

جنگ های صلیبی
جنگ مذهبي، پديده اي متعلق به گذشته هاي دور مي باشد، ظاهرا در چند دهه اخير دوباره در بخش هايي از جهان پديدار شده است. مجموعه حملات تروريستي در سالهاي اخير عده اي را به اين باور رسانيده که مجددا دوران جنگهاي مذهبي شروع شده اس. اما بي ترديد شماري از جنگهاي کنوني که عده اي در غرب دوست دارند آن را به نام جنگهاي مذهبي تبليغ کنند، ناشي از تعارضات قدرتهاي منطقه اي و بين المللي است که سعي دارند هرچه بيشتر سلطه خود را بر بخش هايي از جهان گسترش دهند. اما بايد قبول کنيم که اين ترفند قدرت ها بدون وجود ريشه هاي فکري و تاريخي اين پديده در منطقه امکان پذير نمي باشد. بنابراين ضرورت بررسي تاريخ اين گونه جنگ ها از اهميت ويژه اي برخوردار است. بسياري از مفسران، صرفا جهت فهم ريشه هاي تاريخي رويدادهاي امروز، به بازنگري جنگهاي مقدس دنياي مسيحيان، يعني جنگهاي صليبي، اشتياق نشان داده و برخي از آنها پا را فراتر گذاشته و بر آن اند که ميراث اين جنگ ها را بايد در پيوند مستقيم با حملات ضد غربي برخي از مسلمانان بر عليه تمدن غرب، در دهه هاي آغازين سده بيست و يکم ارزيابي نمود. هنگامي که جرج دابليو. بوش از جنگ جديد عليه تروريسم زير عنوان «جنگ صليبي» سخن گفت، آشکارا به اين دليل که جنگهاي صليبي، جنگ مسيحيت عليه اسلام شناخته مي شود، بر اين برداشت لايه هايي از سياستمداران غربي صحه نهاد. البته اين سخنان او به باد انتقاد گرفته شد. دستياران وي پوزش خواستند و مدعي شدند رئيس جمهور از اين اصطلاح تنها به معناي جنگ يا مبارزه استفاده کرده است ولي ظاهرا مردمان خاورميانه اين سخن را تاييدي بر تلقي عمومي خود از امريکاييان و اروپاييان به عنوان «جنگجويان صليبي» تصور کردند.
شاید بپسندید














از این مترجم













