نظر خود را برای ما ثبت کنید
باران می بارید.تمام شب باران باریده بود با این حال پنجره ماشین را کشیده بود پایین تا قطره ها سر و صورتش را خیس کنند. تمام تنش می سوخت نگاهش به بیمارستان رضوی که افتاد ناخودآگاه پایش را از روی گاز برداشت کمی جلوتر زد کنار و دست کشید روی صندلی سرنشین.به این فکر کرد که گوش را کجا گذاشته مگر همین جا نگذاشته بود؟گلدان شمعدانی را از روی صندلی برداشت و زیرش را نگاه کرد نبود خم شد و در داشبورت را باز کرد دفترچه راهنمای ماشین و چند تا سی دی و عینکی که رویش بود سر خورد تا لبه داشبورد زیر قرآن کوچک را هم نگاهی کرد نبود که نبود. کجا ممکن بود غیبش زده باشد یک گوش درسته آدمیزاد که خوب یادش بود گذاشته پهلوی شمعدانی ها،کجا می توانسته رفته باشد تا زیر صندلی ها را بگردد قطره های باران به صورت و گردنش می خورد.
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.