم













