پاس عطش

(0)
نویسنده:

225,000ریال

202,500 ریال

دفعات مشاهده کتاب
143

علاقه مندان به این کتاب
0

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب پاس عطش

زایر مختار به میدان برگشت، پیرمردها بلند شدند. محسین لبه‌های كرد كش را كشید روی سینه، قدم بلندی برداشت انگار كار مهمی دارد گفت : یالا، یا خدا ، الله كرم گفت اووف! همی فقط منتظر تو بود كه بگی . اگر تو گفتی همین حالا می‌باره. علی‌یار گفت: تو یعنی نمی‌تری دهن میراث گشته‌ات 1 دقیقه ببندی؟ محسین گفت : راست می‌گه خوب ده كمی خودت بگیر ببینم چطور می‌شه.؟

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی