کتاب حاضر گزيده اشعار يوسف‌علي ميرشکاک شاعر و نويسنده معاصر است که آن را سيد عبدالجواد موسوي گزينش و تدوين نموده است. کتاب با يک مقدمه در نقد و بررسي جايگاه ادبي ميرشکاک آغاز و با يک گفتگو و گزيدة از چهار مجموعه شعر پايان مي‌يابد. «و اين چند مجموعه شعر ديگر»، شعرهاي چاپ نشده و يا نيامده در چهار کتاب شاعر است که پايان بخش کتاب حاضر است. موسوي در شکوه شکست، خود را ملزم به گردآوري گزيده از شعرهاي ميرشکاک مي‌داند. زيرا نخست خود را هم نسخ شاعر در رفاقت مي‌داند و دوم بي‌قيدي مفرطي شاعر را که در قيد و بند چاپ شدن و نشدن شعرش نيست و اينکه کتابهاي چاپ شده شاعر بيشتر به سر هم کردن و سپردن به ناشر مي‌ماند تا وسواس در گزينش و نياوردن اشعار درخشان در کنار اشعار که چندان قابل ملاحظه نيستند. طبيعتاً روزگار بي‌حوصله ما، دربارة اشعار وي قضاوت ديگرگونه خواهد کرد. اينها باعث شده است که زخم بي‌بهبود به بهبود نشيند. موسوي شعرهاي شاعر را به کلاسيک، نوکلاسيک و مدرن تقسيم‌بندي مي‌کند که به شعرهاي کلاسيک وي بيشتر ارادت دارد و آن را بهتر و انسجام يافته‌تر مي‌داند تا شعرهاي ديگر وي را که شلخته‌اند و از ذهن آشفته و جنون زيباي وي بهره برده‌اند و اين شلختگي باعث عدم انسجام شعرهاي وي شده‌اند. موسوي شاعر را متأثر از حماسه‌هاي آتشي مي‌داند اگر چند منکر تأثير شاملو و بيدل در شعرهاي نو و کهن ميرشکاک نيست. در اين مجموعه موسوي از مجموعه قلندران خليج که در سال 63 به همت نشر بين‌الملل به چاپ رسيده، شعري نياورده است. مجموعه ماه و کتان و چشم اژدها، مجموعه‌هايي است که موسوي بيشترين گزينش را از آن دو انتخاب کرده است. از مجموعه «نشانهاي آن بي‌نشان» که در مدح و منقبت مولا علي (ع) است، دو شعر انتخاب شده است. موسوي معتقد است که ميرشکاک اکنون به ساده‌گويي روي آورده و اين ساده‌گويي و رواني در شعرهاي آخر وي به وضوح به چشم مي‌آيد که شاعر آن را در مصاحبه‌اش تاييد مي‌کند و اين را، منتقد شکوه شکست مي‌نامد، چيزي که در آخرين مجموعه‌هاي شاعر معاصر فروغ فرخزاد کشيده است. در خلاقيت منفرد که مصاحبه است با شاعر، وي از اولين روزهاي شاعري و تأثيرپذيري‌هايش مي‌گويد و اينکه همواره شلخته بوده و اکنون نيز ادامه دارد. وي از فروغ به عنوان شاعر مدرن نام مي‌برد و نيما و شاملو را شاعر مدرن نمي‌داند و شاملو را بيشتر يک نقاش فرماليته مي‌داند تا يک شاعر مدرن. در پايان وي خود را طرفدار جريان دفاع از زنان، کودکان و مادران مي‌داند و مي‌خواهد با شعر، نثر و رفتار به اين جريان که خود آن فمينيست ديگرگونه مي‌داند دفاع کند. ميرشکاک خود را شاعر مدرن مي‌داند و مدرنيته را نزديک به موعود مي‌داند که واژه موعود بالاترين بسامد را در شعرهاي وي دارد. بخش آخر کتاب گزيده از شعرهاي ميرشکاک را در خود جاي داده است که در قالب غزل، مثنوي، رباعي و سپيد آمده‌اند.
شاید بپسندید
