انسان در پس نقاب تمدن

انتشارات پرسش منتشر کرد: ....بايد به اين نکته اذعان داشت که با روبه وخامت گذاشتن موقعيت فرهنگي جوامع غربي و سقوط آرمانهاي انساني خوش بينانه، نگرش هاي مثبت و تمدن دوستانه اندک اندک جاي خود را به نگاه هايي همراه با سوء ظن داده اند. در گفتمان فلسفي غرب فلاسفه با مشاهده ي گسست انسان از آنچه اخلاق ((morality مي ناميدند سرفصل تازه اي در باب نگاه شکاکانه به موضوع اخلاق گشودند و شايد در ادامه ي همين گفتمان بود که اخلاق نيز به عنوان بخشي از ملزومات و اجزاء جداناشدني تمدن انگاشته شد. ..... امروزه ديگر به سختي مي توان گفت فرويديسم تنها به عنوان يک مبحث روانکاوي قابل بررسي و تعمق است. شايد شيوه نگاه به فرويد در غرب بيشتر از نوع نگاه به يک فيلسوف بوده تا به يک پزشک.دليل اين امر شايد اين باشد که درطول تاريخ هيچ گاه يک کشف و ابداع پزشکي اين چنين داراي تاثير در ادبيات و هنر و داراي ما به ازاي معنايي در فلسفه نبوده است. .... روزگاري پس از ظهور ساموئل بکت آثارو انديشه ي او را تحقق هنرمندانه ي پيش بيني نيچه از سرانجام مدرنيته دانستند. امروز نيز قصد بر آن دارم که اثر سينمايي باشگاه مشت زني را به عنوان تحقق آراي فرويد مطرح کرده و تحليل نمايم. پس از ديدن اين فيلم بار ديگر مانند فرويد به بيان هنرمندانه و روشنگرانه آن غبطه مي خوريم : (( به جاست از سر حسرت آه بکشيم که بعضي ها با استعدادشان مي توانند عميق ترين ادراکات را از احساسات خويش بيرون آورند حال آنکه افرادي مثل ما با ترديد رنج آور و زحمات مداوم مي توانند به آن راه پيدا کنند.)) فروشگاه اينترنتي 30بوک