

انتشارات نگاه منتشر کرد:
شش داستان اين کتاب هر کدام با حادثه اي غريب و وهم آلود و ترس آور پيوند خورده است که هر يک با رازي پنهان و ناگفته در خلال داستان ها به انتها مي رسند. ترس و لرز ، در شش داستان کوتاه در آبادي اي کوچک کنار دريا، روايت مي شود. داستانها حول محور چند تن از مردم آبادي که داستان با مکالمات و سخنان و شرح احوال آنان و نيز در رابطه با دريا، که مايه ي زندگي و برکت و در عين حال ترس و بيگانگي است، آغاز و پايان مي يابند و پيش مي روند. دريا صدايش در آبادي شنيده مي شود و صداي آبادي را مي شنود. حوادث را رقم مي زند و به نوعي دنياي ديگرگون آبادي و تنها راه ارتباط مردم با بيرون از آبادي است؛ جهاني است به همان اندازه دور که آشنا.
غلامحسين ساعدي در 1314 در تبريز ديده به جهان گشود. او با نام مستعار گوهر مراد بيشتر آثار نمايش خود را به چاپ سپرد. در دانشگاههاي تبريز و تهران پزيشکي و روان پزشکي خواند. با درک خاصي از شخصيتهاي روان پريش و آشفته ذهن و کشف دردها و آسيبهاي روحي آنان، توانست به خوبي از اين کاراکترها در داستانهاي خود بهره گيرد. فضاي داستانها و نمايشنامه هايش آکنده از درهم آميختگي کابوس و واقعيت است که فضايي وهمناک به آثارش ميدهد. اولين مجموعه داستانش در 1339 به نام شب نشيني باشکوه منتشر شد. در مجموعه داستان به هم پيوسته عزاداران بيل 1342، تو و ترس و لرز 1346از بدويت جغرافيايي براي ترسيم فضايي شگفتي آفرين و ترسناک به خوبي بهره مي جويد. از مجموعه داستانهايش ميتوان از واهمه هاي بي نام و نشان 1346 ، گور و گهواره 1350 و از تک نگاريهاي او اهل هوا 1345 و خياو يا مشکين شهر و از آثار نمايشي اش: لال بازيها، چوب به دستهاي ورزيل، آي باکلاه آي بي کلاه و ديکته و زاويه را ميتوان نام برد. ساعدي در 1364 در فرانسه درگذشت و در جوار صادق هدايت به خاک سپرده شد.
فروشگاه اينترنتي 30بوک



شاید بپسندید














از این نویسنده













