محاکمه سقراط

(33)
نویسنده:

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
3484

علاقه مندان به این کتاب
49

می‌خواهند کتاب را بخوانند
2

کسانی که پیشنهاد می کنند
1

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب محاکمه سقراط

انتشارات مرکز منتشر کرد: این محاکمه را ما از شهادت دو مرید هم عصر سقراط می شناسیم: افلاطون و گزنفون، که او هم یک «دفاعیه»ی سقراط نوشته است، و به قدر کفایت متفاوت با نوشته ی افلاطون. این تفاوت بیشتر به دلیل برتری ارزش های ادبی اش است تا ارزش های تاریخی اش. سه گفت و گویی که در اینجا گرد آمده، سه نوشته ای هستند که با فایدون به آخرین روزهای سقراط اختصاص پیدا کرده اند. محاکمه و محکومیتی که در پی آمد و مرگ اش را رقم زد و یک ماه بعد با نوشیدن جام زهر به انجام رسید. سقراط دفاعیه یا آپولوژی را در برابر قاضی هایش بیان می کند. افلاطون با احترام به شکل این سخنرانی و با احترام گذاشتن به محتوای محتمل آن، آن را با نوعی ستایش واقعی نسبت به استادش نوشته است. اوتیفرون کمی بعد از آپولوژی نوشته شد، آن هم با هدف به تصویر درآوردن تقوای واقعی و عمیق سقراط و بیهودگی تهمت هایی که بر ضد او ابراز شده بود، سر آخر، کریتون است که این تصویر فیلسوف را با نشان دادن احترام او به قوانین شهری که خود شاهد به وجود آمدن آن بود- یعنی شهر آتن- کامل می کند. فروشگاه اینترنتی 30بوک

    • نوع کالا
    • دسته بندی
    • موضوع اصلی
    • موضوع فرعی
    • نویسنده
    • مترجم
    • نشر
    • شابک
    • زبان کتاب
    • قطع کتاب
    • جلد کتاب
    • تعداد صفحه
    • وزن
    • نوبت چاپ
    • سال انتشار
    • فارسی
    • رقعی
    • شومیز
    • 122 صفحه
    • 150 گرم
    • 10
    • 1402

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (3)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

  • تصویر کاربر

    • سید مجتبی پژمان
    • 0

    حال وقت آن است که یکدیگر را ترک کنیم. من به سوی مرگ می روم و‌ شما به سوی زندگی. حال کدام یک سهم بهتری می برد هیچ کس نمی داند جز خداوندگار.

  • تصویر کاربر

    • سید مجتبی پژمان
    • 0

    من اگر چیزی نمی دانم ، فکر نمی کنم که می دانم. پس به نظر می رسد از او داناتر هستم یا دست کم این که فکر نمی کنم چیزی را که نمی دانم، می دانم.

  • تصویر کاربر

    • سید مجتبی پژمان
    • 0

    داناترین در میان شما، کسی است که مانند سقراط بداند دانایی اش ارزشی ندارد.

عیدی