تابستان‌های ترش

تابستان‌های ترش

(0)

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
93

علاقه مندان به این کتاب
1

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب تابستان‌های ترش

به گمانم من تنها زن ساكن كره زمین هستم كه دلقك درونش یك مرد است، این موضوع را شب مرگ فروغ فهمیدم نام صاحبخانه من فروغ بود. زنی پا به سن گذاشته با چشمانی عسلی كه به موهای بلوندش می آمد شوهرش را سال های جوانی از دست داده بود و فرزندانش را با حقوق معلمی خودش و مستمری شوهرش راهی فرنگ كرده بود هفت سال و هفت ماه پیش كه به زیر زمین خانه اش نقل مكان كردم او را زنی در ظاهر محكم اما از درون ویران یافتم نماد بارز فراموشی آن روز اول كه هر دو به توافق رسیدیم و من وسایلم را به خانه اش منتقل كردم ژست جدی و خشكی گرفت و شروطی برایم تعریف كرد...

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی