نظر خود را برای ما ثبت کنید
نشر چشمه منتشر کرد:
نیکیتا نزدیک صبح بیدار شد. سرما، که دوباره نیزهاش را در پشتش فرو میبرد بیدارش کرد. به خواب دیده بود که از آسیاب میآید و گاری آرد اربابش را میآورد و ضمن عبور از نهر چرخ گاری از پل لغزیده و در آب مانده بود. به خواب دید که به زیر گاری خزیده و آن را بر گرده گرفته بود تا بلندش کند اما عجیب آن بود که گاری نمیخواست حرکت کند و به پشت او چسبیده بود و او نه میتوانست آن را بلند کند و نه از زیر آن بیرون آید و بار سنگین گاری کمرش را خورد میکرد. (از متن کتاب)
فروشگاه اینترنتی 30بوک
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.
عالیه عالی
داستان گیرا و جذابی داره. به شخصه خیلی از این کتاب لذت بردم و همچنین کتابی هست که ممکنه خیلی تاثیرگذار باشه