خودت را محاکمه کن. اینکار مشکل تر هم هست محاکمه کردن خود از محاکمه کردن دیگران خیلی مشکل تر است. اگر توانستی در مورد خودت قضاوت درستی بکنی معلوم می شود یک فرزانه تمام عیاری.
نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات نگاه منتشر کرد:
سال 1935، هواپیمای سنت اگزوپری، که برای شکستن رکورد پرواز بین پاریس و سایگون تلاش میکرد، در صحرای بزرگ آفریقا دچار نقص فنی شد و به ناچار در همانجا فرودآمد.
همین سانحه دستمایه الهام شازده کوچولو شد که در آن شخصیت قهرمان داستان، خلبانی بینام، پس از فرود در بیابان با پسر کوچکی آشنا میشود. پسرک به خلبان میگوید که از اخترکی دوردست میآید و آنقدر آنجا زندگی کرده که روزی تصمیم میگیرد برای اکتشاف اخترکهای دیگر خانه را ترک کند. او همچنین برای خلبان از گل سرخ محبوبش میگوید که دل در گرو عشق او دارد، از دیگر اخترکها تعریف میکند و از روباهی که او را این جا، روی زمین، ملاقات کرده است. خلبان و شازده چاهی را مییابند که آنها را از تشنگی نجات میدهد اما در نهایت شازده کوچولو خلبان را در جریان تصمیم خود قرار میدهد و میگوید تصمیم گرفته به اخترک خانهاش بازگردد.
این اثر از معروفترین داستانهای کودکان و سومین داستان پرفروش قرن بیستم در جهان و همچنین یکی از پرفروش ترین کتاب های تمام دوران ها است. در این داستان اگزوپهری به شیوهای سورئالیستی به بیان فلسفه خود از دوست داشتن و عشق و هستی میپردازد. او طی این داستان از دیدگاه یک کودک که از سیارکی به نام ب612 آمده، پرسشگر سوالات بسیاری از آدمها وکارهای آنها است. این اثر به بیش از 150 زبان مختلف ترجمه شده و مجموع فروش آن به زبانهای مختلف از دویست میلیون نسخه گذشتهاست.
فروشگاه اینترنتی 30 بوک
شازده کوچولو از معروفترین و محبوبترین آثار ترجمه شدۀ ایرانی است و هر ایرانی حداقل یکبار آن را خوانده. در این مقاله تلاش بر آن بوده که شما را بیشتر با حال و هوای شخصی نویسنده و اثرات زندگی شخصی او بر روی آثارش آشنا کنیم تا دریابید که یکبار خواندن شازده کوچولو اصلاً کافی نیست و هرکسی باید در برهههای مختلف زندگی، شازده کوچولوی درونش را بارهاوبارها ملاقات کند.
کتاب شازده کوچولو بسیار ساده و دلنشین است و برای هر مخاطبی با هر سنی مناسب است. این کتاب تصاویر نهچندان زیبایی از بزرگسالانی که به طرز اندوهبار و ناامیدکنندهای کوتهفکرند ترسیم میکند. در مقابل بزرگسالان، کودکان از طریق نگرش و تفکری باز و تمایل تمامناشدنی برای کشف دنیای درون و بیرون، به خرد میرسند. اصلیترین مضمون کتاب شازده کوچولو را روباه میگوید: «جز با چشم دل هیچی را چنان که باید نمیشود دید.»
راوی خود را اینگونه معرفی میکند. کودکی که آموخته است بزرگسالان، فاقد درک و تخیل کافیاند. او اکنون خلبانی است که از قضای روزگار هواپیمایش در بیابانی دورافتاده سقوط کرده است. سپس او وسط بیابان با پسرک موطلایی روبهرو میشود که از او نقاشی یک بره میخواهد. راوی با اینکه نقاشی کشیدن را فراموش کرده اما بهخاطر او دوباره دست به قلم میشود و نقاشی میکشد. راوی بهمرور متوجه میشود که پسرک، از سیاره بسیار کوچکی میآید. به عقیدۀ راوی، نام سیارک شازده کوچولو ب -۶۱۲ است.
طی چند روز همنشینی، شازده کوچولو داستان زندگی خود را برای راوی تعریف میکند. شازده کوچولو در اخترک کوچکش که بزرگتر از یک خانه نیست، وقتش را صرف بیرون کشیدن نهالهای بائوباب میکند تا مبادا بیش از حد رشد کنند و سیاره کوچکش را در بر بگیرند. یک روز، گل سرخی با خلقوخوی انسانی، روی این سیاره رشد میکند. شازده کوچولو با تمام وجود او را دوست دارد. اما گل سرخ، دچار خودبزرگبینی است و خواستههایش برای شازده کوچولو بیش از حد سنگین میشوند. در نتیجه شاهزاده کوچولو بهقصد گشتن تمام دنیا او را ترک میکند.
خطرات کوتهفکری
این کتاب در جایجای خودش، جهل و نادانی آمیخته با دیدگاه ناقص و کوتهفکری را افشا میکند. مثلاً در فصل چهارم، زمانی که ستارهشناس تُرک برای اولینبار کشف سیارک ب -۶۱۲ را اعلام میکند، به دلیل پوشیدن البسۀ سنتی ترکیه نادیده گرفته میشود. سالها بعد، او با پوشیدن لباسهای اروپایی دوباره کشفش را اعلام میکند و این بار تحسین میشود. یا زمانی که گل سه گلبرگ که تمام عمر خود را در صحرا گذرانده است، بهاشتباه بیان میکند که بر روی زمین تعداد بسیار کمی از انسانها زندگی میکنند و آنها مردمی بیریشه و درحال حرکت هستند بسیار کوتهفکر است. حتی قهرمانان کتاب شازده کوچولو نیز لحظات کوتهفکرانۀ خود را دارند.
در فصل هفدهم، راوی اعتراف میکند که توصیف قبلی او از زمین بیش از حد حول محور انسانهاست و در فصل نوزدهم، شازده کوچولو پژواک صدای خود را با صدای انسان اشتباه میگیرد و بهاشتباه انسانها را به بیش از حد تکراری بودن متهم میکند. داستان استدلال میکند که چنین قضاوتهای سریعی عامل ایجاد کلیشهها و پیشداوریهای خطرناک میشود و همچنین از پرسشگری مدام و ذهن باز که برای یک زندگی خوب و خوشبخت مهم است جلوگیری میکند.
کتاب شازده کوچولو در بیشتر موارد، کوتهفکری را بهعنوان یک ویژگی بزرگسالانه توصیف میکند. در همان فصل اول، راوی تضاد شدیدی را بین نحوۀ نگاه بزرگسالان و کودکان به جهان ترسیم میکند. او بزرگسالان را افرادی بی تخیل، کسلکننده، سطحی وکسانی که فقط نوک دماغشان را میبینند اما مطمئناند راهحل نوک دماغیشان بهترین راه است، توصیف میکند. از سوی دیگر، او کودکان را افرادی تخیلی، باز و آگاه و حساس به رمز و راز و زیبایی جهان به تصویر میکشد. شخص شازده کوچولو، نمایانگر ذهن باز کودکان است. او کودک بیقراری است که بیصبرانه سؤال میپرسد و مشتاق است با اسرار نامرئی و مخفی جهان دستوپنجه نرم کند.
این رمان نشان میدهد که چنین کنجکاویای کلید درک و شادی است. بااینوجود، کتاب شازده کوچولو نشان میدهد که سن، عامل اصلی جدایی کودکان و بزرگسالان نیست. مثلاً خود راوی آنقدر پیر شده که نقاشی کردن را فراموش کرده، اما هنوز آنقدر کودک است که شازده کوچولوی جوان و خارجی را درک میکند و با هم دوست میشوند.
یکی از مضامین اصلی داستان این است که درک درست جهان، بدون تجربۀ دنیای واقعی امکانپذیر نیست. گرچه که این پند هرگز بهصراحت بیان نمیشود، اما سنت اگزوپری بهصورت ضمنی به ما میآموزد که خودمان باید برای آموختن تجربیات او آستین بالا بزنیم و دست به عمل شویم.
روشنگری از طریق اکتشاف
اگزوپری بهخاطر هوانورد بودن، سفرهای بسیار رفته است. بیشتر تجربیات سفر و خلبانی او از زبان راوی بیان شدهاند. جیمز هیگمز، منتقد کتاب، اشاره میکند: هر یک از شخصیتهای رمان نیز تشنۀ ماجراجویی (کاوش در جهان بیرون) و ژرفاندیشی (کاوش در درون خود) هستند. روایِ بی دوست، از طریق مواجه با شاهزادۀ گمشده در صحرایی دورافتاده به درک تازهای از جهان دست مییابد.
اما سنت اگزوپری بهواسطۀ داستان سفرهای شازده کوچولو اثبات میکند که رشد معنوی باید همراه کنکاش فعالانه باشد.
راوی و شازده ممکن است در بیابان گیر افتاده باشند، اما هر دو کاوشگرانی هستند که قصد سفر به جهان اطراف خود را دارند. آن دو از طریق ترکیبی از خودکاوی احساسی و جهان کاوی به درک واضحتری از طبیعت خود و جایگاهشان در جهان میرسند.
چند واقعیت درمورد شازده کوچولو هست که به ارزش آن میافزاید:
«همه بزرگترها زمانی کودک بودند ... اما فقط تعداد کمی از آنها آن را به یاد میآورند.» -آنتوان دو سنت اگزوپری، شازده کوچولو
کتاب شازده کوچولو به ما یادآوری میکند که ما هم روزی کودک بودهایم. برای برخی افراد حتی زمان زیادی از دوران خوش کودکی نگذشته است. تمام پیامهای داستان بهشدت عمیق و عاری از کلیشههای جنسیتی هستند. شازده کوچولو نه نژادپرست است نه جنسیت گرا. او وقت و انرژیاش را برای قضاوت کردن دیگران تلف نمیکند و قلبش سرشار از عشق، شادی و درخشش است.
روابط به ما مسئولیتپذیری میآموزد
شازده کوچولو میآموزد که مسئولیتی که روابط با دیگران میطلبد، منجر به درک بیشتر مسئولیتهای فردی ما در قبال دیگران میشود. داستان شازده و گل سرخش تمثیلی عبرتآموز دربارۀ ماهیت عشق واقعی است. گل سرخ دلیل تَرک و شوق بازگشت شاهزاده کوچولو به سیارهاش است. او در همۀ گفتگوهای بین شازده و راوی نفوذ میکند. منبع عشق شاهزاده به گلش، مسئولیتی است که نسبت به او دارد.
وقتی روباه درخواست میکند که رام شود، به شازده توضیح میدهد که سرمایهگذاری روی دیگران و هر چیزی که مرتبط با اوست، او را خاصتر میکند. شازده کوچولو نشان میدهد که آنچه یک نفر به دیگری میبخشد مهمتر از آن چیزی است که در ازای آن باز پس میگیرد.
نمادهای تداعیکنندۀ جنگ و تبعید
گرچه درک آنچه هنگام نوشتن در ذهن نویسنده گذشته غیرممکن است، اما چندین جنبه از آن را میتوان بهعنوان تفسیری بر دورۀ دردناک جنگ جهانی دوم خواند. مهمترین نکته در این باب درختان بائوباب هستند. شازده کوچولو مدام نگران کندن نهالهای بائوبوب است و این نگرانی و هشدار او را میتوان نمادی از لحظاتی دانست که به چیزهای خطرناک کوچک در زندگی نگاه دقیق نداریم و بعدها این بیتوجهی موجب دردسر ما میشود.
اگزوپری در فصل چهارم، زمانی که ستارهشناس ترک بهخاطر لباسهای قومیاش کنار گذاشته میشود، به مشکلات و تعصبات ناشی از تبعیضنژادی میپردازد.
برخلاف بیشتر بزرگسالان، شازده کوچولو میداند که به دنبال چه چیزی است و دقیقاً چه مقدار از آن نیاز دارد. راوی ارزش زیادی برای دیدگاه کودکانۀ شازده کوچولو قائل است، حتی با وجود اینکه هرازگاهی یکباره او به طرز فکر بزرگسالانه رو میآورد. در نتیجه در پایان، کتاب شازده کوچولو اثبات میکند که دیدگاه روشن کودکان، محدود به سن نیست. زیرا راوی بهخاطر همنشینی با شازده، توانسته است بخشی از اشتیاق دوران کودکی خود را به دست آورد.
شازده کوچولو
یکی از دو شخصیت اصلی داستان شازده کوچولو است. شازده کوچولو مسافری پاک و بیگناه از فضا که سیاره و گل سرخش را ترک کرده و به دور دنیا سفر میکند. قبل از اینکه شازده کوچولو روی زمین فرود بیاید سنت اگزوپری شخصیت کودکانۀ شازده کوچولو را طی سفرش از یک سیاره به سیارۀ دیگر با شخصیت بزرگسالان مختلف مقایسه میکند. در هر سیاره شازده کوچولو با یک بزرگسال متفاوت روبهرو میشود و بیهودگیها و ضعفهای شخصیتشان را آشکار میکند. او که اغلب از رفتار بزرگترها گیج میشود نماد امید، عشق، معصومیت و بینش سادۀ دوران کودکی است که در وجود همۀ ما نهفته است. با اینکه شازده کوچولو اجتماعی است و در سفر با تعدادی شخصیت روبهرو میشود اما هرگز از عشق ورزیدن به گل سرخ سیارۀ خودش دست نمیکشد.
راوی
خلبانی تنها که بعد از سقوط و موقع سرگردانی در بیابان با شازده کوچولو دوست میشود. آنها هشت روز را با هم در صحرا میگذرانند تا اینکه شازده کوچولو به سیارۀ خودش باز میگردد. گرچه راوی قبلا از نقاشیهایش دلسرد شده چون بزرگسالان نمیتوانستند نقاشیهایش را بفهمند، حالا داستان خودش را به تصویر کشیده و چندین نقاشی برای شازده کوچولو میکشد. راوی یک بزرگسال است، اما نگاهش به جهان بیشتر شبیه نگاه یک کودک است تا یک بزرگسال. پس از رفتن شازده کوچولو، راوی هم احساس سرزندگی میکند و هم بسیار غمگین میشود.
گل سرخ
با اینکه گل سرخ تنها در چند فصل ظاهر میشود اما نقشی مهم در کل رمان ایفا میکند چون ماهیت ملودراماتیک و غرورآمیز او چیزیست که باعث میشود شازده کوچولو سیارهاش را ترک کند. این گل، عشوهگر است و در ابراز عشقش به شازده کوچولو مشکل دارد و در نتیجه او را از خود میراند. در عین حال بیهوده و سادهلوحانه خیلی دیر شازده کوچولو را از عشقش باخبر میسازد تا او را متقاعد کند در خانه بماند و سفر نکند. در طول داستان افکار و قلب شازده کوچولو دائما مشغول این گل سرخ است. همچنین خاطرۀ شازده کوچولو از گل سره خود چیزی است که باعث میشود شازده کوچولو به سیارهاش برگردد.
روباه
روباه کاملاً ناگهانی و غیرقابل توضیح ظاهر میشود، موقعی که شازده بعد از دیدن باغ گل رز با این تفکر که گل رز او هم یک گل رز عادی است، در حال تاسف خوردن است. روباه بلافاصله از درِ دوستی با شازده کوچولو وارد میشود و ظاهراً هدفش تنها آموزش دادن به شازده کوچولو است. اما وقتی به شازده کوچولو التماس میکند که او را اهلی کند به نظر میرسد روباه هم شاگرد شازده کوچولو و هم مربی اوست. روباه در درسهایش در مورد اهلی کردن، اهمیت مراسم و تشریفات را مطرح میکند و با این کار نشان میدهد چنین ابزارهایی حتی در خارج از دنیای سختگیرانۀ بزرگسالان نیز مهم هستند. در آخرین رویارویی با شازده کوچولو، روباه اطمینان حاصل میکند که شازده کوچولو درک کند چرا گل سرخ به شخصه برای شازده کوچولو مهم است و با این کار عزیمت او را تسهیل میکند. این برخورد یک نوع دوستی ایدهآل است چون گرچه رفتن شازده کوچولو باعث ناراحتی شدید روباه میشود اما روباه به هیچوجه رفتاری خودخواهانه ندارد و شازده کوچولو را تشویق میکند تا عملی را که به نفع خودش است انجام دهد.
«روباه گفت: خدانگهدار! ... و اما رازی که گفتم خیلی ساده است: جز با چشم دل هیچی را چنان که باید نمیشود دید. نهاد و گوهر را چشم سر نمیبیند»
چه کسی میتواند خردمندانهترین نصیحت کتاب شازده کوچولو را فراموش کند؟
«تو تا زندهای نسبت به آنی که اهلی کردهای مسئولی، تو مسئول گلتی.»
شازده کوچولو میپرسد: «اهلی کردن یعنی چه؟»
«چیزیست که پاک فراموش شده. معنیش ایجاد علاقه کردن است.»
این کتاب برای هر سن و سالی مناسب است. پیشنهاد میکنیم این کتاب را سه مرتبه در زندگی بخوانید: یکبار در کودکی، بار دیگر در جوانی و سپس در سالمندی. اما هر زمان که این کتاب را بخوانید خوب است. زیرا شازده کوچولو مستقیم با کودک درونتان تماس میگیرد و او را بیدار میکند.
آنتوان دوسنت اگزوپری، نویسنده، شاعر، نجیبزاده، روزنامهنگار و هوانورد پیشگام فرانسوی بود که آثارش، گواه منحصربهفرد بودن اوست. اگزوپری بیشتر از آن که نویسنده باشد، خلبان و هوانورد بود و هرگز به استعداد نویسندگیاش آنقدر که برای خلبانی و هوانوردی ارزش قائل بود، اهمیت نداد. او برندۀ چندین جایزۀ ادبی فرانسه و همچنین جایزۀ کتاب ملی ایالات متحده شد. او را بیشتر بهخاطر کتاب شازده کوچولو و نوشتههای غناییاش مانند پرواز شبانه و زمین انسانها بهخاطر میآورند.
پیشینۀ نویسنده چیزی است که من همیشه آن را بسیار مهم میدانم. چراکه تجربیات نویسنده است که به آثار او عمق میبخشد. شناخت این تجربیات به ما کمک میکند دریابیم که چرا نویسنده دربارۀ این موضوع خاص نوشته است، چرا او چنین نظری دارد و... . همچنین میتواند به درک عمیق آثار آنها کمک کند.
زندگی شخصی اگزوپری سرشار از مشکلات کوچک و بزرگ بود. او در هفده سالگی سوگوار برادر جوانترش شد. اگزوپری شاهد مرگ برادرش فرانسوا بود. لحظۀ مرگ برادر او بعدها الهامبخش پایان دراماتیک شازده کوچولو شد. او بعداً نقل کرد: «فرانسوا ... برای یک لحظه بیحرکت ماند. فریاد نکشید. به آرامی افتاد. به مانند نهال جوانی که میافتد.»
او در دسامبر ۱۹۳۵ به همراه مکانیک ناوبرش، آندره پروو، در یک مسابقۀ شکستن رکورد شرکت کردند. اما هواپیمای آنها در صحرای لیبی سقوط کرد. هر دوی آنها به طرز معجزه آسایی از سقوط نجات پیدا کردند. آن دو، فقط به اندازۀ یک روز مایعات همراه خودشان داشتند اما چهار روز با سراب، تشنگی و گرسنگی دستوپنجه نرم کردند تا اینکه بالاخره یکی از محلیهای آن منطقه که درحال عبور از صحرا بود آنها را پیدا کرد. تجربۀ نزدیک به مرگ اگزوپری بر کتاب زمین انسانها تأثیر بهسزایی گذاشته است.
کتاب شازده کوچولو نیز که با سرگردان شدن یک خلبان در بیابان آغاز میشود، تا حدودی اشاره به این تجربه دارد. قبل از جنگ او بهعنوان یک هوانورد در فرانسه مشهور بود. آثار ادبی او حتی پس از مرگ توجه زیادی را به خود جلب کرد. به حدی که موجب شد به مقام قهرمان ملی فرانسه برسد. سنت اگزوپری زمان کمی برای لذت بردن از موفقیت خود داشت. زمانی که کتاب او منتشر شد، او به نیروی هوایی آزاد فرانسه پیوسته بود و در ژانویه ۱۹۴۴ هنگام پرواز در یک ماموریت شناسایی ناپدید شد و طبق گزارشات، هواپیمای او سرنگون شد.
کتاب شازده کوچولو دومین کتاب پر ترجمۀ جهان بعد از انجیل و محبوبترین کتاب فرانسوی است. در نتیجه تأثیر بینالمللی شازده کوچولو غیرقابلانکار است. اگزوپری بیشتر شهرت خود را مدیون ترجمۀ بینالمللی کتاب شازده کوچولو است. یک ترجمۀ خوب میتواند ویژگیهای ناملموسی مانند لحن و احساسات را هم منتقل کند.
هنر ترجمه، چیزی فراتر از جایگذاری کلمات از زبانی به زبان دیگر است. گهگاه در هر زبان، کلماتی هستند که نمیتوان برابر دقیقی در دیگر زبانها برای آنها جست و چند کلمه تفاوت جزئی، میتواند معنای یک عبارت را کیلومترها جابهجا کند. هر ترجمه از عبارات منحصربهفردی بهره میبرد که آن را به نوبۀ خود استثنایی میکند.
مثلاً زمانی که روباه از شازده کوچولو میخواهد که او را رام کند، در نسخۀ فرانسوی از فعل apprivoiser استفاده میکند. این کلمۀ زیبای فرانسوی به فرایند ایجاد رابطهای آرام و ملایم اشاره دارد و معنای این لغت چیزی فراتر از اهلی کردن است. لغات اهلی کردن یا دستآموز کردن در فارسی بار معنایی خاصی را به دوش میکشند. این کلمات معمولاً برای آنچه که انسان صاحب آن است به کار میروند حالآنکه ما صاحب دوستان خود نبوده و نیستیم و قطعاً منظور اگزوپری از اهلی کردن تصاحب کردن نبوده. اهلی کردن در قلب خود معنای صمیمیت و اعتماد را به دوش میکشد و نزدیکی بالایی با فعل خوش آوای فرانسوی دارد.
روباه گفت: چیزیست که پاک فراموش شده. معنیش ایجاد علاقه کردن است.
نسخههای فرانسوی و انگلیسی این رمان در آوریل ۱۹۴۳ منتشر شد اما کتاب شازده کوچولو تا ۱۹۴۶ در فرانسه بهصورت عمومی پخش نشد. چراکه منتقدان مطمئن نبودند که باید چه برداشتی از این اثر داشته باشند. آنها نمیدانستند مخاطب این اثر بزرگسالاناند یا کودکان. نویسندۀ بریتانیایی،ف پی. ال. تراورس، توضیح داده است که کتاب شازده کوچولو عناصر پایۀ تشکیلدهندۀ کتابهای کودکانه را داراست. زیرا: «در ذاتش صادق است، هیچ توجیه و تفسیری ارائه نمیکند و اخلاقمدار است». بااینوجود، این رمان در نهایت به یک اثر کلاسیک محبوب تبدیل شد و داستان خاطره برانگیز آن در قلب همۀ سنین ماندگار شد.
کتاب شازده کوچولو از سایت گودریدز امتیاز 4.31 از 5 و از سایت آمازون امتیاز 4.8 از 5 را به دست آورده است.
کتاب شازده کوچولو برندۀ جوایز ادبی معتبر فرانسه و همچنین برندۀ جایزۀ کتاب ملی آمریکا گردیده است.
کتاب شازده کوچولو حدود 140 میلیون نسخه در سرتاسر جهان فروخته است.
نکتۀ قابل تحسین کتاب شازده کوچولو، سادگی و سهلالوصول بودن آن است. کلمات وقتی بهگونهای گفته میشوند که همه آن را میفهمند، ناب، زیبا، واضح و ملموساند. گاهی سادگی بهترین راه برقراری ارتباط است. شازده کوچولو عمیقترین و خردمندانهترین حرفها را با سادهترین جملات بیان میکند و دل مخاطب را حسابی به دست میآورد.
خریدن و خواندن این کتاب بر هرکسی واجب است. شازده کوچولو کودک معصوم و پاکی است که با کودک درون شما ارتباط مستقیمی برقرار میکند و شادی و سرزندگی را به شما برمیگرداند.
یک خوانندۀ خوشخوان، با سرعت خوانش حدوداً ۲۵۰ کلمه در دقیقه، نزدیک به ۱ ساعت و ۲۳ دقیقه طول میکشد تا این کتاب را مطالعه کند.
کتاب شازده کوچولو از آن دست کتابهایی است که هرکسی حتماً باید یکی در خانه یا کتابخانۀ خود داشته باشد تا هروقت که خواست به ملاقات شازدۀ جوانِ خردمند برود و زندگی را از چشم او ببیند. سی بوک مجموعۀ کاملی را از ترجمههای شازده کوچولو به خصوص بهترین ترجمه هایش ارائه میکند.
بیشتر از نود مترجم در ایران کتاب شازده کوچولو را ترجمه کردهاند. احمد شاملو در سال ۱۳۵۸ این کتاب را ترجمه کرد. بعدها یعنی در سالهای ۶۳-۶۴ این کتاب همراه نوار صوتی خوانش کتاب با اجرای خود شاملو منتشر شد. ترجمۀ شاملو بهخاطر کلام ساده و ترجمۀ روانی که دارد، یکی از سهلالوصولترین ترجمههای موجود از شازده کوچولو است.
اولین کتاب صوتی شازده کوچولو با اجرای احمد شاملو و مهوش افشاری در سالهای ۶۳-۶۴ بهصورت نوار کاست ارائه شد. این نسخه بهخاطر اینکه تولید خود شاملو است بسیار ارزشمند است ولی با نسخ اولیۀ کتاب تنظیم شده و طبیعتاً ویرایشهای جدیدتر در این کتاب صوتی اعمال نشدند. بهترین نسخۀ کتاب صوتی از لحاظ کیفیت اجرا، نسخۀ ابوالحسن نجفی است.
با آنکه کتاب شازده کوچولو در ایران بیش از نود بار ترجمه شده اما همۀ ترجمههای آن شیوایی لازم را ندارند. بعضی از نسخههای این کتاب بهصورت جیبی و برخی دیگر بهصورت گالینگور کاوردار چاپ شدهاند و مناسب هدیه دادن هستند و ترجمههای عالی آن، با ترجمههای آقایان محمد قاضی، احمد شاملو و ابوالحسن نجفی در قالب رقعی چاپ شدهاند و در سایت سی بوک در دسترس هستند.
_ کتاب پسرک، موش کور، روباه و اسب اثر چارلی مکسی نویسنده و تصویرگر بریتانیایی است. این کتاب حول محور دوستی چند شخصیت عجیب میچرخد و نویسنده در ماجراهای مشترک و گفتوگوهای مهم بین این شخصیتها به شما درس زندگی میآموزد و انگیزه میدهد تا شجاعانهتر زندگی کنید و با خود و اطرافیانتان مهربانتر باشید.
_ کتاب غمنامهی مایکل روزن داستانی مصور و تمام رنگی اثر مایکل روزن نویسندهٔ مشهور کتابهای کودکان است. نویسنده در این کتاب به موضوع سوگ و غمواندوه و البته چگونه کنار آمدن با سوگ پرداخته است و به شما نشان میدهد چگونه این احساسات پیچیده را درک و البته هضم کنید.
- کتاب کیمیاگر اثر معروف پائولو کوئيلو، که در آن پسری جوان به نام سانتیاگو سفری را برای یافتن گنج آغاز میکند. او گنج را در افرادی میبیند که طی این سفر آنها را ملاقات میکند. هر یک از این افراد درس ارزشمندی به سانیتاگو میدهند. در هر صفحه از این کتاب پرفروش پائولو کوئیلو حکمتی برای زندگی خواهید یافت.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
خودت را محاکمه کن. اینکار مشکل تر هم هست محاکمه کردن خود از محاکمه کردن دیگران خیلی مشکل تر است. اگر توانستی در مورد خودت قضاوت درستی بکنی معلوم می شود یک فرزانه تمام عیاری.
شاهکارم را نشان بزرگترها دادم و پرسیدم از دیدنش ترستان برمیدارد جوابم دادند چرا کلاه باید آدم را بترساند نقاشی من کلاه نبود، یک مار بوآ بود که داشت یک فیل را هضم میکرد.
بزرگترها بم گفتند کشیدن مار بوآی باز یا بسته را بگذارم کنار و عوضش حواسم را بیشتر جمع جغرافی و تاریخ و حساب و دستور زبان کنم.
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.
ترجمۀ احمد شاملو این کتاب رو چند برابر خوندنی کرده. شازده کوچولو واقعا یه کتاب جذاب و شیرین هستش.
هیچ وقتی و هیچ سنی برای خوندن شازده کوچولو دیر نیست و هر بار میتونید ازش یه درس جدید یاد بگیرید، ارزش چندین بار خوندن رو داره.
کتاب انقدر جذابه که کوچیک و بزرگ نمیشناسه، واقعا هزاران درس میشه از شازده کوچولو گرفت.