بازرس

در نمايشنامه بازرس، گوگول با استفاده از موضوعي نسبتا ساده نمايندگان ادارات مختلف يک شهر را در کنار هم گرد آورده و کاستيهاي اخلاقي آنان را به سخره مي گيرد: خبر آمدن يک بازرس به شهري دورافتاده، شهردار را به هراس مي اندازد و او با جمع کردن مسئولان ادارات مختلف مي کوشد سر و شکلي به اوضاع آشفته شهر بدهد و براي پنهان کردن نابسامانيها و تخلفات خود و همقطارانش تدبير بينديشد. از سوي ديگر، مردم شهر نيز با خبردار شدن از آمدن بازرس، به صرافت مي افتند تا به هر وسيله اعتراض و دادخواهي خود را از شهردار به گوش بازرس برسانند...