

خدای دوزخ
انتشارات بيدگل منتشر کرد: «قطاري که حرفش بود، به حرکت در اومده، ديگه وقت فکر کردن نيست...خب ديگه لازم نيست اينقدر خودت رو حيرت زده نشون بدي، اِما جان، چه انتظاري داشتي؟ لابد فکر ميکردي پسِ پشتِ دموکراسي، قراره يه عمر سواري مجاني نصيبت بشه، هان؟ راستي؟ اين فکر رو ميکردي؟ اصلا چه کاري کردهاي که مستحقِ چنين آزادي بيحد و حصري باشي؟ هيچ مسئوليت سرت نميشه! اينجا، توي اين گوشهي بيآب و علف ويسکانسين، نشستي، با اين لندهوري که اسمش رو گذاشتي شوهر، شيرهي زمين رو ميکشي بيرون. دير يا زود، بهاش رو بايد بپردازي، جانم! پس چي؟...» متني که خوانديد مربوط به نمايشنامه خداي دوزخ اثر سم شپارد است که اين اثر توسط نشر بيدگل که پيش از اين هم مجموعهي از نمايشنامههايي همچون در انتظار گودو، اثر پرتوهاي گاما بر روي گلهاي هميشه بهار ساكنين كره ماه و... را روانه بازار کرده بود، منتشر شده و همچنين ترجمه اين اثر بر عهده وارزيک درساهاکيان ميباشد. فروشگاه اينترنتي 30بوک

شاید بپسندید














از این نویسنده














از این مترجم













