

سر هیدرا
انتشارات ماهي منتشر کرد:
سرهيدرا در ميان آثار کارلوس فوئنتس يک استثناست. اثري بسيار متفاوت با آن حال و هوا و ويژگيهايي که از نوشتههاي او مي توان انتظار داشت. سرهيدرا رماني است برخوردار از حال و هواي جاسوسي، انتخاب اين ژانر از سوي نويسنده اي چون فوئنتس آنقدر عجيب هست که ميتوان پيش بيني کرد که او با اين ژانر يک بازي و شوخي ترتيب بدهد. در واقع او به جاي يک رمان جدي جاسوسي که مبتني بر قواعد ژانر باشد، پارودي يک رمان جاسوسي را نوشته است و خود فوئنتس مترجم کتاب معتقد است: «سر هيدرا نخستين و احتمالا يگانه رمان جاسوسي در ادبيات مکزيک است. چنان که خود فوئنتس ميگويد، قصد داشته از سر تفنن يک پارودي جاسوسي بنويسد، روايت يک جيمز باند جهان سومي را. اما به رغم نيت اوليه، اين اثر به تلخانديشي در باب بياخلاقي، منفيبافي و پليدي در عرصه سياست بدل شده است. قهرمان رمان، فليکس مالدونادو، شخصيتي شبيه «يوزف کا»ي کافکاست، با اين تفاوت که نه درگير محاکمه است و نه تلاش ميکند بيگناهياش را به اثبات برساند، زيرا محاکمهاش به پايان رسيده و جرمش اثبات شده.»
با اين او صاف ميتوان گفت در اين رمان، کارلوس فوئنتس برخلاف ديگر آثارش که به اوليس نزديک بودند،به سمت کنت مونت کريستو حرکت کرده و اثري داستانگو را نوشته است. در رمان سرهيدرا فوئنتس سيماي نويسندهاي را از خود به نمايش گذاشته که قدرت چشاندن لذت خوانش رماني سرگرم کننده را به مخاطب دارد؛ رماني که در عين حال از جنبه هاي غني محتوايي و ادبي نيز برخوردار است.
نثر فوئنتس نثري زيباست که گاه به شعر پهلو مي زند و در عين حال ابزاريست براي روايت. کاوه ميرعباسي اين رمان را مستقيما از اسپانولي به فارسي برگردانده و در عين حال از زبان انگليسي نيز براي درک نقاط دشوار و مبهم آن بهره گرفته است.
فروشگاه اينترنتي 30 بوک

شاید بپسندید














از این نویسنده














از این مترجم













