![سکوت برهها](/Media/Book/22735.jpg)
![سکوت برهها](/Media/Book/22735.jpg)
سکوت برهها
نشر دایره منتشر کرد:
توماس هریس، کارش را با خبرنگاری جنائی در امریکا و مکزیک آغاز و پس از مدتی به عنوان نماینده اسوشیتدپرس در نیویورک، مسیر ترقی را به سرعت پیمود. نخستین رمان او با نام «یکشنبه سیاه» به سال 1975 منتشر و دوسال بعد توسط مرحوم «جان فرانکن هایمر» به فیلم درآمد. داستانهای بعدی وی بترتیب «اژدهای سرخ» در سال 1981، سکوت برهها در سال 1988 و هانیبال در سال 1999 منتشر شدند. دکتر لکتر در اژدهای سرخ تنها یک شخصیت جانبی بود، اما سکوت برهها او را به نقطه عطف ماجرا بدل کرد.
سه سال بعد جاناتان دمی این داستان را به تصویر کشید و نقش دکتر لکتر را به آنتونی هاپکینز سپرد: نتیجه خارق العاده بود. تماشاگران و منتقدین به اتفاق از فیلم استقبال نموده و سازندگان، جوایز اسکار بهترین بازیگر مرد و زن نقش اول، بهترین کارگردانی، بهترین فیلم و بهترین تدوین سال را درو کردند: جریان از این قرار است که «کلاریس استرلینگ» از سوی اف. بی. آی، مسئول رسیدگی به پرونده یک قاتل زنجیرهای روان پریش به نام بوفالو بیل میشود که پوست قربانیانش – که همه زن هستنند– را میکند. تنها یک نفر قادر به کمک اوست، و آن کسی نیست جز یک دکتر روانشناس «آدم خوار» به نام هانیبال لکتر… موفقیت بزرگ سکوت برهها باعث ترغیب هریس به نگاشتن ادامه داستان شد. کتاب «هانیبال» اگرچه به قوت سکوت برهها نبود، ولی طرفداران پروپا قرصش را راضی نگه داشت: هانیبال در ایتالیا زندگی آرامی را آغاز کرده بود، در حالیکه، یکی از قربانیان سابق آدم خواریهای دکتر –که حالا از ریخت و قیافه افتاده و از زندگی عادی بازمانده است– برای به چنگ آوردن او دست به هر کاری میزند، و ناگفته پیداست که پای کلاریس هم به ماجرا باز شده و…، کار ساخت فیلم، بلافاصله بعد از موافقت آنتونی هاپکینز و به کارگردانی ریدلی اسکات کبیر در حالی آغاز شد که جودی فاستر دیگر جرات گذاشتن نقاب «کلارنس استرلینگ» به چهره را در خود نمیدید، این بود که جولین مور جانشین وی شده و سیرنزولی فیلم آغاز گردید. «هانیبال» اگرچه در مقابل اثر قبلی گامی به جلو بحساب نمیامد لیکن ثابت کرد همچنان میشود از این محصول پول درآورد! و همین برای دوباره سازی نه چندان ضروری «شکارچی انسان –1986 مایکل مان–»، اینبار به نام «اژدهای سرخ» کافی بود. بنظر میرسید پرونده لکتر آدمخوار پس از «اژدهای سرخ» بسته شده باشد. اما انگار زمان استخراج طلا از معدن آقای دکتر هنوز به پایان نرسیده بود! ، توماس هریس خواست بسیاری از علاقمندان مجموعه را لبیک گفته و «خیزش هانیبال» را نگاشت. بسیارانی کنجکاو بودند تا از خواستگاه هیولای آدم خوار سر در بیاورند و این کتاب قرار بود پاسخ آنها باشد… دینو دولارنتیس، تهیه کننده معظم و تنومند آثار بزرگانی چون فلینی… بلافاصله پس از اعلام خبر انتشار قریب الوقوع کتاب، حقوق سینمائیش را خرید. هریس هم که زمینه را مساعد میدید قبول کرد شخصا زحمت اقتباس از داستان و نگارش فیلمنامه را برعهده بگیرد.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
معرفی کتاب سکوت برهها اثر توماس هریس
امتیاز در گودریدز: ☆ ☆ ☆ ☆ ☆
امتیاز در آمازون: ☆ ☆ ☆ ☆ ☆
معرفی رمان سکوت برهها:
واکنشهای جهانی به رمان سکوت برهها:
«یک کتاب سرگرمکننده، که بسیار زیبا و درخشان نوشته شده است. امکان ندارد کسی بتواند تریلری بهتر از این بنویسید.» -کلایو بارکر نویسنده و کارگردان انگلیسی
«یک کتاب پرهیجان با هنر تعلیق و یک شاهکار که با شتاب محض و یکپارچه به سمت اوج حرکت میکند... هریس بهترین رماننویس تعلیقی این دوران است.» - واشنگتن پست
«سکوت برهها یک تریلر روانشناختی است که داستان آن چنان ماهرانه به هم بافتهشده که خواننده سریع جذب داستان میشود و دوست دارید به سرعت جملهها را بخوانید تا به جملۀ بعدی برسید.» - اسوسیئیتد پرس
چرا باید رمان سکوت برهها را بخوانیم؟
جملات درخشانی از کتاب سکوت برهها:
«کرافورد دو عدد قرص ویتامین ث را با قرص جوشان معده در آب حل کرد و سر کشید، سپس گفت: «میدانید، خیلی مسخره است. دکتر لکتر برای مجلات روانشناسی مطالب بسیار جالبتوجهی مینویسد، اما هیچیک با کارهای غیرمعمول خودش ارتباطی ندارد. او یک بار اعلام کرد که برای انجام دادن چند آزمایش قصد همکاری با رییس بیمارستان را دارد. در یک جلسۀ آزمایش، همانطور که دستگاه فشارخون به آلت تناسلی او وصل بود، به عکسهای خراب شده نگاه میکرد. پس از آن، اولین چیزی که همه جا منتشر کرد، این بود که دکتر شیلتون یک احمق به تمام معناست. او به مکاتبات جدی دانشجویان روانشناسی پاسخ میدهد، بدون اینکه هیچ اشارهای به بیماری خود بکند. اگر او اصلاً حاضر نشد گفتگو کند از شما میخواهم که گزارش دقیقی دربارۀ اینکه حالت عمومی او چگونه است؛ وضع سلولش چطور است؛ رنگ و رویش چطور است و چگونه حرف میزند، تهیه کنید. مراقب باشید که چه نوع کتاب و مجلهای به داخل سلولش میرود و بیرون میآید. آنان دکتر لکتر را از پرنس اندرو، شاهزادۀ انگلیس، بیشتر دوست دارند.»
«وقتی که ویل به لکتر نزدیک شد و قصد داشت او را بگیرد، لکتر با چاقویی پلاستیکی دل و رودۀ او را بیرون آورد و جای تعجب است که ویل زنده ماند. اژدهای سرخ را به یاد بیاور؟ لکتر، «فرانسیس دلارهاید» را بر ضد ویل و خانوادهاش تحریک کرد. حالا بر اثر آن کار لکتر، صورت ویل شبیه نقاشیهای لعنتی پیکاسو است. او یک پرستار را هم در تیمارستان از هم درید. تو به کارت ادامه بده و فراموش نکن اون چیست. - و تو میدانی او چیست؟ من میدانم که او یک هیولاست و هیچکس نمیتواند با اطمینان غیر از این چیزی بگوید. شاید تو بتوانی متوجه همه چیز بشوی؛ من تو را اتفاقی انتخاب نکردم. وقتی که من در دانشگاه ویرجینیا بودم تو، یکی دو سؤال جالب توجه از من پرسیدی. رییس مایل است که گزارش شما را با امضای خودتان ببیند، چنانچه روشن و منظم نوشته شده باشد. من هم میخواهم که آن را تا ساعت نه صبح یکشنبه بخوانم. خوب، استارلینگ به همان روشی که پیشنهاد کردم به کارت ادامه بده. کرافورد با چشمانی بیحالت و نگاه سرد به کلاریس لبخند زد.»
تحلیلی بر رمان سکوت برهها:
خلاصۀ داستان سکوت برهها
حواشی حول محور کتاب
اگر از خواندن کتاب سکوت برهها لذت بردید، از مطالعۀ کتابهای زیر نیز لذت خواهید برد:
• هانیبال (ادامۀ سکوت برهها) و سومین کتاب توماس هریس از سری داستانهای هانیبال لکتر و دومین رمانی است که کلاریس استارلینگ مأمور ویژۀ اف.بی.آی در آن حضور دارد. داستان این رمان هفت سال پس از سکوت برهها به وقوع میپیوند و داستان انتقام یکی از قربانیان لکتر است.
• ظهور هانیبال اثر دیگری از توماس هریس با شخصیت هانیبال لکتر است. هریس این بار نقبی به ژرفای داستان لکتر پیش از حتی اژدهای سرخ زده است. توماس هریس در این رمان به شما نشان میدهد چطور هانیبال لکتر تبدیل به مخوفترین قاتل زنجیرهای دنیا شد و در گذشتۀ هولناک این مرد چه خبر بوده است.
• کری مورا جدیدترین اثر توماس هریس نویسندۀ آمریکایی است که در سال 2019 منتشر شد. در این کتاب خبری از شخصیت هانیبال لکتر نیست و این بار نویسنده شخصیت جدیدی به نام کری مورا را خلق کرده است. دختر جوانی که سرپرستی عمارتی را برعهده دارد که زمانی متعلق به پابلو اسکوبار بوده و در زیر آن شمشهای طلا نهفته است و همین توجه هانس پیتر شنیدر، یک قاچاقچی انسان و روانپریش را به خود جلب میکند.
دربارۀ توماس هریس: نویسندۀ آمریکایی
![سکوت برهها](Media/BookContent/22735/887db6fd-3e74-4534-9d57-925f3876ba28.jpg)
![ریحانه مظلومی](/img/avatar_1.png)
![آناهیتا الهویی](/img/avatar_1.png)
شاید بپسندید
![](/img/empty.jpg)
![](/img/empty.jpg)
![](/img/empty.jpg)
![](/img/empty.jpg)
![](/img/empty.jpg)
![](/img/empty.jpg)
![](/img/empty.jpg)
![](/img/empty.jpg)
![](/img/empty.jpg)
![](/img/empty.jpg)
![](/img/empty.jpg)
![](/img/empty.jpg)
![](/img/empty.jpg)
![](/img/empty.jpg)
از این نویسنده
![](/img/empty.jpg)
![](/img/empty.jpg)
![](/img/empty.jpg)
![](/img/empty.jpg)
![](/img/empty.jpg)
![](/img/empty.jpg)
![](/img/empty.jpg)
![](/img/empty.jpg)
![](/img/empty.jpg)
![](/img/empty.jpg)
![](/img/empty.jpg)
![](/img/empty.jpg)
![](/img/empty.jpg)
![](/img/empty.jpg)
از این مترجم
![](/img/empty.jpg)
![](/img/empty.jpg)
![](/img/empty.jpg)
![](/img/empty.jpg)
![](/img/empty.jpg)
![](/img/empty.jpg)
![](/img/empty.jpg)
![](/img/empty.jpg)
![](/img/empty.jpg)
![](/img/empty.jpg)
![](/img/empty.jpg)
![](/img/empty.jpg)
![](/img/empty.jpg)
![](/img/empty.jpg)