گیرنده شناخته نشد (جیبی)

(23)

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
2558

علاقه مندان به این کتاب
44

می‌خواهند کتاب را بخوانند
7

کسانی که پیشنهاد می کنند
6

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب گیرنده شناخته نشد

انتشارات ماهی منتشر کرد:
گیرنده شناخته نشد شرح نامه‌نگاری دو دوست آلمانی است که با یکدیگر شراکت دارند و در یک گالری در سانفرانسیسکو به کار فروش آثار هنری مشغول هستند. یکی از این دو دوست بعد از چندین سال زندگی در امریکا، درست در آستانه‌ی قدرت گرفتن هیتلر، به آلمان بازمی‌گردد. او به‌تدریج با افکار غیرانسانی حزب نازی همدل و هم‌رأی می‌شود و رابطه‌اش با دوست یهودی خود، که در امریکا مقیم است، تغییر می‌کند. این داستان در سال 1938، پیش از آغاز جنگ جهانی دوم، نوشته شده و در واقع هشداری بوده درباره‌ی خطری که در آن زمان جهان را تهدید می‌کرده است. گیرنده شناخته نشد داستان فراموش‌نشدنی و هولناکی درباره‌ی پایداری است و تاکنون به بیش از بیست زبان ترجمه شده است.
کاترین کرسمن تیلور در سال 1903 در پورتلند امریکا متولد شد. او در سال 1924 از دانشگاه اورگن فارغ‌التحصیل شد و به سانفرانسیسکو رفت. در سال 1928 با الیوت تیلور ازدواج کرد. ده سال بعد هر دو به نیویورک رفتند. آن‌ها در آن‌جا داستان گیرنده شناخته نشد (اولین و مهم‌ترین اثر کاترین) را در مجله‌ی استوری منتشر کردند. سپس مجله‌ی معتبر ریدرز دایجست هم داستان را بازنشر کرد. سال 1939 انتشارات سایمون‌اندشوستر نیز این داستان را در قالب کتاب منتشر کرد که در مدت کوتاهی 50هزار نسخه از آن به فروش رفت. تیلور در سال 1942 کتاب دیگری با نام تا آن روز نوشت. او از سال 1947 در دانشگاه به تدریس روزنامه‌نگاری و نویسندگی خلاق پرداخت. همسرش در 1953 درگذشت. او در 1966 بازنشسته شد و به فلورانس ایتالیا رفت. در آن‌جا کتاب تازه‌ای بر اساس طغیان رود آرنو درنوامبر 1966 نوشت. تیلور در 1967 برای دومین بار ازدواج کرد؛ با مجسمه‌سازی به نام جان رود. آن‌ها نیمی از سال را در مینیاپولیس زندگی می‌کردند و نیم دیگر را در والدوپسا، در نزدیکی فلورانس، می‌گذراندند. تیلور پس از درگذشت جان رود در 1974 نیز به همین شیوه زندگی کرد. او در سال 1996 در 93 سالگی درگذشت.
بهمن دارالشفایی، مترجم زبان انگلیسی، متولد 1359 در تهران و دانش‌آموخته‌ی رشته‌ی مهندسی صنایع در دانشگاه صنعتی شریف است. در کارنامه‌ی دارالشفایی، علاوه بر ترجمه‌ی کتاب، فعالیت مطبوعاتی و ساخت فیلم مستند هم به چشم می‌خورد. دارالشفایی از سال 1382 فعالیت مطبوعاتی خود را با همکاری در ضمیمه‌ی روزنامه‌ی همشهری (همشهری جهان به سردبیری محمد قوچانی) آغاز کرد و بعد از آن چند سالی در سرویس بین‌الملل روزنامه شرق مشغول به کار بود. او همچنین فیلم‌های مستند کوتاهی درباره‌ی فرهاد مهراد و آریل دورفمان، نویسنده‌ی شیلیایی، ساخته است.
فروشگاه اینترنتی 30بوک

نظرات کاربران (2)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

  • تصویر کاربر

    • نجمه فاتحی
    • پاسخ به نظر

    کلمات آنقدر قدرتمند ظاهر می شوند که می توانند انتقام دردهای عمیق شما را بگیرند. این روشی است که بنظرم نویسنده استفاده کرده تا عمق فاجعه ی ظهور هیتلر و آلمان نازی را نشان دهد

  • تصویر کاربر

    • امین مفیدی نسب
    • پاسخ به نظر

    کوتاه، در عین حال تکان‌دهنده.

بریده ای از کتاب (1)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

  • تصویر کاربر

    • زهرا یادگاری فرد
    • 0

    اما وادی دیگری هست که همیشه می توانیم احساسات صادقانه را در آن تجربه کنیم_محضر دوست. آن جا که خودپسندی های حقیرمان را دور می ریزیم و صمیمیت و تفاهم را حس می کنیم، همان جا که خودخواهی های حقیر غیر ممکنند و شراب و کتاب و کلام معنای دیگری به زندگی ما می دهند. به این ترتیب چیزی ساخته ایم که هیچ دروغی به آن راه ندارد. آن جا در آرامش کاملیم.

عیدی