

حکایتهای فلسفی برای با هم بودن
نويسنده در جلد اول اين کتاب شصت حکايت و داستان کوتاه از شرق و غرب را براي نوجوانان روايت کرده بود . او که خود روزگاري معلم مدرسه بوده است ميکوشد به کمک اين حکايتها خوانندة خود را با انديشهها و پرسشهاي اساسي فلسفه آشنا سازد . خطاي بزرگي است که اگر فلسفه را براي بچهها غيرقابل فهم بدانيم و از آن تصويري هولناک براي آنها بسازيم . کتاب دوم از اين مجموعه بر موضوع « زندگي با همديگر » تأکيد ميکند که به نظر ميرسد امروزه ما از اين بابت بسيار آسيبپذيريم . ما نميتوانيم فرزندانمان را بدون سلاح فکري در برابر طمع کساني بگذاريم که ميخواهند از آنها تنها مصرفکنندههاي منقطع از مغز بسازند . همچنين نميتوانيم آنها را به کساني واگذاريم که به آنها به چشم سربازهاي آتي جنگهاي فکري خود مينگرند . بايد به آنها کمک کنيم که با هم فکر کنند ، آنها را در مورد همگاني بودن مشکلات انساني قانع کنيم و بدانيم که همگي ما در يک قايق نشستهايم.
از این نویسنده














از این مترجم













