نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات فردوس منتشر کرد:
... رمان دزیره بهصورت یادداشتهای قهرمان آن، دزیره کلاری،- با استفاده از اسناد و مدارک تاریخی معتبر- نوشته شده است. دزیره راه دور و دراز و پرپیچ و خمی را که از خانهی پدرش در «مارسی» شروع و به قصر سلطنتی استکهلم منتهی میشود با همان روحیهی بشاش و امیدوار دوران جوانی طی میکند. در برابرهمهی اطرافیان، از خدمتکاران و بستگان خود تا بزرگترین رجال عصر، همان دختر ساده و بیآلایش باقی می ماند. جزئیات عادی و گاهی مضحک زندگی روزمره را با بیانی ساده و دلنشین درخلال وقایع بزرگ تاریخ شرح میدهد.
نویسنده زیر و بالای وقایع دوران بعد از انقلاب فرانسه، ازسقوط روبسپیر و ژاکوبنها، حوادث حکومت «دیرکتوار»، کودتای ناپلئون، دوران کنسولی و امپراطوری او تا جنگها و پیروزیها و سرانجام شکست و سقوط امپراطور و بازگشت خانوادهی بوربن به سلطنت را با چنان دقت و صحتی در خلال ماجرای شیرین و افسانه مانند ترقی دزیره کلاری شرح میدهد که میتوان
این رمان را یک تاریخ مشروح و دقیق سالهای آخر قرن هجدهم و نخستین سالهای قرن نوزدهم دانست.
رمان آن ماری سلینکو در ظرف چند سالی که از انتشار آن میگذرد به بیست و چهار زبان ترجمه شده و در سراسر جهان میلیونها خوانندهی علاقهمند پیدا کرده است. و شکی نیست که دزیره قهرمان آن به زودی در ردیف چهرههای درخشان و شخصیتهای فراموش نشدنی رمان عصر حاضر قرار خواهد گرفت.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
داستان دزیره بر اساس زندگی واقعی دزیره کلاری نوشته شده است. برناردین اوژنی دزیره کلاری در سال 1777 به دنیا آمد و در سال 1860 از دنیا رفت. او از فوریۀ سال 1818 تا 8 مارس سال 1844 همسر شاه چارلز چهاردهم و ملکۀ سوئد و نروژ بود. دزیره کلاری مادر اسکار اول و نامزد سابق ناپلئون بناپارت بود، گرچه او از ناپلئون جدا شد اما پیوند عاطفی بین آنها هیچگاه به طور کامل از بین نرفت. نام او بهطور رسمی در سوئد به دزیدریا تغییر کرد اما او هیچگاه از این نام استفاده نکرد.
این رمان در قالب دفترچۀ خاطرات نوشته شده است. دفترچهای که دزیره طی سالهای 1794 تا 1829 خاطراتش را در آن مینویسد و تصویر واضحی از فرانسه در سالهای آخر انقلاب و همچنین سلطنت ناپلئون و عواقب آن را ترسیم میکند. قهرمان زن داستان شخصیتی دوستداشتنی دارد و ما در طول رمان شاهد بزرگ شدن او هستیم. آرمانگرایی سادهلوحانه از جمله اعتقاد او به اینکه حقوق بشر به زودی راهنمای جامعه خواهد شد و عشق نسنجیدۀ او به ناپلئون، جای خود را به برداشتی واقعبینانه و بالغانهتر از جهان میدهد.
نویسنده زیر و بم وقایع دوران بعد از انقلاب فرانسه، از سقوط روبسپیر و ژاکوبنها تا حوادث حکومت «دیرکتوار» کودتای ناپلئون، دوران کنسولی و امپراطوری او تا جنگها، پیروزیها و در نهایت شکست و سقوط امپراطور و بازگشت خانوادۀ بورین به سلطنت را در این رمان عاشقانه شرح داده است.
در این رمان به واسطۀ ازدواج خواهر دزیره با برادر ناپلئون، با خانوادۀ ناپلئون نیز آشنا میشوید که البته شخصیتهای جذابی نیستند. در دزیره شما شاهد این هستید که چگونه ناپلئون اروپا را وارد جنگ میکند و ژوزفین را رها میکند. نگاه تیزبین آن ماری سلینکو به واقعیتهای سیاسی، این رمان را تبدیل به یکی از عاشقانههای تاریخی جذاب کرد.
دزیره دختر یک تاجر ابریشم است و کتاب دزیره در واقع دفتر خاطرات دزیره است بنابراین بیشتر وقایع در آن به صورت محدود تعریف شده است، رویدادهایی که دزیره در آن حضور ندارد را فقط از منظر شخصیتهای دیگر میخوانید. اما این قالب به مخاطبین اجازه میدهد وارد ذهن دزیره شوند و ببینند چگونه احساسات او، به ویژه نسبت به ناپلئون در طول سالها تغییر میکند. در ابتدای کتاب دزیره فقط چهارده سال دارد و اندکی بعد پدرش میمیرد و مادر و برادرش تجارت ابریشم خانواده را اداره میکنند. با وجود اینکه خانوادۀ دزیره از حامیان انقلاب فرانسه هستند اما برادر دزیره بهخاطر سوءتفاهم به زندان میافتد و دزیره برای آزاد کردن او به شهرداری شهر مارسی میرود.
در آنجا دزیره با برادر ناپلئون که منشی شهردار است آشنا میشود و فکر میکند که او شوهر خوبی برای خواهرش خواهد بود. دزیره برادر ناپلئون را به شام دعوت میکند و او ژنرال جوان ناپلئون را نیز همراه خود میآورد. دزیره و ناپلئون در نگاه اول عاشق هم میشوند و در نهایت نامزد میکنند. (در زندگی واقعی، ناپلئون با دزیره نامزد کرده بود اما احتمالاً در نگاه اول عاشق نشده بودند و دزیره بیشتر از ناپلئون عاشق او بود). در همین حال خواهر دزیره با برادر ناپلئون ازدواج میکند اما ظاهراً تنها برای جهیزیهاش است که برادر ناپلئون تن به این ازدواج میدهد.
اندکی پس از نامزدی با دزیره، ناپلئون را به پاریس فرا میخوانند. دزیره مخفیانه به آنجا سفر میکند و در یک مهمانی ژوزفین، بیوۀ ثروتمندی که چندین سال از ناپلئون بزرگتر است را با او میبیند. او به زودی متوجه میشود که ناپلئون او را رها کرده و به دلیل ارتباطاتش با ژوزفین نامزد کرده است. دزیره که دلشکسته شده است تصمیم میگیرد خود را از روی پل به پایین پرت کند.
بریدههایی از کتاب اول دزیره:
«پرسون در اتاقش بود. برای این که این مرد خیلی جدی است. با هم در سال نشستیم. معمولا او باید روزنامهها را برای من بخواند و من تلفظ او را تصحیح کنم. مثل اغلب روزها من ورقه رنگپریدهای را که روی آن اعلامیه حقوق بشر چاپ شده بود همراه برده بودم. این ورقه را پاپا به منزل آورده بود و هر کدام از ما آنرا بارها خوانده بودیم که حفظ کنیم. صورت اسبآسای پرسون حالت جدی به خود گرفت و گفت که حسرت مال مرا میخورد که به ملتی تعلق دارم که افکار بزرگ آزادی، برابری، حق حاکمیت ملت را بهدنیا هدیه کرده است. سپس اضافه کرد: برای برقراری قوانین جدید خونهای بیگناهان زیادی ریخته شده است. نباید خون آنها به هدر برود مادموازل!»
«سعی کردم بخوابم. اما فکر ملاقات فردا با نماینده ملت از سرم بیرون نمیرفت. لازم بود که به گیوتین هم فکر کنم. اغلب موقعی که در تختخواب میروم جلوی چشمم مجسم میشود آنوقت سرم را روی بالش فشار میدهم که خاطره آنرا از مغز بیرون کنم. خاطره تیغه گیوتین و سر بریده را... برای این که دو سال پیش آشپزمان ماری پنهانی از پدر و مادرم، مرا بهمیان شهر برد. میان جمعیت زیادی که در اطراف گیوتین جمع شده بودند جا گرفتیم. من میخواستم همه جزئیات را ببینم و دندانهایم را روی هم فشار میدادم چون بهطرز عجیبی بههم میخوردند و صدا میکردند و صورتم درد گرفته بود.»
بریدههایی از کتاب دوم دزیره:
«معنای این کلمات چیست؟ شاید کلمات سوئدی است! من روی کاناپه کوچک نزدیک بخاری نشسته بودم. نیمهشب مرا از خواب بیدار کردهاند که بگویند پادشاه سوئد میخواهد شوهرم را به پسرخواندگی قبول کند. شوهر من بهاین ترتیب ولیعهد سوئد میشود. من همیشه خیال میکردم که فقط بچههای کوچک را میشود به پسرخواندگی قبول کرد. سوئد نزدیک قطب شمال... استکهلم شهری که آسمانش مثل یک ملحفه شسته است. فردا «پرسون» در روزنامه شرح این واقعه را خواهد خواند ولی نمیتواند فکر کند که پرنسس دوپونته کوروو، زن ولیعهد جدید همان دختر کوچک کلاری است.»
«بعد از صبحانه یا ناهار، نمیدانم اسمش را چه بگذارم، از جا بلند شدم. ایوت وارد شد و در برابر من خشم شد. گفتم: «مرا تنها بگذارید!» بعد سادهترین لباس خود را پوشیدم و جلوی کمد توالتم نشستم. دزیدریا، پرنسس ولایتعهد سوئد، دختر حریر فروش سابق مارسی و زن ژنرال سابق فرانسه، هر چه پیش من عزیز است ناگهان «سابق» شده است. دو ماه دیگر به سن سیسالگی میرسم. نمیدانم از قیافهام پیداست یا نه. صورتم گرد و صاف است. حتی کمی گوشتآلود شده است... دیگر کرم و شیرینی نخواهم خورد. چینهای خیلی کوچکی اطراف چشمهایم دیده میشود، اما گمان میکنم این علامت طبیعت بانشاط و خندان من است. دهنم را گشاد کردم، سعی کردم بخندم. چینهای کوچک بزرگتر شدند. با خنده تکرار کردم: «دزیدریا، چه اسم زشتی!» من مادر شوهر را ندیدهام اما میگویند مسئله مادر شوهر مسئله بغرنجی است.»
دزیره یکی از خواندنیترین رمانهای عاشقانه-تاریخی است، پس خواندن آن را از دست ندهید.
آن ماری سلینکو در سال 1914 به دنیا آمد و در سال 1986 از دنیا رفت. او رماننویس اتریشی بود که تعدادی کتاب پرفروش به زبان آلمانی بین دهۀ 1930 تا 1950 نوشت. گرچه او در آلمان زندگی میکرد، در سال 1939 در آغاز جنگ جهانی دوم به همراه همسر دانمارکی خود به دانمارک پناه برد اما در سال 1943 آنها دوباره مجبور شدند به سوئد پناهنده شوند.
پس از آن، سلینکو به عنوان مترجم وارد صلیب سرخ سوئد شد. در این ایام با تلاش کنت فولک برنادوت، نوادۀ ژان باتیست برنادوت مارشال امپراطوری، دولت آلمان حاضر شده بود سیهزار تن از اسرای اردوگاههای خود را به سوئد بفرستد و آن ماری سلینکو باید با سؤال کردن هویت اسیران را جویا میشد و سؤالات آنها را برای پزشکان سوئدی ترجمه میکرد. مشاهدۀ وضع رقتبار زنانی که بر اثر مصائب زندانهای مخوف هیتلر بهصورت اجسادی متحرک درآمده بودند و رنج مردمی که مدتها اسیر بودند او را به یاد دورۀ پرآشوب و دردناک دیگر تاریخ یعنی آخرین سالهای امپراطوری ناپلئون انداخت.
قیافۀ آرام و نجیب کنت فولک برنادوت که در واقع جان هزاران نفر از زندانیان اردوگاههای سیاه هیتلر را نجات داده بود، آن ماری سلینکو را به یاد دزیره کلاری، نیای او انداخت و به فکر نوشتن سرگذشت دزیره کلاری افتاد و با استفاده از اسناد و مدارک تاریخی و معتبر کار خود را شروع کرد. آخرین اثر او دزیره بود که در سال 1951 منتشر شد. او این کتاب را به خواهرش لیزلوت تقدیم کرد که به دست نازیها به قتل رسیده بود. تاکنون با اقتباس از رمانهای آن ماری سلینکو فیلمهای زیادی ساخته شده است و کتابهایش به زبانهای متعدد ترجمه شده است.
«یک داستان عاشقانۀ حماسی... اگر آن را به دست بگیرید نمیتوانید از آن دل بکنید.» - شیکاگو تریبون
«کتاب دزیره چشماندازی جذاب است، این کتاب داستانی-تاریخی است که در آن میتوان بوی خون خاکارۀ گیوتین را حس کرد و با جنگ صد روزه همراه شد.» -نیویورک تایمز
کتاب دزیره از سایت گودریدز امتیاز 4.1 از 5 و از سایت آمازون امتیاز 4.7 از 5 را به دست آورده است.
کتاب دزیره به 25 زبان ترجمه شد و در سال 1954 به یک فیلم هالیوودی تبدیل شد که مارلون براندو در آن نقش ناپلئون را برعهده داشت و ژان سیمونز در نقش دزیره در این فیلم ظاهر شد.
نشر فردوس کتاب دزیره (۲ جلدی) از آن ماری سلینکو را با ترجمۀ ایرج پزشکزاد منتشر کرده است.
دزیره یک رمان پرفروش حماسی است که تحسین منتقدان را برانگیخت و آن ماری سلینکو در آن داستان ظهور و سقوط امپراطوریها، عشق، قلب و روح یک زن را به تصویر کشیده است. دزیره یک داستان واقعی و جذاب از یک دختر معمولی است که هیچکس فکرش را هم نمیکرد روزی بتواند بر تاج و تخت بنشیند.
اگر سرعت مطالعهتان 300 کلمه در دقیقه باشد، حدوداً 20 ساعت طول میکشد تا رمان (۲ جلدی) دزیره را بهطور کامل مطالعه نمایید.
- داستان دو شهر اثر داستانی-تاریخی چارلز دیکنز برجستهترین نویسندۀ عصر ویکتوریا و منتقد اجتماعی انگلیسی که وقایع آن قبل از انقلاب فرانسه و در طول آن میگذرد. این کتاب روایتی از درگیری طبقات مختلف جامعه است و نویسنده در آن نشان میدهد که افراد چگونه تاریخ سیاسی را شکل دادند
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.
بسیار کتاب قشنگیه و واقعااا پیشنهادش میکنم
داستانش جذابه موقع خوندنش بیشتر یاد غرور و تعصب میفتادم ،قلمشون تقریبا شبیه،ترجمه هم اوکی بودtnks30book
وقتی ما تنها هستیم اغلب به من تو می گوید با اینکه رسم نیست حتی نامزدهد یا زن و شوهرها به هم تو بگویند.(از متن کتاب)این کتاب و هدیه گرفتم و دو بار خوندمش.