

میدان ایتالیا
نشر چشمه منتشر کرد : سحرگاه همان شب بود كه، شايع شد كه پنجرهها كوچ كردهاند. ميگفتند كه اولين پنجرههايي كه به پرواز درآمد، مال خانه كشيش بود. اين پنجرهها بر فراز ميدان پرواز ميكردند تا برادران خود را دعوت كنند تا گرد آيند. پنجرههاي دهكده يكيك خود را از ديوارها واكندند و به دعوت پيشوايان خود، در پروازي مرتعش متحد شدند. بعد به اشاره رهبران خود دستهجمعي در آسمان بيكران، رو به جانب غرب پيش رفتند و لنگههاشان را به ضربي آرام، چنان كه گفتي بال به همزنان، مثل غازهاي وحشي مهاجر به صورت صفي شكسته آغاز كردند. باد كه ميوزيد صفيري از دل آنها بيرون ميكشيد كه به آواز پرندگان مي مانست. به زودي از آنها جز خط باريكي باقي نماند كه در آسمان دريا ناپديد شد. خانهها با كاسههاي چشم خالي ماندهشان پرچم تسليم برافراشتند. ـ از متن كتاب "فروشگاه اينترنتي کتاب 30 بوک"

شاید بپسندید














از این نویسنده














از این مترجم













