موش‌ها و آدم‌ها (جیبی)

(130)

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
11364

علاقه مندان به این کتاب
173

می‌خواهند کتاب را بخوانند
22

کسانی که پیشنهاد می کنند
35

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
1

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب موش‌ها و آدم‌ها

انتشارات ماهی منتشر کرد:
موش‌ها و آدم‌ها فلاکت کارگران را در برابر بی‌رحمی ‌ارباب‌ها نشان می‌دهد. عنوان این کتاب، که اولین‌بار در 1937 منتشر شده است، برگرفته از شعری از رابرت برنز است. جورج و لنی، شخصیت‌های داستان، کارگرانی هستند که مجال ریشه‌گیر شدن در جایی و داشتن خانه و خانواده را نیافته‌اند و به دنبال کار از این مزرعه به آن می‌روند، اما این دو دوست رؤیای گوشه‌ای امن، و آزاد از بکن‌نکن اربابی را در سر می‌پرورانند. لنی، برخلاف جورج، سبک‌مغز است اما نیروی جسمی زیادی دارد که اغلب این نیرو وجهی خطرناک به خود می‌گیرد. همراهی لنی و مراقبت از او هرچند برای جورج بار سنگینی است، اما نمی‌تواند او را به حال رها کند. عاقبت گزند توان جسمانی لنی از اختیار بیرون می‌شود و دست سرنوشت رؤیای مشتاقان را درهم می‌مالد.
جان استاین‌بک، نویسنده‌ی شهیر امریکایی، در سال 1902 در کالیفرنیا به دنیا آمد. او در دانشگاه استانفورد به تحصیل علوم می‌پرداخت، اما در سال 1925 دانشگاه را رها کرد و به نیویورک رفت و در آن‌جا خبرنگاری کرد و دو سال بعد به کالیفرنیا برگشت. استاین‌بک در کالیفرنیا مدتی به عنوان کارگر ساده، متصدی داروخانه، میوه‌چین و... به کار پرداخت و با مشکلات برزگران و کارگران آشنا شد. او مدتی پاسبانی خانه‌ای را پذیرفت و در این زمان وقت کافی برای خواندن و نوشتن پیدا کرد. او در زمانی که جهان به‌سرعت به سوی مدرنیته و صنعتی شدن پیش می‌رفت، بیش از هر چیز در اندیشه‌ی غم و درد و رنج کارگران بود. استاین‌بک نخستین اثرش را با نام جام زرین در سال 1929 نوشت. کتاب موش‌ها و آدم‌ها را در 1937 انتشار داد که شهرتی واقعی و عمیق را برایش به همراه آورد. خوشه‌های خشم، رمان معروف او، در سال 1939 منتشر شد و جایزه پولیتزر را از آن خود کرد. استاین‌بک در 1962 به دریافت جایزه‌ی ادبی نوبل نایل آمد. وی نویسنده‌ای است کناره‌گیر و بی‌اعتنا به شهرت که در سال‌های پایان عمرش اثر جالب‌توجهی خلق نکرد. آثار نخستین وی از ادراکی کامل درباره‌ی زندگی و نظری بلند و وسیع درباره‌ی مسائل انسانی برخوردار است که با روشی تغزلی، حماسی یا طنزآمیز و لحنی واقع‌بینانه بیان شده و در ادبیات معاصر امریکا مقامی عالی به دست آورده است. استاین‌بک در سال 1968 درگذشت.
فروشگاه اینترنتی 30بوک

نقد و بررسی تخصصی نقد و بررسی تخصصی

کتاب موش ها و آدم ها

تصویر جلد کتاب موش ها و آدم ها

در بخشی از کتاب موش ها و آدم ها می‌خوانیم:


جورج نگاه تندی به او انداخت و پرسید: «اون چی بود از جیبت درآوردی؟»
لنی زیرکانه گفت:  «چیزی تو جیبم نیست!»
«می‌دونم، دیگه تو جیبت نیست. تو دستته! چیه تو دستت؟ چی قایم کردی؟»
«هیچی جورج، به خدا هیچی!»
«بدش به من، یالا!»
لنی دست بسته‌اش را از جورج دور برد. «چیزی نیست، یه موشه فقط جورج!»
«یه موش؟ یه موش زنده؟»
«نه جورج، مرده. اما من نکشتمش! به خدا نکشتمش. مرده پیداش کردم.»
جورج گفت: «بدش بیاد!»
«آخ جورج، بذا پیشم باشه!»
«گفتم رد کن بیاد!»
دستِ بسته‌ی لنی به آهستگی اطاعت کرد. جورج موش را از او گرفت و آن را به آن طرف آبگیر، به میان بوته‌ها، پرت کرد. «من نمی‌فهمم یه موش مرده به چه دردت می‌خوره!»
لنی گفت: «تو راه که داشتیم می‌اومدیم با شستم نازش می‌کردم.»


معرفی کتاب موش ها و آدم ها اثر جان اشتاین ‌بک

کتاب موش ها و آدم ها اثر جان اشتاین ‌بک با ترجمۀ سروش حبیبی، روایتگر واقعیات تلخ زندگی پر انزوا و بی‌رحمانه کارگران مهاجر فقیر دوره رکود آمریکا، است. جورج و لنی هر دو قهرمانان داستان هستند و دوستی آنها در دنیای رمان منحصربه‌فرد و تکرارنشدنی است. تقریباً تمام شخصیت‌های داستان به دوستی آنها غبطه می‌خورند و یا حسادت می‌کنند و اظهار می‌کنند که هرگز دوستی‌ای چون دوستی این دو نفر، در بین کارگران مهاجر ندیده‌اند. بزرگ‌ترین چالش جورج و لنی تلاش باری زنده‌ ماندن است. زنده ماندن در فقر و شرایط ظالمانه. 

البته  زنده‌ ماندن برای رسیدن به رویایی مشترک. رؤیای آن‌ها برای این‌که به‌اندازۀ کافی ثبات مالی داشته باشند تا یک زمین مشترک بخرند و صاحب مزرعه خودشان شوند. اما این رؤیای زیبا، به‌خاطر اینکه لنی نمی‌تواند خودش را از دردسر دورنگه دارد و جورج هم نمی‌تواند مدت طولانی از دست لنی عصبانی بماند و یا او را ترک کند، هر لحظه دورتر و غیرقابل‌دسترس‌تر می‌شود. خواننده از همان ابتدای امر متوجه می‌شود دوستی لنی و جورج به سال‌های کودکی بر می‌گردد و آن دو سال‌هاست که با یکدیگر دوست‌اند و رابطه بین آنها بارها و بارها آزموده شده است و آن‌ها از همۀ آن آزمون‌ها جان سالم به در برده‌اند. 

دوستی بین آن‌ها آن‌چنان دیرینه است که می‌توان گفت که مکالماتشان دیگر از روی تشریفات است. یعنی هر دوی آنها می‌دانند که این مکالمه را قبلاً هم داشته‌اند اما بازهم تکرارش می‌کند چون از گفتن و شنیدن آن لذتی عمیق می‌برند. هر بار یکی از آن‌ها به تکرار مکرر یک موضوع خاص می‌پردازد و این تکرار از عمق دوستی‌شان خبر می‌دهد. مثلاً یکی از مهم‌ترین مکالمات بین آنها صبحت درباره مزرعه‌ای است که یک روز خواهند خرید. از باغ سبزیجاتش گرفته تا خرگوش‌هایش. در پس مالکیت مزرعه البته موضوع دیگری نهفته است. این واقعیت که هدف مشترکی بین لنی و جورج وجود دارد نشان از پیوند عمیق میان آن‌ها دارد.  

با پیشروی رمان در می‌یابیم که تقریباً هر کارگری آرزوی داشتن یک زمین را دارد اما آنچه که لنی و جورج را خاص می‌کند این است که می‌خواهند با هم یک زمین داشته باشند. همه این موضوعات دست‌به‌دست هم می‌دهند و پایان این کتاب را دراماتیک‌تر می‌کنند زیرا جورج نه‌تنها لنی، بلکه آرزوی زندگی رؤیایی‌ای که با او می‌پروراند را هم از دست می‌دهد. در خلال رمان در می‌یابیم که آنچه زندگی کارگران در دوره رکود آمریکا را سخت می‌کرد، نه کارفرمایان، بلکه خود کارگران بودند. 

در فضای ترسیده و وهم آلود این کتاب که هر کس از ترس خود به گوشه‌ای خزیده است و تنها لنی و جورج دست در دست یکدیگر پیش می‌روند، همه می‌خواهند این رابطه را به نحوی خراب کنند یا از آن باج بگیرند. همه به یکدیگر بی‌اعتمادند و این بی‌اعتمادی نتیجه‌ای جز اندوه و مرگ ندارد. انتهای رمان تنها لنی نیست که نابود می‌شود. بلکه دوستی منحصربه‌فرد این دو مرد و همچنین رؤیای مزرعه مشرک و ثبات مالی نیز از دست می‌رود. این دوستی آرمانی با انزوا، بی‌اعتمادی و ترس طبقه کارگر است که شکست می‌خورد. 

تنهایی از مهم‌ترین مضامین این کتاب است. بسیاری از شخصیت‌ها اعتراف می‌کنند که از تنهایی رنج می‌برند و به دنبال دوستی می‌گردند که تنهایی‌شان را با او شریک شوند اما همۀ آ‌ن‌ها پیش گوش‌های غریبه درد و دل می‌کنند. این واقعیت از ترس از طردشدن آنها خبر می‌دهد و ناامیدی‌شان را به نمایش می‌گذارند. 

از مهم‌ترین ارزش‌های ادبی این کتاب سبک آن است. موش ها و آدم ها به نحوی نوشته شده است که هم می‌توان آن را رمان در نظر گرفت و هم قابلیت این را دارد که مانند یک نمایشنامه خوانده و اجرا شود. توصیفات و فضاسازی کتاب بسیار سینمایی و قابل‌اجرا است. مثلاً در ابتدای فصل دوم کتاب این عبارت وجود دارد: «آسایشگاه، ساختمانی مکعب مستطیل بود. از داخل، دیوارها سفید و کف اتاق ساده بود.» این توصیف ساده را می‌توان روی صحنه تئاتر یا سینما به‌راحتی اجرا کرد. نویسنده در کتاب موش ها و آدم ها هرگز به شرح افکار و احساسات شخصیت‌هایش نمی‌پردازد.

خلاصه داستان

دو کارگر مهاجر به نام‌های جورج و لنی، در سال 1920 کیلومترها دورتر از مزرعه‌ای در کالیفرنیا به دنبال جایی که قرار است کار کنند می‌گردند. جورج مردی ریز جثه و باهوش زیرک و سروزبان‌دار است و لنی دوست و همدم او، مردی درشت جثه، سبک مغز و بسیار مهربان است. لنی برای محافظت و راهنمایی کاملاً به جورج وابسته است. او علاقه شدیدی دارد که همه چیز را نوازش کند و نمی‌تواند قدرتش را به‌راحتی کنترل کند. قدرت بدنی لنی همیشه توجه کارفرمایان را جلب می‌کند. 

این دو درست مثل یک زنجیر محکم کنار هم قرار گرفته‌اند و جدایی ناپذیرند. آن‌ها در کنار یک محوطه استخر مانند توقف می‌کنند تا هم تشنگی‌شان را رفع کنند و هم شب را در آن‌جا بگذرانند. در حین صحبتشان متوجه می‌شویم آن دو در عین این‌که با یکدیگر بحث و جدل دارند، عمیقاً به یکدیگر وابسته هستند و نمی‌توانند دیگری را ترک کنند اما در مزرعه جدید اتفاق ناگواری رخ می‌دهد که جورج را وادار به گرفتن تصمیم سختی می‌کند. 

در عوض، افکار و احساسات شخصیت‌ها از طریق توصیف رفتار و حالات چهره آنها و از طریق گفتگو منتقل می‌شود. راوی نه اعمال شخصیت‌ها را می‌پذیرد و نه محکوم می‌کند و تنها روایتگر داستان است. اشتاین ‌بک با کنارگذاشتن تفسیرهای متفکرانه دربارۀ وقایع رمان، به خوانندگان این امکان را می‌دهد که خودشان قضاوت کنند که واقعاً چه کسی در نتیجۀ غم‌انگیز رمان مقصر است.

خواندن کتاب موش ها و آدم ها را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

مهم‌ترین نکته درباره این کتاب نگاه اشتاین بک به مسئلۀ نژادپرستی و تبعیض جنسی است و باتوجه ‌به این که این کتاب، کتاب کم حجمی به شمار می‌رود، برای کسانی که می‌خواهند مطالعه را شروع کنند کتاب بسیار مناسبی است. بعد از این کتاب می‌توانید گتسبی بزرگ و کشتن مرغ مقلد را نیز مطالعه کنید.

درباره نویسنده کتاب موش ها و آدم ها

نویسنده موش ها و آدم ها

جان اشتاین‌ بک که در فارسی نامش به صورت جان استاین بک نیز نوشته می‌شود در سال 1902 در سالیناس کالیفرنیا به دنیا آمد، منطقه‌ای که زمینه‌ساز بسیاری از داستان‌های او از جمله موش ها و آدم ها شد. در نوجوانی، تابستان‌هایش را به‌عنوان یک کارگر مزد‌بگیر در مزرعه‌های همسایه کار می‌کرد، همان جا بود که تجربه‌های از روستاهای کالیفرنیا و مردم آنجا کسب کرد که او را عمیقاً تحت‌تأثیر قرارداد. 

در سال 1919 بود که در دانشگاه استنفورد ثبت‌نام کرد بعد از 6 سال تحصیل در آن‌جا، بدون دریافت مدرک آن‌جا را ترک کرد. در طول 5 سال بعد زندگی‌اش، به‌عنوان خبرنگار و سپس به‌عنوان سرایدار برای املاک دریاچه تاهو کار کرد و همان زمان بود که اولین رمان خود را به پایان رساند، داستانی ماجرایی به نام جام زرین، که در سال 1929 منتشر شد. اما موفقیت انتقادی و تجاری از قِبَل آن رمان حاصل نشد. شش سال بعد، زمانی که کتاب تورتیافلت در سال 1935 منتشر شد، اشتاین‌ بک سرانجام توانست به طور کامل از حرفۀ نویسندگی کسب در آمد کند و به آن متکی باشد. 

اشتاین ‌بک در سال 1962 برندۀ نوبل ادبیات شد. معروف‌ترین آثار او به وضعیت اسف‌بار خانه‌به‌دوش‌ها و کارگران سرگردان فقیر کالیفرنیا می‌پردازد. مهم‌ترین رمان او در این زمینه موش ها و آدم ها، تورتیلا فلات، نبرد مشکوک و خوشه‌های خشم است. در موش ها و آدم ها اشتاین‌ بک نشان می‌دهد که چگونه شرایط اقتصادی آن زمان، کارگرانی مانند جورج و لنی را قربانی می‌ساخت و تمام تلاش‌های آن‌ها برای رسیدن به ثروت و سرمایه به دست نیروهای ظالم و قدرتمند خارجی خنثی می‌شد و تراژدی بس غم‌انگیز رقم زد.

درباره مترجم کتاب موش ها و آدم ها

سروش حبیبی، مترجم معاصر و نام‌آشنای ایرانی در سال 1312 در شهر تهران به دنیا آمد. او بسیاری از کتاب‌های زبان‌های فرانسوی، روسی، آلمانی، و انگلیسی را به فارسی ترجمه کرده است. او در دبیرستان فیروز بهرام تحصیل‌کرده و از سال 1329 در مدرسه عالیه پست و تلگراف تحصیل کرد. بعد از آن هم به خدمت وزارت آن در آمد. در سال 1339 به آلمان رفت و ضمن تحصیل در رشته الکترونیک، به یادگیری زبان آلمانی پرداخت. بعد از برگشت به ایران در وزارت پست و تلگراف رئیس دروس دانشکده مخابرات شد و تا 20 سال بعد به این حرفه ادامه داد. او ترجمه را هم‌زمان با همکاری با مجله سخن آغاز کرد. او در سال 1356 به آمریکا رفت و از سال 1358 در فرانسه اقامت گزید.

مترجم موش ها و آدم ها

واکنش‌ها به کتاب موش ها و آدم ها ⁠

منتقدین در آن زمان، آثار او را به‌خاطر سطحی بودن و بیش از حد احساسی بودن نکوهش می‌کردند.

امتیازات

کتاب موش ها و آدم ها از سایت گودریدز امتیاز 3.9 از 5 و از سایت آمازون امتیاز 4.7 از 5 را دریافت کرده است.

میزان فروش کتاب

این رمان تنها در اولین چاپ خود 500000 نسخه فروخت. در سال 1999، آمار فروش کتاب تنها در ایالات متحده 7.5 میلیون نسخه اعلام شد.

تحلیل سی‌بوک از کتاب موش ها و آدم ها

خوانایی کتاب و روان بودن 
این کتاب کلاسیک ممکن است کمی خسته‌کننده به نظر برسد اما در حقیقت اثری ارزشمند در ادبیات کلاسیک به شمار می‌رود و ادای احترام به نویسندگان بزرگ جامعه ادبیات است. 

مدت زمانی که طول می‌کشد بخوانی 
یک خواننده خوش‌خوان با سرعت مطالعه متوسط 250 کلمه در دقیقه چیزی حدود دو ساعت و ده دقیقه طول می‌کشد تا کتاب موش ها و آدم ها را مطالعه کند.
 
کتاب موش ها و آدم ها اثری کلاسیک و بی‌همتا درباره مرگ رؤیا و چهرهٔ ظالمانه اقتصاد خراب است. این رمان زیبا و کلاسیک از ارزشمندترین آثار جهان است.

اگر از خواندن این کتاب لذت بردید، نگاهی به کتاب شازده کوچولو نیز بیاندازید.

- کتاب پسرک، موش کور، روباه و اسب اثر چارلی مکسی نویسنده و تصویرگر بریتانیایی است. این کتاب حول محور دوستی چند شخصیت عجیب می‌چرخد و نویسنده در ماجراهای مشترک و گفت‌وگوهای مهم بین این شخصیت‌ها به شما درس زندگی می‌آموزد و انگیزه می‌دهد تا شجاعانه‌تر زندگی کنید و با خود و اطرافیان‌تان مهربان‌تر باشید.

نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی

نظرات کاربران (16)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

  • تصویر کاربر

    • مهشید میرزائیان
    • پاسخ به نظر

    این داستان توصیفات جذاب و زیبایی از محیط و آدم ها دارد که بسیار برای خواننده لذت بخش خواهد بود

  • تصویر کاربر

    • سعیده فدایی
    • پاسخ به نظر

    جالب و کوتاه با توصیفاته و جزییاته اطراف و محیط....تهش ناراحت کننده اس وای داستانه جذابیه

  • تصویر کاربر

    • ثمین کارگر
    • پاسخ به نظر

    پایان تلخ و عجیب. بابت ترجمه هم خیالتون راحت

  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6

بریده ای از کتاب (3)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

  • تصویر کاربر

    • محمدمهدی صفا
    • 0

    آدمایی که مث ما تو مزرعه کار می کنند، تنها ترین آدمای دنیان. قوم و خویش ندارن. مال هیچ دیاری نیستن. می رن تو مزرعه، یه پولی می سازن، بعد هم می رن تو شهر به بادش می دن. بعدش هم هنوز هیچی نشده دمشونو می زارن رو کولشون و می رن یه مزرعه ی دیگه. هیچ وقت هم هیچ امیدی ندارن

  • تصویر کاربر

    • محمدمهدی صفا
    • 0

    برکه سبز عمیق رود سالیناس هنوز اواخر بعدازظهر را می گذراند. اکنون دیگر خورشید دره را ترک گفته بود تا ستیغ تند کوهستان گابیلان را در پیش گیرد و بالا رود. نوک تپه ها از آفتاب در حال غروب به سرخی می گرایید، اما در کنار برکه میان چنارهای پلیسه دار، سایبانی دل نشین پدید آمده بود.

  • تصویر کاربر

    • آناهیتا افتخاری
    • 1

    آدم اگه کسی رو نداشته باشه دیوونه میشه. فرق نمیکنه طرف آدم کی باشه.هرکی میخواد باشه اما پهلوت باشه

عیدی