نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات افق منتشر کرد:
در قرآن، اسم بعضی پیامبران آمده است؛ اسم بعضی غیرپیامبران هم، چه صالح و چه طالح آمده است… صلحا عاشق حضرت باری هستند… اما حضرتِ حق، بعضی را خودش هم عاشق است… عاشقی خدا توفیر دارد با عاشقی ما… خدا عاشقی است که حتی دوست ندارد، اسم معشوقش را کسی بداند… به او میگوید، رجل! همین… مرد!… همین…
بخشی از رمان
میفرماید و جاء من اقصی المدینه رجل یسعی… جای دیگر میفرماید و جاء رجل من اقصی المدینه یسعی، یعنی این دو تا رجل با هم فرق میکنند… یکی میآید موسای نبی را نجات میدهد… قوم بنیاسرائیل را در اصل نجات میدهد… دیگری هم قومی را از عذاب نجات میدهد… اسمش چیست؟ اسمشان چیست؟ نمیدانیم… رجل است…
فروشگاه اینترنتی 30بوک
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.
خیلی جذاب و قشنگ بود
جذاب ترین بخش رمان قیدار، دیالوگ ها و تکیه کلام هائیست که بر مبنای نوع گفتارِ رانندگان و گاراژداران قدیم نوشته شده است.گویا نویسنده برای این امر تحقیقات مفصلی کرده. عشق، جاده، رقابت، چاقو، جوانمردی، نامردی، و نثر امیرخانی کافی هستند تا کشش و جذابیت به داستان بدهند. فقط پایان داستان کشدار است. شاید اگر به همان تاسیس لنگر ختم می شد کافی بود
جز اولین رمان هایی بود که تصمیم گرفتم از میان نویسندگان ایرانی بخوانم. رمان جالبی بود. و در کل رضایت داشتم اما به نظر بنده نویسنده سعی کرده بود در انتها پس از قهرمان دیده شدن شخصیت اصلی، آن را به یک جریان متصل کند در حالی که در طول داستان شخصیت هیچ ارتباطی با آن نداشت.