

راز خدمتکار
انتشارات ادبيات معاصر منتشر کرد :
یک داستان روانشناختی پرپیچ و خم هیجان انگیز و فوق جذاب حول محور وقایعی حیرت آور
پیدا کردن کارفرمایی که سؤال پیچت نکند کار دشواری بود. پس از کائنات ممنونم که خانواده ی گریک به طرز معجزه آسایی شغل نظافت پنت هاوس زیبایشان که چشم اندازی از شهر داشت و پختن غذاهای تجملی در آشپزخانه ی پر زرق و برقشان را به من پیشنهاد دادند. می توانستم برای مدتی بی سروصدا آنجا بمانم تا چیزی را که میخواستم به دست بیاورم. هنوز داخل اتاق میهمان را ندیده بودم چون اجازه نداشتم واردش شوم، خانم گریک را هم ندیده بودم. مطمئنم که صدای گریه اش را شنیده بودم. وقتی میخواستم لباس ها را بشویم، دور یقه ی لباس خواب سفیدش قطرات خون دیده بودم تا اینکه یک روز دیگر چاره ای نداشتم جز اینکه در اتاقش را بزنم. وقتی در به آرامی باز شد و چشمم به چیزی که آنجا بود افتاد، همه چیز تغییر کرد. داگلاس گریک مرتکب خطایی شده بود که باید بهایش را می پرداخت. مسئله این بود که من حاضر بودم تا کجا پیش بروم...
فروشگاه اینترنتی 30 بوک
شاید بپسندید














از این نویسنده














از این مترجم













