چوب خط

چوب خط

(0)
نویسنده:

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
40

علاقه مندان به این کتاب
0

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب چوب خط

«خواب می‌دیدم که یک کشتی به چه بزرگی، وسط دریا. ما توی کشتی بودیم. عمو خدا بیامرز هم بود. مصطفی هم بود. مصطفی ظهر رفته بیرون، هنوز نیامده؟ کشتی چنان تکان‌تکان می‌خورد، انگار می‌خواست برود ته آب... نزدیک بود بند دلم پاره شود. خیلی ترسیده بودم. می‌بینی زن عموت آخر عمری دیوانه شده؟»

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی