نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات روزگار منتشر کرد:
هایده زمانی به خانه بازگشته بود كه حدود دو سال از مرگ شهلا میگذشت. عزیزخانم چشم از هایده برنمیداشت. مثل این بود كه خواب میدید. جرات پلك زدن نداشت. میترسید روی برگرداند و هایده از جلوی نظرش محو شود… او در حالی كه همچنان اشكش سرازیر بود گفت:
همیشه میدانستم كه روزی به خانه برمیگردی
هایده دستان او را در میان گرفت و به گرمی فشرد و در حالی كه در چهره پیرزن دقیقتر شده بود گفت:
چقدر دلم برایتان تنگ شده بود. چقدر دلم برای این خانه و این شهر تنگ شده بود.
عزیزخانم در حالی كه قربانصدقه هایده میرفت و سرش را نوازش مینمود با لحنی مادرانه گفت:
این همه سال كجا بودی؟ چرا هیچ خبری از خودت ندادی؟ كجا بودی؟
فروشگاه اینترنتی 30بوک
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.