آینه های شهر

آینه های شهر

(2)
نویسنده:

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
520

علاقه مندان به این کتاب
3

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب آینه های شهر

«وقتی مردان انکزیسیون آن دور و اطراف مشغول نیزه اندازی بودند، زنان روستای پلاسنسیا دل مونته، دختر کوچک دومین زن آمت را چونان امانتی مقدس پنهان کردند. مادر دخترک، زنی بود روستایی از اهالی آفریقای شمالی. آمت زامبارل او را در ازای دو کیسه طلا از برده داری خریده، بلافاصله آزادش کرده بود. عشق این دو به همدیگر، زن اول آمت را به قدری آزرد که برای ابراز آزردگی اش خالکوبی بزرگی روی پیشانی اش کرد. چشم سیاهی با مژه های سرخ! و از آن روز به بعد با سه چشم به زندگی اش ادامه داد. به گفته ی راویان، وقتی به دست ماموران انکزیسیون می افتد از چشم روی پیشانی قطره اشکی می چکد. اما زیبای گندم گون سیاه پوست، زن دوم آمت زامبارل، سالها پیش از این ماجراها هنگام تولد اولین فرزندش جان به جان آفرین تسلیم کرده بود.»

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی