مرگ فروشنده

(24)
نویسنده:

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
2524

علاقه مندان به این کتاب
42

می‌خواهند کتاب را بخوانند
4

کسانی که پیشنهاد می کنند
5

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب مرگ فروشنده

انتشارات قطره منتشر کرد:
آرتور میلر در سال 1949 با نمایش‌نامه‌ی «مرگ فروشنده» جایزه‌ی پولیتزر را از آن خود کرده. نمایش‌نامه فاجعه‌ی زندگی مردی است که به گفته‌ی نویسنده «بر نیروهای زندگی نظارت و اختیاری ندارد.» داستان تأملی بر زندگی انسان‌هایی است که تنها وقتی مطرح هستند که سود می‌رسانند و سپس در خلا رها می‌شوند.
فروشگاه اینترنتی 30بوک

نقد و بررسی تخصصی نقد و بررسی تخصصی

مرگ فروشنده 

عکس جلد مرگ فروشنده اثر آرتور میلر


دنیا یه‌جور صدفه، منتها توُ رختخواب نمی‌شه بازش کرد!

مرگ فروشنده نمایشنامه‌ای است که آرتور میلر، نمایشنامه‌نویس آمریکایی آن را در سال 1949 نوشته است. این نمایشنامه در فوریۀ همان سال در برادوی اجرا شد و طبق تخمین‌ها 742 بار بر روی صحنه به اجرا رفته است. مرگ فروشنده یک تراژدی دو پرده‌ای و مونتاژی از خاطرات، رویاها و مشاجرات قهرمان داستان ویلی لومان طی 24 ساعت پایان زندگی‌اش است. ویلی لومان فروشندۀ دوره‌گردی‌ست که از زندگی خود ناامید شده و فشارهای مالی و روانی زیادی را تحمل می‌کند. 

برای خواندن معرفی مرگ فروشنده و زندگی نویسنده‌اش ما همراه شوید.

معرفی کتاب مرگ فروشنده اثر آرتور میلر 

کتاب مرگ فروشنده اثر آرتور میلر با ترجمۀ عطالله نوریان یکی از بهترین نمایشنامه‌های قرن بیستم است. مرگ فروشنده به از دست دادن هویت و ناتوانی مردی می‌پردازد که نمی‌تواند تغییر درون خودش و جامعه را بپذیرد. میلر از خانوادۀ لومان -ویلی، لیندا، بیف و هپی- برای ساختن چرخۀ ثابت انکار، تضاد و نظم در مقابل بی‌نظمی استفاده می‌کند. نویسنده در واقع شخصیت ویلی را بر اساس دو تا از عموهایش که فروشنده بودند نوشت. این نکته هم قابل توجه است که میلر در مرگ فروشنده هیچ‌گاه ذکر نمی‌کند که فروشنده در واقع چه چیزی می‌فروشد. میلر به جای جلب توجه مخاطب به سمت «آنچه» ویلی می‌فروشد بر این واقعیت تمرکز کرده که ویلی فروشنده است.

ویلی حدود 15 سال قبل از زمان وقوع نمایشنامه با کسی رابطۀ عاطفی داشت و نویسنده بر روی این رابطه و عواقب آن تمرکز کرده تا نشان دهد که چطور یک اتفاق ساده می‌تواند بر روی زندگی آتی و تلاش‌ افراد اثر بگذارد. مثلاً قبل از این‌که پسر ویلی، بیف از این رابطه مطلع شود پدرش را می‌پرستید و تمام حرف‌های پدرش را باور داشت. وقتی می‌فهمد که ویلی به مادرش لیندا خیانت می‌کند تمام این باورهایش نابود می‌شود. نویسنده در مرگ فروشنده تجربۀ منحصر به فردی را به مخاطبانش عرضه کرده است. از بسیاری جهات مرگ فروشنده نمایشنامه‌ای سنتی به نظر می‌رسد. به عبارت دیگر بازیگران با هم تعامل دارند، یک خط داستانی اصلی وجود دارد و نمایشنامه عناصر دراماتیک استانداردی مثل تفسیر، کنش بالا، درگیری، اوج و غیره دارد. 

با این‌حال نویسنده با دستکاری زمان و مکان، فضایی غیرسنتی ایجاد کرده که ظاهراً بی‌ثبات اما مؤثر است چون منعکس‌کنندۀ وضعیت روحی ویلی‌ست و در نتیجه به مخاطب اجازه می‌دهد تا شاهد بی‌ثبانی ذهنی‌اش باشد و با او همدردی کند. هر کدام از اعضای خانوادۀ لومان در انکار به سر می‌برند. ویلی لومان قهرمان داستان این واقعیت را نمی‌پذیرد که یک فروشندۀ معمولی و ناتوان است. در عوض برای تحقق یافتن رویای آمریکایی‌اش تلاش می‌کند حتی اگر مجبور شود واقعیت را انکار کند تا به آن برسد. ویلی به جای پذیرفتن این‌که اصلاً آدم موفق و شناخته‌شده‌ای نیست به گذشته پناه می‌برد و تصمیم می‌گیرد خاطرات گذشته و رویدادهایی را که در آن‌ها ظاهراً موفق بوده زنده کند. 

مثلاً خاطرۀ مورد علاقۀ ویلی از پسرش مربوط به آخرین بازی فوتبال بیف است چون بیف به او قول داده بود که به‌خاطرش گل بزند. این صحنه‌ای از گذشته است که ویلی برای نقل کردن آن به مشتریانش صبر و قرار ندارد. در واقع چون پسرش به او افتخار می‌کند او نیز خودش را مشهور می‌داند. پسران ویلی، بیف و هپی مثل پدرشان عادت دارند همه چیز را انکار کرده یا واقعیت را دستکاری کنند که این به ضررشان تمام می‌شود. فقط در پایان نمایشنامه بیف اعتراف می‌کند که او هم مثل پدرش «ریاکار» است. لیندا تنها شخصیت داستان است که می‌داند خانوادۀ لومان در انکار وضعیت خود به‌سر می‌برند. با این‌حال با ویلی همراه می‌شود تا وضعیت روحی ویلی از این بدتر نشود.

خلاصۀ داستان

مرگ فروشنده در شهرهای نیویورک و بوستون اتفاق می‌افتد. ماجرا در خانۀ ویلی لومان فروشندۀ سالخورده‌ای که به تازگی از یک سفر جاده‌ای بازگشته است آغاز می‌شود. ویلی حافظه‌اش دچار مشکل شده و در گذشته سیر می‌کند. همسرش لیندا به او پیشنهاد می‌کند تا به جای سفر هر هفته‌اش کاری در نیویورک پیدا کند. لیندا و ویلی همچنین در مورد پسر بزرگ‌ترشان بیف با هم بحث می‌کنند. بعد از بحث ویلی با خودش بلند‌بلند حرف می‌زند. بیف و برادرش هپی صدای پدرشان را می‌شنوند. بیف متوجه می‌شود که پدرش معمولاً همین‌طوری با خودش حرف می‌زند. بیف و هپی با همدیگر دربارۀ زنان و آینده‌شان بحث می‌کنند و هر دو از شغل فعلی‌شان ناراضی‌اند. بیف دوست ندارد برای کس دیگری کار کند و هپی هم تا زمانی که مافوقش نمیرد نمی‌تواند ترفیع بگیرد. آن‌ دو به فکر خرید یک مزرعه می‌افتند تا در آن با هم کار کنند.

در این مرحله ویلی چندین صحنه از گذشته‌اش را زنده می‌کند از جمله زمانی که بیف در دوران دبیرستان اعتراف کرده که توپ فوتبال مدرسه را دزدیده است. همچنین خاطرات قدیمی‌اش را به یاد می‌آورد که پسرانش طی یک سفر جاده‌ای در شهر بوستون به دیدنش رفتند. در نهایت یاد زمانی می‌افتد که برنارد پسر همسایه‌شان چارلی، چغلی بیف را می‌کند و به ویلی می‌گوید که بیف در ریاضیات مردود شده و اگر نمراتش بهتر نشود نمی‌تواند از مدرسه فارغ‌التحصیل شود. در این صحنه ویلی در واقع به حرف‌های برنارد گوش می‌دهد اما اهمیتی به آن نمی‌دهد چون به‌نظرش بیف در مدرسه از برنارد محبوب‌تر است. ویلی همچنین گفت‌وگویش با لیندا را به خاطر می‌آورد که در آن در مورد درآمدش اغراق کرده اما بعد مجبور می‌شود اعتراف کند که دروغ گفته و ...

خواندن کتاب مرگ فروشنده را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

مرگ فروشنده به دلیل موضوع فراگیرش امروز هم در میان مردم جایگاه ویژه‌ای دارد و مربوط به داستان زندگی روزمرۀ مردم می‌شود. آرتور میلر یکی از بزرگ‌ترین نمایشنامه‌نویس‌های قرن بیستم بود که پیام سوسیالیستی‌اش در هر آنچه نوشته برجسته بود. نوشته‌هایش شاید اکنون بیشتر از هر زمان دیگری به‌خاطر کاوش‌های روان‌شناختی و فلسفی‌اش مشهور باشند. مرگ فروشنده به هرج‌ومرج زندگی شخصی پرداخته است که در زمان پیری بیشتر از هر وقت دیگری نگران هزینه‌ها و ارثی‌‌ست که بعد از مرگ از خودش به جای می‌گذارد. 

همچنین آرتور میلر در مرگ فروشنده با هنرمندی تمام تأثیر جامعۀ سرمایه‌داری بر روی زندگی افراد عادی را بررسی کرده است. ملاحظات روانشناختی و فلسفی مرگ فروشنده را نمی‌توان کاملاً از پیام ضد سرمایه‌داری‌اش جدا کرد. نویسنده در پایان غم‌انگیز این نمایشنامه به مسئلۀ خودکشی نیز پرداخته که یکی از نگرانی‌های امروزۀ جوامع و به‌خصوص جوامع غربی‌ست.

دربارۀ نویسندۀ کتاب مرگ فروشنده

عکس  آرتور میلر

آرتور اشر میلر (زادۀ 17 اکتبر سال 1915، درگذشتۀ 10 فوریه 2005) در شهر منهتن نیویورک، نمایشنامه‌نویس، مقاله‌نویس و فیلم‌نامه نویس آمریکایی بود. از محبوب‌ترین نمایشنامه‌هایش می‌توان به همۀ پسران من (1947)، مرگ فروشنده (1949)، چشم‌اندازی از پل (1955)، بعد از پاییز (1964) و بوتۀ آزمایش (1953) اشاره کرد که بوتۀ آزمایش را در ایران با عنوان ساحرۀ سوزان یا جادوگران شهر سِیلم می‌شناسند. او چندین فیلم‌نامه نوشت و بیشتر به‌خاطر نوشتن فیلم‌نامۀ  ناجورها (1961) مورد توجه قرار گرفت. نمایشنامۀ مرگ فروشنده در فهرست کوتاه بهترین نمایشنامه‌های آمریکایی قرن بیستم قرار گرفته است.

پدرش اهل اتریش-مجارستان (لهستان کنونی) و مادرش اهل نیویورک بود که والدینش هر دو در نیویورک زندگی می‌کردند. خانواده‌اش صاحب یک کسب و کار تولید لباس زنانه بودند و وضع خوبی داشتند اما در سقوط وال‌استریت در سال 1929 تقریباً همه‌ چیزشان را از دست دادند و به بروکلین رفتند. در نوجوانی میلر مجبور بود هر روز صبح برای مردم نان بخرد و دم در خانه تحویل‌شان بدهد تا بتواند به خانواده کمک کند. بعد از این‌که در سال 1932 از دبیرستان فارغ‌التحصیل شد برای پرداخت شهریه مجبور شد چند جا کار کند.

بعد از فارغ‌التحصیلی از دانشگاه به عنوان دستیار روانپزشک مشغول به کار شد. در ۱ می سال 1935 به اتحادیۀ نویسندگان آمریکایی پیوست که اعضایش عمدتاً از اعضای حزب کمونیست بودند. در سال 1940 با مری گریس اسلاتری ازدواج کرد و صاحب دو فرزند به نام جین و رابرت شدند. میلر در طول جنگ جهانی دوم به دلیل این‌که در بازی فوتبال زانویش آسیب دیده بود از خدمت سربازی معاف شد. در سال 1944 اولین نمایشنامه‌اش با نام مردی که همه جوره شانس داشت ساخته و برندۀ جایزۀ ملی انجمن تئاتر شد.

در سال 1956 از همسر اولش جدا شد و با مرلین مونرو ستارۀ سینما ازدواج کرد. آن‌ها در سال 1951 با هم آشنا شده بودند و رابطۀ کوتاهی داشتند. مونرو تازه 30 ساله بود که با هم ازدواج کردند؛ مونرو که تا به آن زمان خانواده‌ای واقعی نداشت از این ازدواج واقعاً خوشحال بود. میلر در سال 1960 کار بر روی نوشتن فیلم‌نامۀ ناجورها را شروع کرد که مونرو هم در این فیلم بازی کرد اما در حین فیلمبرداری بود که رابطۀ میلر با مونرو به مشکل خورد و میلر بعداً گفت فیلم‌برداری این فیلم یکی از بدترین دوران زندگی‌اش بود. اندکی قبل از نمایش این فیلم در سال 1961 میلر و مونرو بعد از پنج سال ازدواج از هم جدا شدند و مونرو در سال 1962 بر اثر مصرف بیش از حد مواد مخدر درگذشت. 

میلر اغلب در معرض دید عموم بود و در این مدت جایزۀ پولیتزر را برای بهترین نمایشنامه دریافت کرد. او جایزه پریمیوم امپریال را در سال 2001، جایزه شاهزاده آستوریاس را در سال 2002 و جایزۀ اورشلیم را در سال 2003 و همچنین جایزۀ دوروتی و لیلیان گیش را در سال 1999 دریافت کرد. وی در شامگاه 10 فوریه 2005 یعنی در پنجاه و ششمین سالگرد اولین نمایش مرگ فروشنده در برادوی در سن 89 سالگی بر اثر سرطان مثانه و نارسایی قلبی در خانۀ خودش درگذشت. جسدش را در قبرستان مرکز راکسبری شهر بوستون به خاک سپردند.

دربارۀ مترجم کتاب مرگ فروشنده

عطاءالله نوریان این نمایشنامه را با نام مرگ فروشنده ترجمه کرده‌ و نشر قطره آن را منتشر کرده است.

واکنش‌ها به کتاب مرگ فروشنده

برخی از منتقدان آن را یکی از بهترین نمایشنامه‌های قرن بیستم می‌دانند.

مضامین اساسی کتاب مرگ فروشنده

رویای آمریکایی
ویلی از صمیم قلب به رویای آمریکایی اعتقاد دارد - این‌که مردی «پسندیده» و «جذاب» از طریق تجارت بی‌تردید می‌تواند امکانات رفاهی مادی و زندگی نسبتاً مدرن یا همان رویای آمریکایی را به دست آورد. به طرز عجیبی شخصیت خودش با تمام این ویژگی‌ها در تضاد است اما خودش نمی‌تواند این را بپذیرد. تفسیر ویلی از «پسندیده و دوست داشتنی» بودن سطحی است مثلاً به طرز کودکانه‌ای از برنارد بدش می‌آید چون فکر می‌کند برنارد خرخوان است. ایمان ویلی به نسخۀ کوتاه شده و خود ساخته‌اش از رویای آمریکایی به زوال روانشناختی‌اش منجر می‌شود چون او نمی‌تواند تفاوت بین رویا و زندگی‌اش را بپذیرد.

رهایی
بیلی در مسیر زندگی‌اش مدام از این شاخه به آن شاخه می‌پرد و هر بار ناامیدتر می‌شود. پدرش زمانی که بسیار جوان بوده او و برادرش بن را ترک کرده است و برای ویلی هیچ ارث ملموس یا ناملموسی باقی نگذاشته است. بن در نهایت به آلاسکا می‌رود و ویلی تنها می‌ماند تا در رویای آمریکایی‌اش گم شود. احتمالاً به دلیل این تجربیات ویلی ترس از رها شدن هم دارد که همین باعث می‌شود توقع داشته باشد تا خانواده‌اش هم این رویای آمریکایی‌اش را بپذیرند و حمایتش کنند. با این‌حال تلاش‌هایش برای تربیت فرزندانی بی‌نقص نشان دهندۀ ناتوانی‌اش از درک واقعیت است. در واقع نمایشنامه تحلیلی از حقیقت و خیانت است.

امتیازات

مرگ فروشنده در سایت گودریدز امتیاز 3.6 از 5 و در سایت آمازون امتیاز 4.5 از 5 را دریافت کرده است.

جوایز کسب شده

در سال 1949 مرگ فروشنده برندۀ جایزه پولیتزر و جایزۀ تونی بهترین نمایشنامه شد.

حواشی حول محور کتاب

علی‌اصغر بهرام‌بیگی این نمایشنامه را با نام مرگ پیشه‌ور ترجمه کرده است.

در سال 1394 اصغر فرهادی هفتمین فیلم بلندش فروشنده را در اسپانیا ساخت. نام فیلم را بر اساس نمایشنامۀ مرگ فروشنده گذاشت. اوایل سال 2016 ایندیوایر با انتشار فهرستی از صد فیلم کنجکاو برانگیز که قرار بود در سال 2016 اکران شوند این فیلم را در فهرستش جای داد. شهاب حسینی و ترانه علیدوستی برای چهارمین بار با اصغر فرهادی همکاری کردند و هر دو نقش اصلی را در این فیلم داشتند. داستان فیلم دربارۀ رعنا و عماد، زن و شوهر جوانی است که در حال بازی و اجرای نمایشنامۀ مرگ فروشندۀ آرتور میلر هستند. اصغر فرهادی به واسطۀ این فیلم در جشنوارۀ فیلم کن برندۀ جایزۀ بهترین فیلم‌نامه و شهاب حسینی هم برندۀ جایزۀ بهترین بازیگر مرد شد.

عکس جلد مرگ فروشنده اثر آرتور میلر

تحلیل سی بوک از کتاب مرگ فروشنده

خوانایی کتاب و روان بودن
مرگ فروشنده داستانی عالی‌ست که به بررسی شخصیتی با مشکل روانی پرداخته است که هیچ‌وقت هیچ‌کدام از شخصیت‌های داستان مستقیماً به این مشکل روان‌شناختی اشاره‌ای نمی‌کنند. 

مدت زمانی که طول می‌کشد بخوانی
خواننده‌ای با سرعت متوسط (250 کلمه در دقیقه) می‌تواند کتاب مرگ فروشنده را طی 3 ساعت بخواند.

شرایط تهیه کتاب و مقایسه با نسخه صوتی و الکترونیکی 
اگر تمایل به خریدن کتاب مرگ فروشنده دارید می‌توانید آن را با ترجمۀ عطاءالله نوریان از فروشگاه اینترنتی سی‌بوک با تخفیف ويژه تهیه کنید..

نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی

نظرات کاربران (1)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

  • تصویر کاربر

    • سحر احمدی
    • پاسخ به نظر

    نمایشنامه زیبایی بود به کسانی که به خوندن نمایشنامه رو دوست دارن توصیه میکنم

بریده ای از کتاب (1)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

  • تصویر کاربر

    • سید مجتبی پژمان
    • 0

    آدم یه عمر زحمت می کشه تا یه خونه بخره، بعد از اون همه زحمت، مالک خونه میشه. اما هیچکی نیست تو خونه زندگی کنه. زندگی همیشه از هم می پاشه.همیشه اینجوری بوده.

عیدی