نظر خود را برای ما ثبت کنید
در عملیات کربلای 4بود و خمپاره زمانی می زدند. ساعات اولیه روز تازه هوا روشن شده بود.خمپاره های زمانی طوری بود که بالای سرمان منفجر می شد و به زمین نمی رسید.این خمپاره خیلی از بچه ها را شهید کرد. دو نفر دیگر از بچه های گردان پیش طلبه نشسته بودند.ما دور هم جمع شدیم،ده دقیقه ای با هم حرف زدیم.من اسلحه ام را روی سینه خاک ریز گذاشته بودم.در اوج صحبت بودیم که یکدفعه زمین و زمان تاریک شد.وقتی چشم باز کردم سر و صورتم می سوخت. درد عجیبی دو پایم را گرفته بود،کمرم تکان نمی خورد. صورتم خیلی می سوخت.شکمم درد می کرد.متوجه شدم خمپاره درست وسط ما خورده و من مجروح شده ام. چشمم را باز کردم.آفتاب بالای سرم بود تازه فهمیدم از آن وقت تا حالا بیهوش افتادم و ظهر شده بود...
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.