

تاریخ بیخردی (از تروا تا ویتنام)
انتشارات کارنامه منتشر کرد:
بيخردي زمان و مکان نميشناسد؛ بيزمان و جهان شمول است- اگرچه عقايد و عادات هرزمان و هرمکان خاص شکلي معين بدان ميدهد؛ ارتباطي به نوع نظام ندارد: هم سلطنت ممکن است موجد آن باشد، هم حکومت يک اقليت قدرتطلب «اليگارشي» ، و هم مردمسالاري (دموکراسي) ويژه ملت يا طبقه به خصوصي هم نيست. طبقه کارگر و حکومتهاي کمونيستي نماينده آن، همانگونه که تاريخ دوران اخير به خوبي نشان داد، در مسند قدرت بخردانهتر يا کارسازتراز طبقه متوسط عمل نکردند...
ممکن است بپرسيد از آنجا که اصرار در کژانديشي يا در بيخردي جز فطرت آدميست، آيا ميتوان از حکومتها انتظار ديگري داشت؟ چيز نگران کننده آن است که بيخردي حکومت اثر بيشتر بر شماري بيشتر ميگذارد تا بيخرديهاي فردي ، از اين رو حکومتها وظيفه سنگينتري دارند که بر طبق عقل و خرد رفتار کنند. اين درست، ولي بشرکه از ديرباز به اين امرآگاه بوده است، پس چرا همنوعان ما احتياط به خرج ندادهاند و حفاظي در برابرآن نيفراشتهاند؟...
در طي دو هزار و پانصد سال گذشته، فيلسوفان سياسي از افلاطون و ارسطو گرفته تا توماس آکويناس و ماکياولي و هابز و لاک و روسو و جفرسن و مديسن و هميلتن و نيچه و مارکس قسمت اعظم انديشه خود را وقف مسائل اخلاق و حاکميت و پيمان اجتماعي و حقوق بشر و فساد قدرت و تعادل بين آزادي و نظم کردهاند. در ميان اينها، سواي ماکياولي، که درباره حکومت بدانگونه که هست ميانديشيد نه آنگونه که بايد باشد- کمتر کسي به بيخردي چندان وقعي نهاده است، در صورتي که بيخردي از ديرباز مشکلي مزمن وهمهگير بوده است...
فروشگاه اينترنتي 30بوک
معرفی کتاب تاریخ بیخردی (از تروا تا ویتنام) اثر باربارا تاکمن
امتیاز در گودریدز: ☆ ☆ ☆ ☆ ☆
امتیاز در آمازون: ☆ ☆ ☆ ☆ ☆
معرفی کتاب تاریخ بیخردی:
واکنشهای جهانی به کتاب تاریخ بیخردی:
«تاکمن در این کتاب به تفسیر تاریخ پرداخته تا یک ایده واحد را از طریق مجموعهای از مثالها ردیابی کند و به نقاط ضعفی ساختاریافته برسد و پس از خواندن این کتاب میفهمید چقدر این نقاط ضعف آشکار هستند. تاکمن مفهوم بیخردی را در مورد «اشتباهات تاریخی»ای با ویژگیهای مشترک خاص به کار میبرد. از نظر تاکمن تنها راه برای توجیه چنین سیاستهای خودویرانگری این است که آنها را حماقت و بیخردی بدانیم. اما آنطور که بهنظر میرسد براساس مطالعات تاکمن، اعمال آنها فراتر از آن بوده که توضیحی عقلانی داشته باشد.» - کایرکاس ریویوز
چرا باید کتاب تاریخ بیخردی را بخوانیم؟
جملات درخشانی از کتاب تاریخ بیخردی:
«فرانسویان تحت فرمان پادشاه جدید خود، لوئی دوازدهم، در 1499 باز به ایتالیا برگشتند. این بار مدعی بودند که تاج و تخت میلان از طریق سلسلهٔ اورلئان به او میرسد. روحانی دیگری ـ اسقف اعظم روئان ـ مشاور پادشاه و محرک این تلاش بود. انگیزهٔ این شخص نیز جاهطلبی و داعیهٔ پاپ شدن بود. گمان میبرد تسلطِ فرانسه بر میلان قدم بزرگی در این راه خواهد بود. نقش آلکساندر در تهاجم تازه متأثر از تجربهٔ دفعهٔ پیش و بدون شک یکسره مبتنی بر خودپسندی و بیاعتنایی به اصول بود. همسر لوئی، ژان خواهر شارل هشتم، زن افلیج و مفلوکی بود. لوئی از پاپ درخواست ابطال ازدواج خود را کرد تا با بیوهٔ بسیار دلربای شار هشتم، موسوم به آن دو بر تانی، عروسی کند و دوکنشین آن مخدره را مآلاً به قلمرو شاهیِ فرانسه بپیوندد. درخواست لوئی برای ابطال ازدواج مورد مخالفت شدید اُلیور مایار کشیش شافیِ شاه فقید بود. مردم فرانسه نیز همه در حق شهبانوی رهاشده دلسوزی میکردند، اما آلکساندر به افکار عمومی توجهی نداشت. پاپ در اندیشهٔ طلا برای خزانهٔ خود و نیز پیشرفت پسرش چزاره بود که پس از کنارهگیری از خدمت کلیسا آرزوی وصلت با دختر آلفونسو پادشاه ناپل را در دل میپروراند و دختر تحت قیمومت و ساکن دربار فرانسه بود. استعفای بیسابقهٔ چزاره از سلک کاردینالها دشمنی بسیاری از آنها را برانگیخت، و آه از نهاد وقایعنگاری ونیزی برآورد که زمامداری پاپهای رنسانس را چنین خلاصه کرده است: «بدین قرار در کلیسای خدا همه چیز اینک وارونه است.»»
«عملیات مخفیانهٔ نیکسن همچنان پنهان ماند، ولی در آوریل 1970 وقتی نیروهای زمینی امریکا همراه با ارتش ویتنام جنوبی به کامبوج حمله بردند غوغا به پا شد. توسعهٔ جنگ به کشوری دیگر، کشوری اسماً بیطرف، آن هم در هنگامی که فریادِ امریکاییان برای کاهش مخاصمات و نه گسترش آن به هوا بود، تحریکآمیزترین عملِ ممکن در شرایط موجود به شمار میرفت و دستکمی از کار رَجُبْعام و احضار ناظر اعمالِ شاقه برای سرکوب اسرائیلیها نداشت. این عملی بود که بیچون و چرا عاملش را به زحمت میانداخت و از قماش آن بیخردیهایی بود که گویی حکومتها به دستِ تقدیری شیطانی بیاختیار به سویش کشیده میشوند که خدایان را بخندانند. دلایل نظامی این حمله مستحکم مینمود: یک منظور نهایی جلوگیری از حملهٔ مورد انتظار ویتنام شمالی بود که ظاهراً میخواست بر کامبوج تسلط یابد و به هنگامِ خروج امریکا در موضعی واقعاً خطرناک برای ویتنام جنوبی قرار گیرد؛ منظور دیگر فرصت دادن به ویتنامی شدنِ جنگ بود؛ منظور سوم قطع خط تدارکاتی مهمی از بندر سیهانوکویل در کامبوج بود؛ و منظور نهایی کمکرسانی به رژیم دوستانهتری در پنوم پن که شاهزاده سیهانوکِ دستچپی را تازه از کار برکنار کرده بود. با همهٔ اینها، اگر به سود نیکسن و امریکا بود که جنک پایان پذیرد، فرزانگی در حکومت میتوانست دلایلی به همین استواری در رد این عملیات هم بیاورد.»
در کتاب تاریخ بیخردی چه میخوانیم؟
فهرست مطالب کتاب تاریخ بیخردی
فصل دوم: نمونهٔ آغازین: اسب چوبین تروا
فصل سوم: پاپهای رنسانس و جدا شدن پروتستانها: 1470ـ1530
قتل در کلیسا، سیکستوس چهارم، 1417ـ1484
میزبان کفار، اینوکِنتیوس هشتم، 1484ـ1492
تباهی و فساد، آلکساندر ششم، 1492ـ1503
پاپ جنگوجو، یولیوس دوم، 1503ـ1513
جدایی پروتستانها، لئوی دهم، 1513ـ1521
تاراج رُم، کلمنس هفتم، 1523ـ1534
فصل چهارم: بریتانیا امریکا را از دست میدهد
کی داخل گود است کی خارج گود: 1763ـ1765
«پافشاری بر حقی که میدانید نمیتوانید اِعمال کنید»: 1765
بیخردی اوج میگیرد: 1766ـ1772
«رَحُبْعام یادتان نرود!»: 1772ـ1775
«... بیماری، هذیان»: 1775ـ1783
فصل پنجم: امریکا در ویتنام به خود خیانت میکند
شالوده: 1945ـ1946
خواب خرگوشی: 1946ـ1954
ایجاد دستنشانده: 1954ـ1960
«وصلت با شکست»: 1960ـ1963
خروج: 1969ـ1973
فرجام سخن
«فانوسِ عقبِ کشتی»
اگر از خواندن کتاب تاریخ بیخردی لذت بردید، از مطالعۀ کتابهای زیر نیز لذت خواهید برد:
• کتاب برج فرازان اثر دیگری از باربارا تاکمن مورخ آمریکایی است. تاکمن در این کتاب به واکاوی اجتماعی ریشههای جنگ جهانی اول پرداخته است. او در این کتاب به جای تحقیق در ساختار دولتها، به پژوهشی بنیادی در اوضاع مردم درگیر با جنگ میپردازد و وقایع کشورهای اروپایی و آمریکا در سالهای 1890 تا 1914 را از نظر میگذراند و چهرهٔ جهان پیش از جنگ جهانی اول را به تصویر میکشد.
دربارۀ باربارا تاکمن: محقق و نویسندهٔ آمریکایی

آثار باربارا تاکمن:




شاید بپسندید














از این نویسنده














از این مترجم













