

انتشارات سبزان منتشر کرد: وقايع نگاران چيني چندان در قيد و بند ذکر حقايق نبودند، بلکه به فراخور ذوق و سليقه خود داستانهاي افسانهاي بر تاريخ اين مملکت افزودهاند. بر اساس داستاني کهن، آدم نخستين پس از هجده هزار سال رنج توانست به گيتي شکل ببخشد. از نفسش ابر و باد، از آوازش تندر، از رگهايش رودخانه، از موهايش سبزه و درخت، از عرقش باران و از حشراتي که بر بدنش نشسته بودند، نوع انسان پديد آمد. اما براساس منابع تاريخي از 3000 سال پيش از ميلاد، خاقانهاي چين به تدريج راه و رسم زندگي را به مردم آموختند. چينيان پيش از آشنايي با تمدن غرب و خاورميانه، مردم آن نواحي را وحشي ميشمردند و خود را قوم برگزيده جهان ميدانستند. با وجود اين همواره درگير هرج و مرج، فقر و جنگهاي بيحاصل بودند. اما در پس اين پرده تاريک، يکي از کهنترين تمدنهاي زنده جهان وجود داشت. سنت شعر چين باستان داراي قدمتي طولاني و فلسفه آن آميخته با خيال ولي ژرف بود. ساخت ظروف چيني آنان استادانه و بينظير، هنرهايشان در اوج سادگي و کمال و معماري بناهايي نظير ديوار بزرگ چين جزوه شاهکارهاي جهان باستان به شمار ميرود. فروشگاه اينترنتي 30بوک
شاید بپسندید














از این نویسنده













