داستانهای شرلوک هلمز(درنده باسکرویل)(پالتویی)(کارآگاه)

«هرگز حتي در خواب هذياني ذهني پريشان نيز موجودي درنده تر، خوفاناکتر و نفرت انگيزتر از آن شبح سياه هولناکي که از درون ديوار مه به سوي ما هجوم آورد شکل نگرفته بود.» درنده باسکرويل نه تنها بهترين داستان بلند شرلوک هولمز، که يکي از بهترين رمانهاي جنايي است. بي ترديد اين داستان، مانند معدودي از داستانهاي جنايي، خواننده را در حالت تعليق نگاه مي دارد. آميزه ترسف شرارت و جنايت در منطقه دورافتاده دارتمور، و طلسم باسکرويل در هيئت يک سگ تازي درنده سياه و غول پيکر، ترکيبي به ياد ماندني مي سازد.