

ذهن روسی در نظام شوروی
انتشارات ماهي منتشر کرد:
روزي پيشخدمتي در کشتي بزرگ استخدام شد. به او گفتند که اگر دريا طوفاني شد، براي اينکه ظرف و ظروف نشکند نبايد صاف راع برود، بلکه بايد زيگزاگ برود؛ با تجربهترها همينکار را ميکنند... هوا خراب شد، اما صداي مهيب شکسته شدن ظرف و ظروف هم به گوش رسيد، چون پيشخدمت با سيني ظرفها زمين خورده بود. گفتند چرا به توصيه عمل نکردي. گفت: «کردم، منتها موقعي که من چپ ميرفتم کشتي راست ميرفت، موقعي که من راست ميرفتم کشتي چپ ميرفت.» مهمترين قلقي هم که هر شهروند شوروي بايد ياد بگيرد اين است که بتواند خيلي دقيق حرکت خود را با حرکت ديالکتيکي حزب تنظيم کند- يعني بايد لمکار طوري دستش بيايد که زود تشخيص بدهد چه لحظهاي چپ ميشود راست، يا راست ميشود چپ...عدهاي از قابلترين، مفيدترين، و در نخستين روزها، وفادارترين و سالمترين هواداران رژيم به علت ندانستن همين فوت و فن به فلاکت افتادند... .
ذهن روسي در نظام شوروي مجموعهاي از مقالات، گزارشها و گفتوگوهايي است که آيزايا برلين دربارهي فرهنگ روسيه در دورهي کمونيسم و پس از آن تهيه کرده است. برلين تا زمان حيات خود اين نوشتهها را منتشر نکرد، تا اينکه شش سال بعد از مرگش هنري هاردي آن را تدوين و منتشر کرد. برلين علاوه بر اينکه دوران کودکياش را در ريگا و پطروگراد گذراند، در دوران جنگ جهاني دوم نيز در 1945 به شوروي سفر کرد و در آنجا با روشنفکران و اديباني همچون آنا آخماتووا و باريس پاسترناک ديدار و گفتوگو کرد. حاصل اين سفر چند تکنگاري دربارهي پاسترناک، آخماتووا و وضع فرهنگ شوروي استالينيستي است که با چند مقاله ديگر در اين کتاب جمعآوري و منتشر شده است.
فروشگاه اينترنتي 30بوک
شاید بپسندید














از این نویسنده














از این مترجم













