نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات چشمه منتشر کرد:
درک و دریافت موسیقی از هنگام چاپ ویراست اول آن در 1976 تا امروز، که ترجمه ویراست پنجم آن به فارسی منتشر شده است، یکی از معتبرترین کتابهای درسی سال اول رشته موسیقی و نیز در دورههای درک موسیقی برای دانشجویان دیگر رشتهها در ایالات متحده بوده و طی این سالها در هر ویراست کاملتر و روز آمدتر شده است. روش ارائه مطالب در این کتاب به گونهای است که برای خواننده، با هر میزان از دانش موسیقی نگرشی جامع و زنده از هنر موسیقی فراهم میآورد و نیز میتواند مبنای مطالعهای ژرفتر و تخصصی برای دانشجویان رشته موسیقی باشد.
معرفی مبانی، مفاهیم، سازها و فرمهای موسیقی بررسی سیر تاریخی-اجتماعی و سبکهای هنر موسیقی در دورههای قرون وسطا، رنسانس، باروک، کلاسیک، رمانتیک و سده بیستم، همراه با ارائه سرگذشتی کوتاه از آهنگسازان مهم هر دوره و تحلیل سبک و گزیدهای از آثار آنان-که اغلب با طرحهای شنیدنی همراه شدهاند-پیکره اصلی کتاب را تشکیل میدهند. بررسی موسیقی جاز، نمایشهای موزیکال، موسیقی راک و نیز گزیدهای از موسیقی غیر غربی در این کتاب، همگام با دیدگاههای پژوهشی دهه اخیر، چشم انداز موسیقایی رنگارنگتری را برای خواننده فراهم آورده است.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
کتابِ درک و دریافت موسیقی از سایت گودریدز امتیاز 4 از 5 را دریافت کرده است.
کتابِ درک و دریافت موسیقی از سایت آمازون امتیاز 4.2 از 5 را دریافت کرده است.
کتابِ درک و دریافت موسیقی اثر پروفسور راجر کِیمیین موسیقیشناس و پیانونواز آمریکایی است و اولینبار در سال 1967 منتشر شد. این کتاب سالها منبع آشنایی با هنر موسیقی برای علاقهمندان و هنرمندان بوده است. پروفسور کِیمییِن در این کتاب بر ادراک و مقدمهای بر عناصر، فرمها و دورههای سبکی موسیقی تمرکز کرده است و از آهنگسازان، سبکهای فردی و آثار معروف موسیقیدانان میگوید.
کتاب درک و دریافت موسیقی یکی از پُرخوانندهترین کتابهای ترجمهشده در زمینهٔ موسیقی کلاسیک غرب است و تا امروز دهها هزار دانشجو، هنرجو، مدرّس و علاقهمند به موسیقی با کمک آن با سبکها، آهنگسازان و تاریخ موسیقی غرب آشنا شدهاند. این کتاب مناسب کسانی است که به مبحث موسیقی علاقهمندند و همچنین میخواهند مهارتهای شنیداری خود در این زمینه را توسعه دهند.
«گوش ما هر روز آماجِ صداهاست ـ هیاهوی ترافیک و بوق وسایل نقلیه، خندهی کودک، پارس سگ و صدای بارش باران، با صداها از آنچه رخ میدهد خبردار میشویم و برای برقراری ارتباط به صداها نیاز داریم. با گوش دادن به گفتار، فریاد و صدای خندهی دیگران به اندیشه و احساس آنها پی میبریم. اما سکوت و نبودِ صدا نیز میتواند گویا باشد. وقتی صدایی در خیابان نمیشنویم، فرض را بر این میگذاریم که هیچ خودرویی عبور نمیکند. وقتی کسی پاسخ پرسشی را نمیدهد یا جملهای را ناتمام میگذارد توجه ما بیدرنگ جلب میشود و از سکوت او برداشتی میکنیم. صداها ممکن است به گوش ما خوشایند یا ناخوشایند باشند. خوشبختانه میتوانیم حواس خود را بر صداهایی خاص متمرکز کنیم و آنهایی که جذابیتی برایمان ندارند را ناشنیده بگیریم. مثلاً، در یک مهمانی میتوانیم صدای کسانی که در نزدیکی ما هستند را ناشنیده بگیریم و بر گفتوگویی که آنسوی اتاق جریان دارد متمرکز شویم. شاید مقصود جان کِیج (1912-1992) در «اثر»ش با عنوان ۴ دقیقه و 33 ثانیه که در آن نوازندهی پیانو به مدّت 4 دقیقه و 33 ثانیه مقابل پیانو مینشیند و چیزی نمینوازد جلب توجه ما به همین نکته بود. سکوتْ شنوندگان را وادار میکند که به تمام سروصداهای محیط یا صداهایی که خود به وجود میآورند توجه کنند. میتوان گفت که این قطعه را شنوندگان «خلق میکنند». برای چنین تجربهای، به صداهایی که سکوتِ اطراف شما در همین لحظه انباشته از آنهاست گوش دهید.»
«مطالعه دربارهی زیرایی، شدّت و رنگ صوتی بدون شنیدن موسیقی بیش از حد انتزاعی است. برای درک و تشخیص ویژگیهای گوناگون صدای موسیقایی لازم است به آنها گوش دهیم. در این کتاب طرحهای شنیداری (برای موسیقی سازی) و راهنماهای موسیقی آوازی (برای قطعههای باکلام) به شما کمک میکنند که طی قطعه بر رخدادهای مهم موسیقاییاش متمرکز شوید. این طرحها و راهنماها را هنگام شنیدن موسیقی مطالعه کنید؛ مطالعهی آنها اگر ضمن شنیدن موسیقی نباشد، چندان فایدهای ندارد. هر مورد از یک طرح شنیداری (ط.ش) یا راهنمای موسیقی آوازی (ر.م.آ) جنبهای از آنچه شنیده میشود را توصیف میکند. این توصیف ممکن است دربارهی شدّت، سازها، سطح زیرایی و یا حالت موسیقی باشد (یادمان باشد که توصیف حالت در موسیقی به ذهنیت شنونده بستگی دارد. آنچه به نظر یکی «پیروزمندانه» است شاید به نظر دیگری «مصمّم» بیاید). کلامِ آواز در هر راهنمای موسیقی آوازی حاشیهنوشتهایی دارد که ارتباط بخشهایی از کلام را با موسیقیسازی نشان میدهند. این حاشیهنوشتها به شنونده در تعقیب سِیر فکری، داستانی و یا محتوای نمایشیِ موسیقی کمک میکنند. در هر طرح یا راهنما پس از عنوان قطعه و نام آهنگساز، ساز یا سازهای به کار رفته در آن و سپس شمارهی آن قطعه در مجموعهی شنیداریِ کتابْ داخل مربع خاکستریرنگ و مدّت قطعه میآید.»
«ویولن، ویولا، ویولُنسِل و کُنتْرباس (که گاه بِیس نیز نامیده میشود) سازهای زِهی ارکستر سنفونیاند. رنگ صوتی، ابعاد و گسترهی صدای این سازهای همخانواده با یکدیگر متفاوت است؛ ویولن کوچکترینِ آنهاست و زیرترین گسترهی صدا را در این خانواده دارد؛ کُنترباس بزرگترین ساز این خانواده و دارای بمترین گسترهی صداست. زهیها در موسیقی سنفونیک اغلب با آرشه، چوبِ کمی قوسداری که رشتههای موی اسب در طول آن محکم کشیده شدهاند، نواخته میشوند (صفحهی بعد را ببینید). زهیهای ارکستر را گاه با زخمه زدن بر سیمهایشان نیز مینوازند. زهیها بین تمام خانوادههای سازی متنوعترین رنگهای صوتی و بیشترین قابلیتهای بیانی را دارند. رنگهای صوتیِ آنها متعدد، گسترهی صدای آنها بزرگ و طیف شدّتشان پهناور است. نوازندهی ساز زهیها میتواند نغمههایی درخشان و چالاک یا کُندآهنگ و تپنده ایجاد و آنها را به ظرافت و لطافتِ یک آوازخوان مهار کند. نقش زهیها در آثار ارکستری بیش از هر گروه دیگری از سازهاست. نوای چهار عضوِ این خانوادهی زهیها، با وجود رنگهای صوتی متفاوتشان، به زیبایی در هم میآمیزد. اینجا نگاهی به ساختمان این زهیها و شیوهی ایجاد صدا در آنها سودمند است؛ ویولن میتواند معرّف تمام سازهای این خانواده باشد. بدنهی چوبی و توخالیِ ویولن چهار رشته از جنس زه یا سم را بر خود نگه میدارد. سیمها که در طولِ ساز کشیده شدهاند در یکسو به سیمگیر متصلند، در میانه بر یک خَرَک چوبی تکیه دارند و هر کدام در سوی دیگرْ محکم به دور یک گوشیِ چوبی پیچیده شدهاند.»
موسیقی نقش بسیار مهمی در جوامع انسانی ایفا میکند؛ شما با گوشدادن به موسیقی سرگرم میشوید، خود را از بار هیجانها سبک میکنید و از آن برای همراهی با فعالیتهای گوناگون استفاده میکنید و حتی امروزه موسیقی در هر کجایی شنیده میشود. نوع واکنش ما اما به اجرای موسیقیایی یا یک هنرمند به ذهنیت و فرهنگ ما بستگی دارد و ریشه در عمق احساسات ما دارد. ما به شیوههای مختلفی به موسیقی گوش میدهیم اما به نظر شما آیا اجراگر یک قطعه، یک مفهوم، ایدهای کلی یا حتی خاص را ابراز میکند؟ آیا فقط برخی از بخشهای قطعه و نه دیگر بخشها با شما ارتباط برقرار میکنند؟ اگر اینطور است، علت آن چیست؟ آیا گوشهای شما میتوانند اجراهای موسیقی را ارزیابی کنند؟ پروفسور راجر کِیمییِن در کتابِ درک و دریافت موسیقی مفاهیمی را معرفی کرده است که توجه و یادگیری آنها میتواند به شما کمک کند موسیقی را درک کنید و همچنین چنین اطلاعاتی به شما میدهد که میتواند بر میزان لذتبردن شما از سبکهای متنوع موسیقیایی تأثیر بگذارد. آشنایی با عناصر و مبانی موسیقی و موسیقی در دورهها و سبکهای مختلف به شما کمک میکند موسیقی را هوشیارانه گوش بدهید و شنیدن هوشمندانه و هوشیارانه تجربهٔ موسیقایی شما را عمیقتر میکند و رضایت شما از شنیدن موسیقی بیشتر خواهد شد.
• راهنمای مجموعهی شنیداری
• فهرست طرحهای شنیداری و راهنماهای موسیقی آوازی به ترتیب نام آهنگساز
• پیشگفتار مترجم بر ویراست دوم
• بخش یکم: عناصر و مبانی موسیقی
• بخش دوم: قرون وسطا
• بخش سوم: رنسانس
• بخش چهارم: دورهی باروک
• بخش پنجم: دورهی کلاسیک
• بخش ششم: دورهی رمانتیک
• بخش هفتم: از آغاز قرن بیستم تا امروز
• بخش هشتم: جاز
• بخش نهم: موسیقی برای موزیکال و فیلم
• بخش دهم: راک
• بخش یازدهم: موسیقی غیرغربی
• پیوست ۱: واژهنامهی اصطلاحات
• پیوست ۲: رنگ صوتی و سِری هارمونیک
• پیوست ۳: کتابنامه و خواندنیهای برگزیده
• نمایه
• واژهنامهٔ معادلها
• روانشناسی موسیقی اثر سوزان هِلم، محقق، نویسندهٔ انگلیسی و استاد بازنشستهٔ آموزش و روانشناسی موسیقی است. او در این کتاب با رویکردی تازه نگاهی به علم روانشناسی در موسیقی انداخته است و از تأثیر روانشناختی و عاطفی موسیقی بر افراد میگوید.
• کتاب موسیقی هزارساله اثر ان ایی.لوکاس متخصص مطالعهٔ موسیقی در فرهنگهای مختلف است. نویسنده در این کتاب از نظام خاص موسیقی سنتی ایرانی صحبت کرده است و تاریخ موسیقی ایران را تصحیح کرده است. او بهطور مؤثری در این کتاب تحلیل تاریخی، قوم و موسیقیشناسی را با هم ترکیب کرده است تا توضیحی گسترده و جامع برای فرآیندهای پیچیده و ظریف و تغییرات موسیقی سنتی ایرانی ارائه دهد.
پروفسور راجر کِیمییِن در سال 1934 در پاریس بهدنیا آمد و در ایالات متحده بزرگ شد. او مدرک کارشناسیاش در موسیقی را از کالج کلمبیای نیویورک و کارشناسی ارشد و دکتری خود در رشتهٔ موسیقیشناسی را از دانشگاه پرینستون دریافت کرد. او پیانو را نزد مادرش آنا کیمیین، آهنگساز و رهبر موسیقی نادیا رابزِنبرگ و کلودیو آراو آموخت. او با دریافت بورس فولبرایت به پاریس بازگشت و سه سال را به پژوهش در موسیقی قرن هجدهم گذراند. او دو سال در کالج هانتر و سپس بیست سال در کالج کوئینز نیویورک که در آن برنامهریزِ دورههای درک و دریافت موسیقی بود به تدریس تاریخ، تئوری و رپرتوآر موسیقی پرداخت. او طی آن سالها در مقام پیانونواز نیز در ایالات متحده و اروپا فعال بود. او علاوه بر تألیف، به ویراست کتابهایی مانند نتنوشتهای نورتن پرداخته است و نشریههای متعددی مقالات و نقدهای او را منتشر کردهاند. دانشگاه راچستر کتابِ «باخ تا برامس: مقالاتی دربارهٔ طرح و ساختار موسیقایی» را در تجلیل از او در مقام نوازنده، نظریهدان و علم چاپ کرد. کِیمیین طی سالهای اخیر بهعنوان تکنواز پیانو در سیودو کشور از پنج قاره نواخته است. او همچنین با همسرش آنیتا کِیمیین رهبر موسیقی و پیانونواز که از بسیاری جهات در نگارش این کتاب سهیم است، کنسرتهای متعددی برگزار میکند.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.
این کتاب شبیه به یک دایرهالمعارف کاربردی درمورد تاریخ و مکاتب موسیقی، موسیقیدانها، سازشناسی، و تئوری موسیقیه. مطالعهش به همراه سیدی که همراهشه، به درک بهتر مفاهیم مطرح شده بسیار کمک میکنه. در کل کاربردی و خوبه و به علاقمندان به این حوزه پیشنهادش میکنم.