%20


دفعات مشاهده کتاب
221
علاقهمندان به این کتاب
1
میخواهند کتاب را بخوانند.
0
کتاب را پیشنهاد میکنند
1
کتاب را پیشنهاد نمیکنند
0
نظر خود را برای ما ثبت کن:
توضیحات کتاب
انتشارات چشمه منتشر کرد:
رخ افروز بیشتر سر در گریبانش توی فکر فرو می رفت. چهره اش آرام تر نشان می داد حالا، اما انگار لایه ای خاکستری از غصه چشم ها را پوشانده بود... بیشتر حرف ها را نمی فهمید بهزاد. اما چیزی سنگین توی صدای نرم و دلنشین رخ افروز بود که انگار با پایان سخن توی هوا می ماند و با آن معانی را می شد حس کرد. این طور منظورش را بهتر درک می کرد... هیچ ردی از خودش بر جای نگذاشته بود. سال هایی از آن خانه، از توی ایوان گم شده بود و بعد طوری روزگار می گذراندند که انگار همیشه، از همان نخست همین گونه بوده است. که صبح تنها باشند، خودش و گل بابا و قارقار ممتد کلاغ ها توی باغ و بر سقف ایوان که حالا رنگ بر آن پوسته کرده بود.
- از متن کتاب -
فروشگاه اینترنتی 30بوک
نوع کالا
کتاب
دسته بندی
موضوع اصلی
موضوع فرعی
نویسنده
نشر
شابک
9789643622619
زبان کتاب
فارسی
قطع کتاب
شومیز
جلد کتاب
رقعی
تعداد صفحه
92 صفحه
نوبت چاپ
2
وزن
150 گرم
سال انتشار
1397
نظرت رو باهامون به اشتراک بذار.
جمله مورد علاقهات از این کتاب رو باهامون به اشتراک بذار.
شاید بپسندید














از این نویسنده














8٬800 تومان
11٬000
%20