تخفیف های شگفت انگیز
مجله 30بوک
نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات نسل نواندیش منتشر کرد:
همه‌چیز از آن روز برفی شروع شد. همان روز برفی كه از شدت سوز سرما تا مغز استخوان آدم یخ می‌زد.
این آخرین مأموریت بود. این جواز فوت را هم كه صادر می‌كردم می‌شد برگردم خانه و یك استكان چای داغ بخورم. حتی می‌توانستم یك غذای گرم مثل سوپ یا خوراك لوبیا بار بگذارم و منتظر بمانم تا لیلا از بیمارستان و از سر كارش برگردد خانه و با لب‌ولوچه‌ی آویزان بنشیند كنار من و معجون انرژی‌بخشی را كه پخته‌ام مزه‌مزه كند.
این عادت من بود، همیشه روزهای سرد و برفی یا آش می‌پختم یا سوپ یا لوبیا… این عادت را از خانم‌جان، مادر خدا بیامرزم به ارث برده بودم. وای كه چقدر هم عادت لذیذی بود به‌خصوص اگر صدای قاشق كسی كه دوستش داری با صدای قاشقت همنوا می‌شد.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
نشر نسل نواندیش
