آن سوی زندگی

آن سوی زندگی

(7)

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
2375

علاقه مندان به این کتاب
5

می‌خواهند کتاب را بخوانند
1

کسانی که پیشنهاد می کنند
2

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب آن سوی زندگی

با کمال تعجب قادر بودم ارواح را در شب تاریک به روشنایی روز ببینم. آنها با مهربانی در اتاق من آمد و رفت می کردند، اما مورد توجه هیچ کسی به جز من قرار نمی گرفتند. هر وقت از پدر، مادر و خواهرم می پرسیدم که «آیا آنها را می بینند؟» می گفتند کسی را نمی بینند. به خودم می گفتم چرا به آنها تلقین کنم که یک بچه عوضی هستم. خیلی فکر می کردم که ارواح اطراف من از کجا می آیند. تا اینکه مادربزرگ »آدا» در باره زندگی پس از مرگ برایم مطالبی بیان کرد. مادربزرگ گفت: زمانی که عمر ما تمام می شود، روح جسم را ترک می کند و به خانه خدا، مکانی که به طور غیرقابل باوری زیبا، پر از رنگهای گوناگون، موسیقی و عشق بی پایان است می رود. آنها از آن دنیا برای دیدن ما می آیند و قصد ندارند به ما صدمه بزنند. من می توانیستم آنها را ببینم در صورتی که دیگران قادر به دیدن آنها نبودند. داستانی زندگی پس از مرگ به نظر خیلی دلربا می آمد. از طرفی فکر می کردم این داستانها آنقدر زیبا هستند که نمی توانند حقیقت داشته باشند! شاید هم مادربزرگ قصد داشت زندگی پس از مرگ را خیلی زیبا و خوب جلوه دهد تا به مغز نوه کوچک اش که خیلی حساس بود و او را دوست می داشت چنین القا کند.

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی